۲۴ آذر ۱۴۰۳ ۱۳ جمادی الثانی ۱۴۴۶ - ۱۰ : ۰۳
«اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ و العَفافِ و اسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ و الکفافِ و احْمِلنی فیهِ على العَدْلِ و الإنْصافِ و امِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ بِعِصْمَتِک یا عِصْمَهَ الخائِفین/ خداوندا با آبرومندی و پارسایی مرا در این ماه زیبایم گردان و با لباس قناعت و خودداری از سؤال مرا بپوشان و مرا به رعایت عدالت و انصاف وا بدار و از هر چه ترس دارم، ایمنی بخش، ای پناه دهنده ترسندگان».
مؤمنان روزه دار در این دعا چهار درخواست از خداوند متعال دارند.
در بند اول از این دعا آمده است: «اللهمّ زَیّنّی فیهِ بالسّتْرِ والعَفافِ/ خداوندا با آبرومندی و پارسایی مرا در این ماه زیبایم گردان».
سه نکته در این بند از دعا قابل توجه است؛ نکته اول آن است که ما انسان های عادی و دنیایی زینت را داشتن ثروت، زر و زیور، لوازم زیبای منازل، آرایش سر و صورت و ... می دانیم و البته قرآن نیز بر این موارد توجه دارد؛ اما آنان را زینت های دنیا می داند و توصیه می کند که به این زینت ها دلخوش نباشیم؛ چراکه ناپایدار بوده و مربوط به جسم زائل شدنی ماست؛ نه روح ماندگار ما.
خداوند در قرآن کریم به چندین آیه درباره زینت های دنیایی اشاره کرده است:
در سوره قصص آیه 60 فرموده است: «وَ ما أُوتيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ زينَتُها وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقي أَ فَلا تَعْقِلُونَ/ و آنچه از اشیاء (دنیا) به شما داده شده مایه برخورداری در زندگی دنیا و آرایش و زیور آن است، و آنچه در نزد خداوند است (از نعمت های آخرت) بهتر و جاودانه تر است، آیا نمی اندیشید؟».
*زینت های فریبنده دنیا
در سوره کهف آیه 46 آمده است: «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زينَةُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ الْباقِياتُ الصَّالِحاتُ خَيْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَيْرٌ أَمَلاً/ مال و فرزندان زیب و زیور زندگی دنیایند، و ماندگارهای نیکو (مانند اعتقادات حقّه و فضائل نفسانی و عمل های نیک) در نزد پروردگار تو از نظر پاداش بهتر، و از نظر امید (به بازتاب دنیوی و اخروی آن) نیکوتر است».
در سوره حدید آیه 20 می خوانیم: «اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَياةُ الدُّنْيا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زينَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَيْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِي الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کَمَثَلِ غَيْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ يَهيجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ يَکُونُ حُطاماً وَ فِي الْآخِرَةِ عَذابٌ شَديدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ/ بدانید که جز این نیست که زندگی این دنیا بازی و سرگرمی و آرایش نمودن و فخرفروشی تان به یکدیگر و افزون طلبی از همدیگر در اموال و فرزندان است، همانند بارانی که گیاهان (سرسبز حاصل از) آن کشاورزان را به شگفت آورد سپس پژمرده شود و آن را زرد بینی سپس خشک و شکسته شود و در آخرت عذابی سخت است (برای طاغیان) و آمرزش و خشنودی خدا (برای مطیعان)، و زندگی دنیا جز متاع فریب نیست».
*زینت های خداوند پایدار است
همه اینها زینت های دنیاست؛ و خداوند در آیه 36 سوره شوری توصیه می کند که زینت های الهی پایدارتر است: «فَما أُوتيتُمْ مِنْ شَيْءٍ فَمَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ ما عِنْدَ اللَّهِ خَيْرٌ وَ أَبْقي لِلَّذينَ آمَنُوا وَ عَلي رَبِّهِمْ يَتَوَکَّلُونَ/ پس آنچه به شما داده شده (از وسائل گوناگون حیات موقت) بهره و کالای زندگی دنیاست، و آنچه (از پاداش های اخروی) در نزد خداوند است بهتر و پایدارتر است برای کسانی که ایمان آورده و بر پروردگارشان توکل می کنند».
