۲۶ آذر ۱۴۰۳ ۱۵ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۰۳
منابع شیعه و سنی با تفاوتهایی مختصر نقل کردهاند که در مدینه، چند تن از صحابه مانند ابوبکر، عمر بن خطاب و عبدالرحمن بن عوف به خواستگاری فاطمه(س)آمدند؛ ولی پیامبر(ص) پاسخ داد که ازدواج او به دست خدا است و منتظر ابلاغ خواست و قضای الهی است.( ابن سعد، طبقات، ح8، ص11؛ قزوینی، فاطمة الزهراء از ولادت تا شهادت، ص191.) تا اینکه برخی مهاجران به امیرالمؤمنین (ع) گفتند: چرا از فاطمه (س) خواستگاری نمیکنی؟ پاسخ داد: «به خدا قسم که چیزی ندارم.» به او گفتند پیامبر(ص) از تو چیزی نمیخواهد. سرانجام علی (ع) نزد رسول خدا(ص) رفت ولی از روی شرم، نتوانست درخواست خود را بگوید. در مرتبه سوم، از فاطمه خواستگاری کرد. پیامبر(ص) فرمود: «آیا چیزی داری؟» علی(ع) گفت: «ای رسول الله (ص)، چیزی جز زرهام ندارم.» پیامبر(ص) فاطمه را به دوازده و نیم اوقیۀ طلا مهریه به ازدواج او درآورد و زرهاش را به وی باز گردانید.(اعلام الوری، ج1، ص161؛ تاریخ تحقیقی اسلام، محمد هادی یوسفی غروی، ج2، ص251.) زمانی که برخی از مهاجران از موضوع مطلع شدند و گلایه کردند؛ پیامبر(ص) فرمود: «من فاطمه را به علی ندادم؛ خدا او را به علی داد.»(تاریخ یعقوبی، ج2، ص41)
به مناسبت این روز فرخنده روز اول ذیالحجه روز ازدواج نامگذاری شده است.
خداوند طبیعت زن و مرد را به این صورت وضع کرده است که از طرف یک نفر اقدام برای تصاحب است و از طرف نفر دیگر عقب نشینی برای دلبری و فریبندگی، احساسات یک طرف را بر اساس در اختیار گرفتن شخص طرف دیگر و احساسات آن طرف دیگر را بر اساس در اختیار گرفتن قلب او قرار داده است؛ بر همین اساس پایهی ازدواج بر محبت و وحدت و همدلی قرار داده شده است نه بر همکاری و رفاقت، به اینگونه که مدیدریت داخل خانه که باید بر اساس عشق و محبت اداره شود بر جنس ظریفتر و گردش خارج از خانه به جنس خشن تر واگذار شده است.
پیمانی که اساسش بر محبت و یگانگی است نه بر همکاری و رفاقت، قابل اجبار و الزام نیست. با زور و اجبار قانونی می توان دو نفر را ملزم ساخت که با یکدیگر همکاری کنند و پیمان همکاری خود را بر اساس عدالت محترم بشمارند و سالیان دراز به همکاری خود ادامه دهند اما ممکن نیست با زور و اجبار قانونی دو نفر را وادار کرد که یکدیگر را دوست داشته باشند، نسبت به هم صمیمیت داشته باشند، برای یکدیگر فداکاری کنند، هر کدام از آنها سعادت دیگری را سعادت خود بداند.
مکانیسم طبیعی ازدواج که اسلام قوانین خود را بر آن اساس وضع کرده این است که زن در منظومهی خانوادگی محبوب و محترم باشد. بنابراین اگر به عللی زن از این مقام خود سقوط کرد و شعلهی محبت مرد نسبت به او خاموش و مرد نسبت به او بی علاقه شد، پایه و رکن اساس خانوادگی خراب شده؛ یعنی یک اجتماع طبیعی به حکم طبیعت از هم پاشیده است. اسلام به چنین وضعی با نظر تأسف می نگرد، ولی پس از آن که می بیند اساس طبیعی این ازدواج متلاشی شده است نمی تواند از لحاظ قانونی آن را یک امر باقی و زنده فرض کند. اسلام کوششها و تدابیر خاصی به کار می برد که زندگی خانوادگی از لحاظ طبیعی باقی بماند؛ یعنی زن در مقام محبوبیت و مطلوبیت و مرد در مقام طلب و علاقه و حضور به خدمت باقی بماند.
