۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۵ : ۱۸
به همین مناسبت به بازخوانی کلامی از استاد شهید مرتضی مطهری درباره «حجاب و عفاف» میپردازیم که به حق اندیشهاش نه تنها پاسخگوی شبهات دوره خود بلکه برای آینده انقلاب اسلامی نیز راهگشا بود میپردازیم؛
شهید مطهری معتقد است که علت اساسی حجاب و حیا داشتن خانمها را که مورد غفلت اکثریت نیز واقع شده است و ریشه ی اجتماعی پدید آمدن حریم و حائل میان زن و مرد را در یک تدبیر ماهرانهی غریزی خود زن باید جستجو کرد.
وی با بیان اینکه به طورکلی بحثی است درباره ی ریشه ی اخلاق جنسی زن از قبیل حیا و عفاف، و از آن جمله است تمایل به ستر و پوشش خود از مرد بیان میدارد:حیا و عفاف و ستر و پوشش تدبیری است که خود زن با یک نوع الهام برای گرانبها کردن خود و حفظ موقعیت خود در برابر مرد به کار برده است. زن، با هوش فطری و با یک حس مخصوص به خود دریافته است که از لحاظ جسمی نمیتواند با مرد برابری کند و اگر بخواهد در میدان زندگی با مرد پنجه نرم کند از عهده ی زور بازوی مرد بر نمی آید، و از طرف دیگر نقطه ی ضعف مرد را در همان نیازی یافته است که خلقت در وجود مرد نهاده است که او را مظهر عشق و طلب و زن را مظهر معشوقیّت و مطلوبیّت قرار داده است. در طبیعت، جنس نر گیرنده و دنبال کننده آفریده شده است. به قول ویل دورانت: «آداب جفت جویی عبارت است از حمله برای تصرف در مردان، و عقب نشینی برای دلبری و فریبندگی در زنان. . . مرد طبعاً جنگی و حیوان شکاری است، عملش مثبت و تهاجمی است. زن برای مرد همچون جایزه ای است که باید آن را برباید. » .
شهید مطهری با اشاره به اینکه وقتی زن مقام و موقع خود را در برابر مرد یافت و نقطه ی ضعف مرد را در برابر خود دانست بیان میدارد: در این موقعیت زن همان طور که متوسل به زیور و خودآرایی و تجمل میشود که از آن راه قلب مرد را تصاحب کند، متوسل به دور نگه داشتن خود از دسترس مرد نیز میشود؛ چرا که میداند نباید خود را رایگان کند بلکه بایست آتش عشق و طلب او را تیزتر کند و در نتیجه مقام و موقع خود را بالا برد.
شهید مطهری این بیان را مخصوص ادبیات دینی و فرهنگ اسلامی نمیداند و بحث خود را فرا دینی و عقلی میداند که عقول سالم بشر نیز ضرورت حیا و عفاف را برای زنان لازم میدانند و برای اثبات این ادعای خویش به کلامی از ویل دورانت اشاره میکند که میگوید: «حیا امر غریزی نیست بلکه اکتسابی است. زنان دریافتند که دست و دل بازی مایه ی طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند.»
ویل دورانت در جای دیگری میگوید: «خودداری از انبساط، و امساک در بذل و بخشش بهترین سلاح برای شکار مردان است. اگر اعضای نهانی انسان را در معرض عام تشریح می کردند توجه ما به آن جلب می شد ولی رغبت و قصد به ندرت تحریک میگردید. مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بی آنکه بداند حس می کند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقّت عالی خبر می دهد. » .
در ادامه این مطلب شهید مطهری کلامی دیگر از فیلسوفان غربی برتراند راسل را مطرح میکند که میگوید: «از لحاظ هنر مایه ی تأسف است که به آسانی به زنان بتوان دست یافت و خیلی بهتر است که وصال زنان دشوار باشد بدون آنکه غیرممکن گردد. » و در ادامه به کلام دیگرش اشاره میکند که میگوید: «در جایی که اخلاقیات کاملاً آزاد باشد، انسانی که بالقوه ممکن است عشق شاعرانه ای داشته باشد عملاً بر اثر موفقیتهای متوالی به واسطه ی جاذبه ی شخصی خود، ندرتاً نیازی به توسل به عالیترین تخیلات خود خواهد داشت. » .
شهید مطهری از بین نظر تمام اندیشمندان غربی سخن «آلفرد هیچکاک» را از همه عجیب تر میداند. سخنی است که یکی از مجلات زنانه به جهت فن و شغل فیلمسازی آلفرد هیچکاک که درباره ی زنان تجارب فراوان دارد- نقل میکند. او میگوید: «من معتقدم که زن هم باید مثل فیلمی پرهیجان و پر آنتریک باشد، به این معنی که ماهیت خود را کمتر نشان دهد و برای کشف خود مرد را به نیروی تخیل و تصور زیادتری وادارد. باید زنان پیوسته بر همین شیوه رفتار کنند یعنی کمتر ماهیت خود را نشان دهند و بگذارند مرد برای کشف آنها بیشتر به خود زحمت دهد. » .
ایضاً همان مجله در شماره ی دیگری از همین شخص چنین نقل می کند: «زنان شرقی تا چند سال پیش به خاطر حجاب و نقاب و رویبندی که به کار می بردند خود به خود جذاب می نمودند و همین مسأله جاذبه ی نیرومندی بدانها می داد، اما به تدریج با تلاشی که زنان این کشورها برای برابری با زنان غربی از خود نشان می دهند حجاب و پوششی که دیروز بر زن شرقی کشیده شده بود از میان می رود و همراه آن از جاذبه ی جنسی او هم کاسته می شود. »
شهید مطهری با بیان اینکه امروزه یکی از خلأهایی که در دنیای اروپا و امریکا وجود دارد خلأ عشق است بیان میدارد: در کلمات دانشمندان اروپایی زیاد این نکته به چشم می خورد که اولین قربانی آزادی و بی بند و باری امروز زنان و مردان، عشق و شور و احساسات بسیار شدید و عالی است. در جهان امروز هرگز عشقهایی از نوع عشقهای شرقی از قبیل عشقهای مجنون و لیلی، و خسرو و شیرین رشد و نمو نمی کند.
از این داستانها می توان فهمید که زن بر اثر دور نگه داشتن خود از دسترسی مرد تا کجا پایه ی خود را بالا برده است و تا چه حد سر نیاز مرد را به آستان خود فرود آورده است! قطعاً درک زن این حقیقت را در تمایل او به پوشش بدن خود و مخفی کردن خود به صورت یک راز، تأثیر فراوان داشته است.
پی نوشت:
«مجموعه آثار شهید مطهری . ج19، صص 421 الی 425»
منبع:تسنیم