پس با توجه به آیه 20 سوره حدید که در ذکر کردیم، مال، بنون، ثروت و فرزندان گرچه به ظاهر مایه زینت، فخر و عزت هستند؛ اما خداوند برچسب دیگری نیز بر آنان می زند.
در آیه 28 سوره انفال آمده است: «وَ اعْلَمُوا أَنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ/ و بدانید که اموال و فرزندانتان وسیله آزمایش اند».
قرآن کریم می فرماید همین ثروت و فرزندان که زینت هستند؛ فتنه نیز می باشند.
*اموال و اولاد زینت هستند یا فتنه؟
حال سوال پیش می آید که اموال و اولاد زینت هستند یا فتنه؟ که باید پاسخ داد هم زینت هستند و هم فتنه؛ هر دو واژه، پیوند معنایی با یکدیگر داشته و به عنوان زینت و فخر انسان در دنیا هستند و خداوند به وسیله مال، ما را آزمایش می کند.
فتنه به دو معناست که در اصطلاح فارسی از آن به بدبختی و بیچارگی نام می بریم؛ اما در معنای لغوی خود به معنای آزمون است.
آزمون به این معناست که ببینیم آیا اولاد خود را خوب تربیت می کنید یا بد؟؛ یا اموال خود را در حلال به دست آورده و در حلال خرج می کنید یا در حرام؟. مال، بنون، ثروت و ...، مواد امتحانی است و لذا نباید گول آنان را خورد.
نکته دوم در این بند از دعا آن است که خداوند عفاف و ستر را در قرآن به گونه دیگری معرفی کرده و یکی از مصادیق آن، همسران هستند.
*نقش پوششی همسران
زن برای شوهر و شوهر برای زن مایه پوشش و لباس بوده و همسران برای یکدیگر چند نقش پوششی دارند.
1. داشتن همسر به انسان از ارتباط نامشروع با نامحرمان مصونیت می بخشد.
2. همسر انسان رازدار و انیس اوست.
3. همچنان که لباس، انسان را از سختی گرما و سرما محافظت می کند، همسر انسان نیز او را از سختی های روزگار محافظت خواهد کرد.
لباس دومی که خداوند متعال معرفی نموده، تقواست.
حضرت حق در سوره اعراف آیه 26 می فرماید: «يا بَني آدَمَ قَدْ أَنْزَلْنا عَلَيْکُمْ لِباساً يُواري سَوْآتِکُمْ وَ ريشاً وَ لِباسُ التَّقْوي ذلِکَ خَيْرٌ ذلِکَ مِنْ آياتِ اللَّهِ لَعَلَّهُمْ يَذَّکَّرُونَ/ ای فرزندان آدم، به یقین بر شما لباسی که عورت های شما را بپوشاند و لباسی که زیب و زیور شما باشد نازل کردیم (مواد اولیه آن را در زمین آفریدیم و استعداد تهیه آن را به شما دادیم) و البته لباس تقوی بهتر است. اینها از آیات و نشانه های خداوند (برای مردم) است، باشد که متذکر شوند».
*استمرار فریبکاری شیطان
سخن سوم آن است که شیطان با فریبکاری نسبت به حضرت آدم و حوا ضربه ای وارد کرد و لباس را از آنان گرفت.
