۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۸ : ۱۷
مادر گرامی ایشان خانمی متدین و از محبین اهلبیت علیهمالسلام از خانواده متدین و سطح متوسط از جهت دنیایی است. پدر ایشان از علمای بزرگواری بود که عمر شریفش را در تحصیل و فراگیری معارف الهی قرآن و اهل بیت علیهم السلام پرداخت و با اهل معنا و معنویت مانند مرحوم حاج شیخ رجب علی خیاط ارتباط داشت و در همان سنین وارد حوزه علمیه شد و با بزرگانی مانند مرحوم آیت الله شاه آبادی و آقا سید رضا دربندی و.... ارتباط پیدا کرد.
در ادامه به حوزه علمیه قم وارد شد و به درس آیات عظام امام خمینی(ره)، سید شهاب الدین نجفی مرعشی، گلپایگانی و آیت الله بروجردی شرکت میکرد؛ علاوه بر این با بعضی از شاگردان مرحوم حاج میرزا جواد آقا ملکی تبریزی مانند حاج سید حسین قمی و حاج شیخ عباس تهرانی و نیز با آیت الله العظمی بهجت ارتباط اخلاقی و معنوی داشت و تحت تربیت سلوکی و عرفانی مرحوم علامه طباطبایی قرار گرفت، در عین حال با عارف واصل مرحوم حاج شیخ جواد انصاری همدانی ارتباط معنوی داشت و در نهایت سال 1368 در خانه خدا قبل از تشکیل نماز جماعت به لقای خدا پیوست.
حجتالاسلام محمد باقر تحریری پس از سنین شش سالگی به دبستان و سپس دو سال به دبیرستان رفت و در خلال این ایام ارتباط با مجالس مذهبی و استفاده از نفس روحانی مرحوم پدرشان داشت که این ارتباطها و زمینهها موجب شد که ایشان به وادی تحصیل علوم دینی وارد شود؛ از این جهت در سال 1348 به حوزه علمیه ملا محمد جعفر به سرپرستی مرحوم آیتالله مجتهدی وارد شد و از درسهای ایشان و اساتید دیگر تا مقدار زیادی از کتاب لمعه را بهرمند شد، اساتید مهم ایشان در تهران حجج اسلام حاج شیخ علی آقای جاودان، حاج آقای حبیبی، حاج آقای قاسمی و مرحوم حاج ابوالقاسم فلسفی بودهاند. ایشان علاوه بر استفاده از انفاس قدسی مرحوم آیت الله مجتهدی، از محضر استاد اخلاق مرحوم حاج شیخ جواد کربلایی و جلسات معنوی مرحوم حاج سید هاشم تهرانی بهره برده است.
ایشان از ابتدای ورود به حوزه علمیه قم به نماز و جلسات روضه مرحوم آیت الله بهجت شرکت کرد و تا آخر عمر شریفشان با ایشان ارتباط معنوی داشته است. علاوه بر این در اوایل ورود به قم ارتباط اخلاقی و تربیتی با مرحوم آیتالله سعادتپرور برقرار کرد و در جلسات خاص ایشان شرکت کرد و از طریق ایشان با مفسر بزرگ قرآن کریم مرحوم آیت الله العظمی علامه طباطبایی آشنا شد.
سیمای مخبتین- شرح زیارت امین الله در یک جلد، جلوههای لاهوتی ـ شرح زیارت جامعه کبیره ـ در سه جلد، نجوای عارفانه ـ شرح مناجات شعبانیه ـ در یک جلد، بندگی حقیقی و حقیقت علم ـ شرح حدیث عنوان بصری ـ در یک جلد و عروج عقل ـ شرح حدیث جنود عقل و جهل ـ در سه جلد از جمله عناوین کتب حجت الاسلام تحریری است.
وی در تاریخ پانزدهم مردادماه از سوی مقام معظم رهبری به تولیت حوزه علمیه مروی تهران منصوب شد؛ به این بهانه خدمت ایشان رسیدیم تا درباره سیر زندگی علمی و معنوی ایشان و خاطراتی که با برخی علما داشتند و نیز برخی فرصتها و تهدیداتی که حوزه علمیه با آن روبروست گفتوگویی ترتیب دهیم که در دو بخش منتشر خواهد شد.