توصیه های اسلام بر اینکه زن حتماً باید خود را برای شوهر خود بیاراید، هنرهای خود را در جلوه های تازه برای شوهر به ظهور برساند، رغبتهای جنسی او را اشباع کند و با پاسخ منفی دادن به تقاضاهای او در او ایجاد عقده و ناراحتی روحی نکند، و از آن طرف به مرد توصیه کرده به زن خود محبت و مهربانی کند، به او اظهار عشق و علاقه نماید، محبت خود را کتمان نکند، و همچنین تدابیر اسلام مبنی بر اینکه التذاذات جنسی محدود به محیط خانوادگی باشد، اجتماع بزرگ محیط کار و فعالیت باشد نه کانون التذاذات جنسی، توصیه های اسلام مبنی بر اینکه برخوردهای زنان و مردان در خارج از کادر زناشویی لزوماً و حتماً باید پاک و بی آلایش باشد، همه و همه برای این است که اجتماعات خانوادگی از خطرات ازهم پاشیدگی مصون و محفوظ بمانند.
** مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، صص 260 الی 263
کانون خانواده اهمیت بسیاری در برقراری و ثبات اجتماعی جامعه دارد که خدشهدار کردن آن خدشهدار کردن اجتماع است علی اشرف نظری دانشیار روان شناسی سیاسی دانشگاه تهران نیز در این زمینه معتقد است اساسیترین مشکلی که یک جامعه را تهدید می کند بحران هویت است و منشأ آن در تضعیف بنیان خانواده است.دین اسلام نیز که یک دین اجتماعی است قاعدتا باید برای این نهاد جامعهساز ارزش خاصی باید قائل باشد که اینگونه نیز است؛ اکنون به بررسی روایاتی که قدم گذاشتن در جهت تشکیل این نهاد را توصیف میکنند میپردازیم؛
امام صادق(ع): هر فردی زمینه ازدواج مجردی را فراهم کند از افرادی است که خدا در روز قیامت به او نگاه لطف آمیز میکند. (الکافی، ج 5، ص 331)
امام موسی کاظم(ع): در قیامت برای خدا سایهای است که زیر آن سایه نمیآرمد، جز پیامبر یا جانشین پیامبر یا مۆمنی که بدهکاری مۆمنی را پرداخته یا مۆمنی که مۆمن مجردی را از بیهمسری رهانده باشد. (جامع الاخبار)
امیرمومنان(ع): بهترین شفاعت آن است که میان دو نفر در ازدواج میانجیگری کنی تا خدا آن دو را گرد هم آورد. (وسائل الشیعه)
رسول خدا(ص): هر فردی در ازدواج حلالی بین 2 نفر اقدام کند تا این که خدا آن 2 را گرد هم آورد، خداوند در برابر هر قدمی که وی در این راه برداشته و هر سخن ثوابی که گفته ثواب یک سال عبادت را به او می دهد.(جامع الاخبار)
هر کس شاهد ازدواج مرد و زن مسلمان شود، رحمت حق او را در برمىگیرد و ثواب هزار شهید برایش مىنویسند و براى هر گامى که برمىدارد، ثواب یک پیغمبر دارد
پیامبر اکرم(ص): هر کس در ازدواج زن و مردى تلاش کند، خداوند به تعداد هر مویى از بدنش شهرى در بهشت به او کرامت مىفرماید و پاداشش مانند کسى است که پیغمبرى را خریده و در راه خدا آزاد کرده و اگر موقع رفتن به خانه خود از دنیا برود، در قیامت جزو شهیدان خواهد بود.»(ارشاد القلوب)
پیامبر اکرم(ص): کسی که به برادر دینی خود، زنی که موجب انس با وی و افزایش توان و آسایش و راحتی او باشد تزویج کند، خداوند هم (در بهشت) حورالعین را به تزویج وی درآورده و او را با هر کدام از صدیقین آل البیت پیامبر(ص) و یا دوستانش که بخواهد مأنوس می فرماید (مستدرک الوسائل)