«وَ قُلْنا يا آدَمُ اسْکُنْ أَنْتَ وَ زَوْجُکَ الْجَنَّةَ وَ کُلا مِنْها رَغَداً حَيْثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَکُونا مِنَ الظَّالِمينَ/ و گفتیم: ای آدم، تو و همسرت در این باغ ساکن شوید و از (میوه و نعمت های) آن به فراوانی از هر جای آن که خواهید بخورید ، و به این درخت (درخت گندم یا انگور یا انجیر) نزدیک نشوید که از ستمکاران خواهید بود». (بقره آیه 35)
خداوند می فرماید همان شیطان که حضرت آدم و حوا را گول زد؛ تصمیم گرفته که بنی آدم و فرزندان آدم را از لباس تقوا عریان کند و این هشدار خدا به ما انسان هاست؛ چنانکه در آیه 27 سوره اعراف فرموده است: «يا بَني آدَمَ لا يَفْتِنَنَّکُمُ الشَّيْطانُ کَما أَخْرَجَ أَبَوَيْکُمْ مِنَ الْجَنَّةِ يَنْزِعُ عَنْهُما لِباسَهُما لِيُرِيَهُما سَوْآتِهِما إِنَّهُ يَراکُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ إِنَّا جَعَلْنَا الشَّياطينَ أَوْلِياءَ لِلَّذينَ لا يُؤْمِنُونَ/ ای فرزندان آدم ، مبادا شیطان شما را بفریبد و گمراه سازد همان گونه که پدر و مادرتان را از بهشت بیرون نمود، به طوری که لباس از تن آنها بیرون می کرد تا عورت هایشان را به خودشان بنمایاند! بی تردید او و قبیله اش شما را می بینند از آنجا که شما آنان را نمی بینید (و آن جایگاه جرم لطیف غیر قابل رؤیت آنها به دیده حیوانی است نظیر فرشته و روح) البته ما شیطان ها را سرپرستان کسانی قرار داده ایم که ایمان ندارند».
الان اگر در کره زمین نگاه کنیم، لباس ها از تن ها درآمده و نیمه عریانی جامعه را فرا گرفته است و نه تنها در غرب اروپا عده ای عریان شده؛ بلکه در کشورهای اسلامی نیز ورود نموده و مردم را نیمه عریان کرده است.
خداوند در این آیه به ما هشدار داده؛ اما متأسفانه بخشی از جامعه ما اعم از جوان و نوجوان یا والدین بی اطلاع و یا مسئولان ساده متوجه نشدند که شیطان چگونه از طریق ماهواره ها، فضای مجازی، قراردادهای بین المللی و ... وارد این مرز و بوم شده است.
*تفسیر آیه 27 سوره اعراف در فعالیت های گوگل، یاهو و ...
امروز شیطان در فضای مجازی و شبکه های اجتماعی حضور دارد؛ اما ما او را نمی بینیم؛ امروز مسئولان گوگل خبر دارند که ما چه چیزهایی را مشاهده کرده و سرچ می کنیم؛ مسئول و کارگزاران گوگل، یاهو، توئیتر و ... می بینند که ما چه کارهایی انجام می دهیم؛ اما کاربران آنان را نمی بینند.
شاید بتوانیم این آیه را یکی از معجزات قرآن کریم عنوان کنیم که قبل از اینکه این ابزار شیطانی وارد شود، شاید تفسیر این آیه سخت بود که منظور از اینکه آنان ما را می بینند و ما آنها را نمی بینیم، چیست؟ «إِنَّهُ يَراکُمْ هُوَ وَ قَبيلُهُ مِنْ حَيْثُ لا تَرَوْنَهُمْ/ بی تردید او و قبیله اش شما را می بینند از آنجا که شما آنان را نمی بینید»؛ اما امروز تفسیر این آیه را می توان در شرکت هایی همچون گوگل، یاهو و ... مشاهده کرد که ما ابزار دست آنان شده ایم.
حال که آنان ما را می بینند، آیا ما بر آنان ولایت، زمامداری و سلطه داریم؛ یا آنان بر ما سلطه دارند؟ آیا ما بر مسئولان گوگل سلطه داریم یا آنها بر ما سلطه دارند؟ قرآن می فرماید: «ما شیطان ها را سرپرستان کسانی قرار داده ایم که ایمان ندارند»؛ لذا باید برای پاکدامنی به خدا پناه برده و دعا کنیم که ستر و عفاف را به جامعه ما برگرداند.
در بند دوم از این دعا آمده است: «واسْتُرنی فیهِ بِلباسِ القُنوعِ والکفافِ/ و با لباس قناعت و خودداری از سؤال مرا بپوشان».
*قناعت چطور پوشاننده انسان می شود؟
ما انسان ها دارای نیازمندی هایی بوده و کمبودها و بدهی هایی داریم؛ اما دیگران نباید از کمبودهای زندگی ما آگاه شوند؛ چراکه نزد دیگران کم شخصیت خواهیم شد.