مشروح بخش اول مصاحبه را در ادامه بخوانید.
حاج آقای تحریری چه انگیزهای این تمایل را در شما ایجاد میکرد تا در محضر بزرگان عرصه علمی و معرفتی حوزههای علمیه حضور داشته باشید؟
اعوذ
بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم و صلی الله علی محمد و آل
الطاهرین. حقیقت حوزه علمیه این است که انسانها راهی به سوی خداوند
متعال پیدا کنند که از آن به عنوان تربیت دینی تعبیر میشود و در این راستا
ارتباط خالصانه و خاضعانه در شئون گوناگون زندگی با یک حقیقت واحد داشته
باشند. منتها گاهی برای برخی افراد این ارتباط خالصانه و ارتباط معنوی به
طور ویژه مطرح میشود؛ به این معنا که خداوند متعال بسترهایی برای فرد مهیا
میکند تا در کنار رشد علمی در جهت رشد اخلاقی و معنوی حرکت کند.
تأثیر خانواده در رشد معرفتی فرزندان
بنده خودم را لایق تمجیدهای شما و اینکه در این مسیر قرار داشته باشیم، نمیدانم، اما از جهت اینکه خداوند امر فرموده است «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّث؛ و
از نعمت پروردگار خویش [با مردم] سخن گوى.» عرض کنم خداوند متعال عرصه
خانواده مخصوصاً پدرم را از مهمترین بسترهای رشد معنوی ما قرار داد هرچند
این رشد در بنده نسبی باشد که همین مقدار هم جای شکر خداوند را دارد.
بنابراین خداوند مسئولیت خاصی برای والدین در جهت زمینهسازی رشد دینی،
فرهنگی و علمی فرزندانشان قرار داده است و این موضوع را باید رسالتی از
جانب خداوند بدانند.
دین اسلام نیز در این مسأله به قدری تأکید دارد که فرموده است هر فعل مثبتی که افراد از خود بروز دهند و آن مسأله ریشه در تربیت خانوادگی داشته باشد، والدین هم در آن فعل دخیل هستند، حتی بعد از فوتشان نیز از موهبتهای خداوند برخوردار میشوند، اما برعکس اگر افراد به واسطه تربیت غلط خانوادگی به اعمال منفی روی بیاورند، آثار وضعی منفی آن اعمال به والدین میرسد و خداوند از آنها حساب میکشد.
مقداری بیشتر از دوران کودکی و ارتباط معنویتان با پدر بزرگوارتان توضیح میدهید.
خداوند بر من محبت زیادی کرد و پدری به بنده عطا کرد که عاشق خداوند و اهلبیت (علیهمالسلام) بود؛ مرحوم پدرم از دوران کودکی با بزرگان اخلاق و اهل معنا همراه بود و این مسیر را تا آخر عمر شریفشان ادامه داد. پدر بزرگوارمان در خانوادهای متدین به دنیا آمد و از سنین جوانی با شیخ رجبعلی خیاط و مرحوم شاهآبادی آشنا شد. در حوزه علمیه قم نیز با بزرگانی همچون علامه طباطبایی توفیق همراهی داشتند تا جایی که تا آخر تحت تربیت ایشان بودند. لذا چنین بستری زمینه بسیاری خوبی برایمان بود تا قبل از طلبگی با جلسات مرحوم پدرمان آشنا شدیم و از همین طریق با جلسات دینی انس گرفتیم.
نقش معلمان در رشد فکری و معرفتی کودکان و نوجوانان
در دوران تحصیلی در مدرسه اسلامی درس خواندم و معلم خوبی داشتیم که در
تربیت ما نقش بسیار خوبی ایفا کرد. در اینجا لازم است نقش معلمان در تربیت
کودکان و نوجوانان را یادآور شوم طوری که بعد از خانواده، بستر مدرسه و
معلم نقش مهمی در تربیت فرزندان دارد. معلم دینی ما در مدرسه اسلامی به
قدری همت داشت که بدون چشمداشتی فوق برنامه برای ما قرار میداد؛ لذا مسائل
اولیه دینیمان را در این دوران آموختیم. مدیر مدرسه به قدری همراهی
میکرد که برخی جلسات فوق برنامه منزل ایشان برگزار میشد.
