شرایط قبولی دعا/
خداوند را پنهانی و با تضرع بخوانید
در آیات سوره مبارکه «اعراف» به این امر اشاره شده که شایسته عبودیت و بندگى تنها خدا است و به دنبال آن دستور مىدهد «دعا و نیایش» که جان و روح عبادت است باید در برابر خدا انجام گیرد.
عقیق:آیتالله مکارم شیرازی در جلد 6 تفسیر نمونه ذیل آیات 55 و 56 سوره مبارکه «اعراف» به شرایط قبولی دعا اشاره کرده است که در ادامه میخوانیم؛
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
«ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً إِنَّهُ لایُحِبُّ الْمُعْتَدینَ * وَ لاتُفْسِدُوا فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ؛ پروردگار خود را از روى تضرع، و در پنهانى، بخوانید! (و از تجاوز، دست بردارید که) او متجاوزان را دوست نمى دارد! و در زمین پس از اصلاح آن فساد نکنید، و او را با بیم و امید بخوانید (بیم از مسئولیتها و امید به رحمتش و نیکى کنید)، زیرا رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است!». (اعراف/ 55 و 56)
در آیات سوره مبارکه «اعراف» به این امر اشاره شده که شایسته عبودیت و بندگى تنها خدا است و به دنبال آن دستور مىدهد: «دعا و نیایش» که جان و روح عبادت است باید در برابر خدا انجام گیرد، نخست مىفرماید: «پروردگار خود را از روى تضرع و در پنهانى بخوانید» (ادْعُوا رَبَّکُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْیَةً).
«تَضَرُّع» در اصل از ماده «ضرع» (بر وزن فرع) به معنى «پستان» گرفته شده، بنابراین «تضرّع» به معنى دوشیدن شیر از پستان مىآید و از آنجا که به هنگام دوشیدن شیر انگشتها بر نوک پستان در جهات مختلف حرکت مىکنند، این کلمه در مورد کسى که با حرکات مخصوص خود اظهار خضوع و تواضع مىکند، به کار مى رود.
بر این اساس، اگر در آیه فوق مى خوانیم خدا را از روى تضرع بخوانید یعنى با کمال خضوع و خشوع و تواضع روى به سوى او آرید.
در حقیقت دعاکننده نباید تنها زبانش چیزى را بخواهد که باید روح دعا در درون جان او و در تمام وجودش منعکس شود، زبان تنها ترجمان آنها باشد و به عنوان نمایندگى همه اعضاى او سخن گوید.
و این که در آیه فوق دستور داده شده: خدا را به طور «خفیه» و در پنهانى بخوانید براى این است که از «ریا» دورتر، به اخلاص نزدیکتر و توأم با تمرکز فکر و حضور قلب باشد.
در حدیثى مى خوانیم: پیامبر(صلى الله علیه وآله) در یکى از غزوات بود، هنگامى که سپاهیان اسلام کنار درّهاى رسیدند فریاد خود را به «لا إِلهَ إِلاَّ اللّه» و «اَللّهُ أَکْبَر» بلند کردند، پیامبر(ص) فرمود: یا أَیُّهَا النّاسُ إِرْبَعُوا عَلى أَنْفُسِکُمْ أَما إِنَّکُمْ لاتَدْعُونَ أَصَمَّ وَ لا غائِباً إِنَّکُمْ تَدْعُونَ سَمِیعاً قَرِیباً إِنَّهُ مَعَکُمْ: «اى مردم اندکى آرامتر دعا کنید شما شخص کر و غائبى را نمىخوانید شما کسى را مىخوانید که شنوا و نزدیک و با شما است».
این احتمال نیز در آیه داده شده است که منظور از «تضرع» دعاى آشکار و منظور از «خفیه» دعاى پنهانى است زیرا هر مقامى اقتضایى دارد گاهى باید آشکارا و گاهى پنهانى دعا کرد، روایتى که از «على بن ابراهیم» در ذیل آیه نقل شده این موضوع را تأئید مىکند.
و در پایان آیه مىفرماید: «خداوند تجاوزکاران را دوست نمىدارد» (إِنَّهُ لایُحِبُّ الْمُعْتَدینَ).
و این جمله معنى وسیعى دارد که هر گونه تجاوز را، اعم از فریاد کشیدن به هنگام دعا و یا تظاهر و ریاکارى و یا توجه به غیر خدا را به هنگام دعا، شامل مىشود.
در آیه بعد، اشاره به حکمى شده است که در واقع یکى از شرایط تأثیر دعا است، مى فرماید: «در روى زمین فساد مکنید بعد از آن که اصلاح شده است، وَ لاتُفْسِدُوا فِی الأَرْضِ بَعْدَ إِصْلاحِها».
مسلماً هنگامى دعاها در پیشگاه خدا به اجابت نزدیک خواهد بود که شرایط لازم در آن رعایت شود، از جمله این که:
با جنبههاى سازنده و عملى در حدود توانایى و قدرت همراه باشد؛ حقوق مردم رعایت شود و حقیقت دعا در سراسر وجود انسان پرتوافکن شود.
بنابراین، هیچ گاه دعاى افراد مفسد و تبهکار به جایى نخواهد رسید. منظور از «فساد بعد از اصلاح»، ممکن است اصلاح از ظلم یا کفر یا هر دو بوده باشد، در روایتى از امام باقر(علیه السلام) مى خوانیم: إِنَّ الأَرْضَ کانَتْ فاسِدَةً فَأَصْلَحَهَا اللّهُ بِنَبِیِّه(صلى الله علیه وآله): «زمین فاسد بود و خداوند به وسیله پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) آن را اصلاح کرد».
پس از آن، بار دیگر به مسأله دعا مىپردازد و یکى دیگر از شرایط آن را بازگو مىکند، مىفرماید: «خدا را با ترس و امید بخوانید» (وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً).
نه آن چنان از اعمال خود راضى باشید که گمان کنید هیچ نقطه تاریکى در زندگى شما نیست که این خود عامل عقب گرد و سقوط است. و نه آن چنان مأیوس باشید که خود را شایسته عفو خدا و اجابت دعا ندانید که این یأس و نومیدى نیز خاموش کننده همه تلاش ها و کوششها است، بلکه با دو بال «بیم» و «امید» به سوى او پرواز کنید، امید به رحمتش و بیم از مسئولیتها و لغزشها.
و در پایان آیه، براى تأکید بیشتر روى اسباب امیدوارى به رحمت خدا، مىفرماید: «رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است» (إِنَّ رَحْمَتَ اللّهِ قَریبٌ مِنَ الْمُحْسِنینَ).
ممکن است، این جمله یکى دیگر از شرایط اجابت دعا باشد، یعنى اگر مىخواهید دعاى شما یک دعاى توخالى و تنها گردش زبان نباشد، باید آن را با «اعمال نیک» خود همراه سازید، تا به کمک آن رحمت الهى شامل حال شما گردد و دعایتان به ثمر رسد.
و به این ترتیب، در این دو آیه اشاره به پنج قسمت از شرایط قبولى دعا شده است:
نخست این که از روى تضرع و در پنهانى باشد. دیگر این که از حدّ اعتدال تجاوز نکند. سوم این که با تولید فساد و تبهکارى همراه نشود. چهارم این که توأم با بیم و امید متوازن باشد. پنجم این که با نیکوکارى توأم گردد.
منبع:فارس