هیچگاه فقر و نداری خود را به دیگران اعلام نکنید؛ چراکه با دیده تحقیر به شما نگاه خواهند کرد.
*گلایه از نداری؛ عادتی زشت
ما نیاز به ساتری داریم تا کمبودهای ما را از نگاه دیگران بپوشاند؛ لذا عادت زشتی است که برخی از افراد، از کمبودهای خود نزد دیگران گلایه می کنند؛ گلایه، کاستی های مالی را جبران نمی کند؛ فقط دیگران را مطلع خواهد کرد.
عادتی زیبا در مقابل گلایه، عزت است؛ قرآن کریم این عزت را عفت نامیده و از مؤمنانی که نداشته؛ ولی با سیلی صورت خود را سرخ نگاه می دارند، تجلیل می کند.
در آیه 273 سوره بقره آمده است: «لِلْفُقَراءِ الَّذينَ أُحْصِرُوا في سَبيلِ اللَّهِ لا يَسْتَطيعُونَ ضَرْباً فِي الْأَرْضِ يَحْسَبُهُمُ الْجاهِلُ أَغْنِياءَ مِنَ التَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسيماهُمْ لا يَسْئَلُونَ النَّاسَ إِلْحافاً وَ ما تُنْفِقُوا مِنْ خَيْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَليمٌ/ (انفاقِ شما، مخصوصاً باید) برای نیازمندانی باشد که در راه خدا، در تنگنا قرار گرفته اند (و توجّه به آیین خدا ، آنها را از وطنهای خویش آواره ساخته و شرکت در میدانِ جهاد، به آنها اجازه نمی دهد تا برای تأمین هزینه زندگی، دست به کسب و تجارتی بزنند) نمی توانند مسافرتی کنند (و سرمایه ای به دست آورند) و از شدّت خویشتن داری، افراد ناآگاه آنها را بی نیاز می پندارند؛ امّا آنها را از چهره هایشان می شناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمی خواهند. (این است مشخّصات آنها!) و هر چیز خوبی در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است».
نکته دیگری که باید به آن اشاره کرد، آن است که در حدیثی داریم که خداوند چند چیز را در چند جا نهاده؛ ولی مردم آن را در جای دیگر می جویند.
یکی از آنها غنا و بی نیازی از دست و مال مردم است؛ مردم خیال می کنند غنا و بی نیازی در جمع آوری ثروت فراوان است؛ به دنبال این راه می روند؛ اما هرچه جمع می کنند، خود را حریص تر می بینند؛ اما خدا می فرماید ما غنا و بی نیازی را در قناعت قرار داده ایم.
در بند سوم از این دعا می خوانیم: «و احْمِلنی فیهِ على العَدْلِ/ و مرا به رعایت عدالت و انصاف وا بدار».
خداوند در آیه 58 سوره نساء ما را امر به عدالت کرده است: «إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُکُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلي أَهْلِها وَ إِذا حَکَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْکُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُکُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ کانَ سَميعاً بَصيراً/ همانا خداوند به شما فرمان می دهد که امانت ها را به صاحبانش رد کنید (واجبات را به خدا و حقوق مردم را به مردم) ، و چون میان مردم داوری نمایید (در مورد نزاع یا درباره اشخاص و حوادث) عادلانه داوری کنید. حقّا که خداوند شما را به نیکو اندرزی موعظه می کند ، همانا خداوند همواره شنوا و بیناست».
در بند چهارم از دعا آمده است: «و امِنّی فیهِ من کلِّ ما أخافُ/ و از هر چه ترس دارم، ایمنی بخش».
امروز امنیت ایران اسلامی از بزرگترین نعمت هایی است که خداوند متعال به ما ارزانی داشته است؛ چراکه در کشورهای اطراف ما همچون عراق، سوریه، افغانستان، پاکستان و ... این امنیت وجود ندارد و مردم ما نیز این ناامنی هراسناکند.
*راه های عدم ترس از دشمنان
در این بخش از دعا دو سخن قابل توجه است؛ سخن نخست آنکه چه کنیم از هیچ دشمنی نترسیم؟ آیا راهی وجود دارد که مؤمنان و مسلمانان از هیچ چیزی جز خدا نترسیم؟
خداوند متعال در قرآن کریم راهنمای هایی انجام داده و فرموده است که اگر چند صفت را در خود ایجاد کنید از هیچ چیزی نخواهید ترسید.