آنطور که متوجه شدیم، شما تحصیلتان در حوزه علمیه را از مدرسه آیتالله مجتهدی آغاز کردید؛ مقداری در این باره صحبت میفرمایید؟
خداوند به آیتالله مجتهدی توفیق داد به قول خودشان نیم قرن کارخانه سربازسازی برای حریم امام زمان (عجل الله تعالی فرجه) را داشته باشد. ایشان شاگردان بسیار زیادی به جامعه اسلامی تحویل داد طوری که برخی از ایشان از ارکان حوزه علمیه قم و نظام جمهوری اسلامی هستند. به عنوان نمونه آیتالله استادی، دبیر شورای عالی حوزه علمیه قم از شاگردان ایشان است. در عالم سیاست هم حجتالاسلام ناطق نوری از شاگردان ایشان بودند.
بنده هم توفیق داشتم بعد از دوران تحصیلی در مدرسه، وارد حوزه علمیه قم شوم و در مدرسه مرحوم آیتالله مجتهدی به تحصیل حوزوی پردازم. روش آیتالله مجتهدی در تدریس، ابتدا بیان اخلاقیات و بعد دروس علمی بود. در این دوران بود که با جلسات معنوی خاصتر آشنا شدیم. در جلسات اخلاقیِ منزل آیتالله مجتهدی، مرحوم شیخ جواد کربلایی منبر میرفت که اینها در رشد معنوی ما تأثیرگذار بود. مرحوم شیخ هاشم حسینی، سخنگوی فداییان اسلام جلساتی را نیز تشکیل میداد و در آنجا هم میرفتیم.
مرحوم سعادتپرور مکتب عرفانی علامه را به نسل جدید منتقل کرد
سپس راهی قم شدم. پدرم توصیه کرده بود ابتدا محضر حضرت معصومه(س) برس و از
ایشان تقاضای درس و استاد کردیم. بعد از مدتی خداوند توفیق داد خدمت مرحوم سعادتپرور رسیدیم
که از دوستان قدیمیِ پدرم بودند و از شاگردان مبرّز علامه طباطبایی شناخته
میشد. به نظرم تنها کسی که توانست مکتب عرفان عملی مرحوم علامه و بزرگان
علمای نجف را ادامه دهد و آن را به نسل جدید منتقل کند، مرحوم سعادتپرور
بود. ایشان نیز شاگردان متعددی را پرورش داد و اکنون این شاگردان در مدارس
حوزههای علمیه نقشهای مهم تربیتی را ایفا میکنند.
حجتالاسلام تحریری در محضر آیتالله سعادتپرور
چگونه با علامه طباطبایی و آیتالله بهجت آشنا شدید؟
از طریق مرحوم سعادتپرور توانستم با مرحوم علامه ارتباط بگیرم. تا دهه 60
که عمر با برکت ایشان به طول انجامید، در جلسات پنجشنبه و جمعه ایشان که
جلسه پرسش و پاسخ بود، شرکت میکردیم. اما در عین حال ارتباطات خصوصی نیز
داشتم. محصول این جلسات تبدیل به کتابی با عنوان «در محضر علامه» شد که حجت
الاسلام رخشاد زحمت آن را کشیدند.
حجتالاسلام تحریری در محضر علامه طباطبایی
در همین زمان با آیتالله بهجت آشنا شدم. ما از همان ابتدا که در قم رفتیم، به نماز ایشان شرفیاب شدیم؛ نماز ایشان استفادههای بسیار خوبی برای همگان داشت. سپس به توفیق خداوند و با واسطه پدرم با جمعی از دوستان به منزلشان هم راه یافتیم. آیتالله بهجت از سال 54 به بعد از طریق وصایت مؤمنین شیراز جلسات روضه را در منزلشان دایر کردند که از همان ابتدای مراسمها بنده خدمتشان حضور داشتیم.
آیا خاطرهای از آیتالله بهجت به خاطر دارید تا برایمان تعریف کنید؟
خاطرات متعددی از ایشان به ذهن دارم منتها قدرت ضبط کردن خاطرات در ذهنم ضعیف است. منتها برخی خاطرات خیلی شیرین و ماندگار است که خدمت شما عرض میکنم.