1. از اولیاء خدا شویم؛
در آیه 62 سوره یونس فرموده است: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ/ آگاه باشید که به یقین دوستان و نزدیکان خدا نه بیمی (در عالم آخرت) بر آنان می رود و نه اندوهی خواهند داشت».
2. ربوبیت خدا را در زندگی بپذیریم؛
با استقامت تمامی احکام خدا را اجرا نماییم؛ در آیه 13 سوره احقاف آمده است: «إِنَّ الَّذينَ قالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقامُوا فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ/ به یقین کسانی که (از عمق قلب) گفتند: پروردگار ما تنها خداست ، سپس (بر طبق آن) استقامت داشتند، (در عالم آخرت) نه ترسی بر آنهاست و نه اندوهی خواهند داشت».
3. ملتی مجاهد و اهل جهاد باشیم؛
در آیه 54 سوره مائده می خوانیم: «يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَي الْمُؤْمِنينَ أَعِزَّةٍ عَلَي الْکافِرينَ يُجاهِدُونَ في سَبيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَليمٌ/ ای کسانی که ایمان آورده اید، هر کس از شما از دین خود برگردد (زیانی به خدا نمی زند) خداوند به زودی گروهی را خواهد آورد که آنها را دوست دارد و آنها نیز او را دوست دارند، در برابر مؤمنان رام و خاضعند و در برابر کافران مقتدر و پیروز، در راه خدا جهاد می کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی هراسند. این (ایمان و محبت و شهامت) فضل خداوند است که به هر کس بخواهد می دهد و خداوند (از نظر وجود و توان و رحمت) گسترده است و داناست».
4. ایمان خود را قوی کنیم؛
عمل صالح انجام داده و نماز و زکات را برپا داریم؛ خداوند در آیه 277 سوره بقره فرموده است: «إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ آتَوُا الزَّکاةَ لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ/ همانا کسانی که ایمان آورده و عمل های شایسته کرده و نماز را به پا داشته و زکات پرداخته اند، برای آنان در نزد پروردگارشان پاداشی در خور شأن آنهاست، و (در آخرت) نه بیمی بر آنهاست و نه اندوهی خواهند داشت».
سخن پایانی در این بخش از دعا آن است که در این شرایطی که جمهوری اسلامی ایران در نبرد با دولت های استکباری دنیا و قلدرها مانند آمریکا، انگلیس و ... است، کدام یک از این دو قدرت به امنیت خواهند رسید؟ آیا دول استکباری باید به آرامش برسند یا ایران اسلامی؟
خداوند متعال پاسخ این سوال در آیه شریفه 81 سوره انعام ذکر فرموده است: «وَ کَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَکْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْکُمْ سُلْطاناً فَأَيُّ الْفَريقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ/ و چگونه من از آنچه شما شریک خدا کرده اید بترسم در حالی که شما از اینکه چیزی را که خدا درباره او دلیلی بر شما نازل نکرده شریک خدا نموده اید نمی هراسید؟ پس کدام یک از دو گروه (موحّدان یا مشرکان) سزاوارتر به ایمنی است، اگر می دانید؟! (موحّدان خود را از طرف جمادات بی سود و زیان در امن می دانند و مشرکان از جانب مالک همه سودها و زیانها) ».
درسی از قرآن برای روابط خارجی
این آیه به مسئولان امور خارجه نظام جمهوری اسلامی ایران درس می دهد که از 1+5 نترسید؛ چراکه آنان خدایی ندارند که پشتیبان توطئه های استکباری آنان شود؛ معبودهای آنان سلطنت های دنیوی، جاه طلبی و شیطان است؛ اما پشتیبان ما خدایی است که آفریننده عالم است؛ آیا ما باید از آنان بترسیم یا آنان باید از ما بترسند؟ «فَأَيُّ الْفَريقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ»؛ این بخش از آیه را باید بر روی جلد برجام قرار داد؛ البته یک شرط دارد (إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ) و آن شرط، علم است که بدانند معبود ما و آنان کیست.