بعد از اینکه سطوح را تمام کردیم، در حال گذراندان درس خارج برای ورود به عرصه اجتهاد بودیم. سه چهار روز در کلاس رفتیم و به دلیل سختی بحث و سطح بالای دروس چیزی متوجه نمیشدیم. لذا حدود 10 سال خدمت شیخ جواد تبریزی رسیدیم سپس یک سال خدمت آیتالله فاضل لنکرانی بودیم و از حدود سال 70 به این نتیجه رسیدیم میتوانیم در درس آیتالله بهجت حضور یابیم. لذا این خاطره برای ما تا همیشه ماندگار ماند. در هر صورت تا یکی دو سال قبل از رحلت ایشان، به مدت 15 سال در دروس ایشان شرکت میکردیم.
شدت حضور قلب آیتالله بهجت در نماز
یک خاطره دیگر خدمت شما عرض کنم؛ آیت الله بهجت تا قبل از انقلاب شهرت
زیادی نداشتند، لذا مراجعات به ایشان کم صورت میگرفت و مسجدشان هم
کمجمعیت بود. در یک زمستانی بعد از نماز ظهر بخاری نفتی به علت نشتی آتش
گرفت و منفجر شد و صدای مهیبی اطراف را فرا گرفت تا جایی که برخی مجبور
شدند نماز را بشکنند، اما ایشان اعتنایی به این مسأله نکردند و نماز را
ادامه دادند؛ لذا این یکی از خاطرات شیرین و تنبهآور برایمان بود. ما
حقیقت نماز ایشان را درک نمیکردیم، اما وقتی حال و هوای ایشان را
میدیدیم، تا مدتها رویمان تأثیرگذار بود.
همسفره شدن با آیتالله بهجت
همچنین آیت الله بهجت به دلیل وصایتی که داشتند، روزهای عید غدیر را برای
عموم ناهار تدارک میدیدند. در آن اوایل چون ما در کنار ایشان حضور داشتیم،
از روی لطفشان، ما و دوستان را موظف به تهیه ناهار میکرد. ظاهراً یک نوبت
در منزل ایشان غذا را تدارک دیدیم و مابقی را از بیرون تهیه کردیم. در آن
روز بنده عهدهدار پذیرایی بودم. بعد از اینکه مهمانان را پذیرایی کردیم،
یکی دو نوبت موفق شدیم سر سفره در معیت ایشان غذا بخوریم؛ گاهی تصور میشود
این بزرگواران در نهایت قدس و تقوا شاید کباب و ... نخورند، اما در آن روز
با ایشان کباب خوردیم (خنده حاج آقای تحریری) البته این وضعیت خیلی کم در زندگی ایشان رخ میداد. اکنون از آن زمان تاکنون چهل سال میگذرد.
روش آیتالله بهجت در مباحث اخلاقی و درسی چگونه بود؟
مرحوم آیتالله بهجت روششان این بود که قبل از روضه گاهی خاطراتی تعریف
میکردند و قبل از درس این روال را داشتند. مسائل گوناگون سیاسی، اجتماعی و
از مسائل صدر اسلام را مطرح میکردند. برخی این خاطرات را مینوشتند. حجت
الاسلام رخشاد که کتاب «در محضر علامه» را نوشتند، در آنجا هم حضور
مییافتند و خاطرات را ثبت میکردند. لذا کتاب «در محضر بهجت» را هم ایشان
در سه جلد نگاشتند.
آیتالله بهجت بنا بر مباحث اخلاقی نداشت
البته روش و دعب آیت الله بهجت این نبود که جلسه اخلاقی داشته باشند، اما
گاهی وقتی علما و فضلا دور ایشان جمع میشدند، نکاتی را بیان میفرمودند که
مملو از نکات اخلاقی و معارفی بود که قسمتی از آن در کتاب «در محضر بهجت»
آمده است. نوع مطالبی که حجت الاسلام رخشاد نوشتند متقن است و میتوان به
مطالبشان ارجاع داد. ان شاءالله بتوانیم راه این بزرگواران را ادامه دهیم؛
زیرا راه ایشان راه انسانسازی بود و انقلاب هم از زمینههای بسیار مناسب
این برکات بوده است. جامعه اسلامی ما و جوانان و به خصوص حوزههای علمیه ما
باید از روشهای دقیق علمی و تربیتی این بزرگواران استفاده کنند.