به مناسبت چهلمین روز درگذشت آیت الله خسروشاهی تشریح شد:
ماجرای پرستار مسیحی آیت الله بهجت(ره)
خواهرزاده مرحوم آیت الله سیدابراهیم خسروشاهی گفت: این عالم پارسا و سالک الی الله از شاگردان قدیم حضرت امام خمینی (ره) و علامه طباطبایی(ره) بود تا پایان عمرخود زی طلبگی را حفظ کرد و به معنای واقعی پایبند آن بود.
عقیق:حجت الاسلام و المسلمین حسین جواهری قمی از اساتید حوزه در آستانه چهلمین روز ارتحال آیت الله خسروشاهی در گفت وگویی به ویژگی های این شخصیت و استاد حوزه پرداخت:
آنچه باید در باره این عالم پارسا دانست به طور خلاصه می توان به همان پیام مقام معظم رهبری که به مناسبت ارتحال ایشان صادر فرمودند اشاره کرد؛ «عالم پارسا»، «سالک الی الله» و از مستفیدانِ سلوک معنوی در محضر بزرگان اخلاق و معرفت، و خودآراسته به پرهیزگاری و پارسائی بود.
اگر بخواهم در باره این مجاهد پارسا سخن بگویم می توانم به سبک زندگی وی، پرهیز از شهرت، توجه به آموزش طلاب جوان اشاره کنم؛ ایشان در طول حیات پر برکت خود، جهانی بنشسته در گوشه بود، با تمام آن چه که آموخته بود، زندگی میکرد و بر آموختههای خود از مرحوم علامه طباطبایی(ره) و حضرت امام(ره) پافشاری می نمود.
*در امور اجرایی وارد نشد
ایشان با این که پیشنهاد کار اجرایی داشت، اما در امور اجرایی وارد نشدند. تدریس در مدارس علمیه تهران را اولویت اول خویش قرار دادند؛ حتی در منزل خویش نیز درس اخلاقی دایر کردند. متن درس اخلاق ایشان، چهل حدیث امام (ره) بود و شاگردانش بنا داشتند متن این جلسات پیاده شود و در قالب کتابی منتشر شود.
نویسنده کتاب«خلوت نشین » می گوید؛ روزی به دیدارشان رفتم، دانستم حال جسمی ایشان مساعد نیست، مشکل قلبی داشتند و پزشک توصیه کرده بود که درس را تعطیل کنند و اگر سخنرانی میکنند، نیم ساعت بیشتر نباشد. با این حال ایشان درس خود را تعطیل نکرد و تعلیم طلبه های جوان را رها ننمود".
*به وظایف معلمی خود درست عمل میکرد
"مولف کتاب خلوتنشین در مورد سبک زندگی مرحوم خسرو شاهی گفت: آن مرحوم یک عالِم سنتی بود که در عین سنتی بودن، در این جامعه شلوغ به وظایف معلمی خود درست عمل میکرد. از نگاه علمی نیز اگر جایی احساس میکرد، عقاید اسلامی مورد هجمه واقع شده ساکت نمینشست و آنها را نقد و یاحجت الاسلام و المسلمین حسین جواهری قمی رد میکرد. یادداشت ها و نقدهای بسیار وی بر حواشی برخی از آثار آقایان از جمله شریعتی و سروش موجود است و چه بهتر میبود این نقدها در قالب یک کتاب چاپ شود. همچنان که درباره معاد جسمانی که برخی به غلط به علامه طباطبائی حمله کرده بودند پاسخ گفت و مجله نقد و نظر را منتشر کرد".
استاد حوزه علمیه افزود: مرحوم دایی ما، در دیدار با مولف کتاب « خلوت نشین» گفته بود، " باید مراکز علمی و دینی دست بزرگانی همچون علامه جوادیآملی باشد، چرا که این عالمان وارسته و دانا میتوانند طلبهها را خوب تربیت کنند و این اواخر گروهی از شاگردان ایشان کانالی تلگرامی در نشر اندیشه و آموزه های استاد ایجاد کرده بودند".
*پرستار مسیحی و آیت الله العظمی بهجت
خاطرهای از آیتالله بهجت برای شما نقل میکنم که نمیدانم در مورد بخشی از زندگی خودشان بود یا از دیگران نقل میکردند، حضرت آیتالله بهجت که در حوزه علمیه نجف مشغول فراگیری علوم حوزوی بود بیمار میشود و برای مداوا به بیمارستانی در بغداد منتقل و بستری میشود.
پرستار آیتالله بهجت یک زن مسیحی بود و دید ایشان هیچ توجهای به او ندارد. پرستار از طلبه جوان پرسید؛ چرا به من توجه نداری، مگر من زیبا نیستم؟! طلبه در پاسخ گفت: من «زیبایی دارم»، میترسم اگر به تو توجه کنم، او [خدای صاحب جمال] به من توجه نکند! آیتالله بهجت و مردان خدای مثل او، دل خویش را به خدای یکتا و جمالآفرین سپردند و غم و غصهای دلهای با خدای آن بزرگان را فرا نمیگرفت و دردی و رنجی آن بزرگمردان را به خود مشغول نمیساخت. خدا انشاءالله ما را از شفاعتش محروم نکند.
*چگونه طلبه شد
آیتالله خسروشاهی در سال 1303 در کرمانشاه به دنیا آمد، پدرش سیدهاشم، فرزند حاج سیدجعفر از متدینین خسروشاه (خسروشهر) بود، وی در عنفوان جوانی به محضر مرحوم آیتالله حاج شیخ عباس تهرانی رفت و فریفته اخلاق و جاذبههای معنوی ایشان می شود و میل به طلبگی در او شدت مییابد.
سادات خسرو شاهی اصالتاً از آذربایجان و تبریز هستند، گذر حوادث روزگار و دست تقدیر حاج سیدهاشم خسروشاهی را به کرمانشاه آورد. وی در سفری که عازم عتبات عالیات بود، کرمانشاه را بهعنوان محل زندگی برگزید. آیت الله سید ابراهیم خسروشاهی ثمره پیوند سیدهاشم با بانویی اصیل از دیار یزد است.
در هشت سالگی بود که درد یتیمی بر دل و جانش نشست و در پناه مادر مهربانش سختیها و نا بسامانیهای معیشت و یتیمی را گذراند. همین سختیها بود که او را دچار بیمارهای دیرپایی کرد که تا سنین نوجوانی با او همراه بود. سیدهاشم برای عمل به حدیث شریفی که قم را مأمن مؤمنان در آخر الزمان میداند از کرمانشاه به قم مهاجرت کرد.
از موهبتهای الهی است که بندهای از بندگان خالص خدا مرشد و راهنمای راه انسان باشد و او را در مسیر حق همراهی کند. لطف خدا بر مرحوم خسروشاهی در اوان جوان این بود که عالم وارسته و عارف ربانی حضرت آیت الله حاج شیخ عباس تهرانی مرشد راهش بود. او بود که علاقه به طلبگی و میل به سربازی امام زمان(عج) را در سید ابراهیم به وجود آورد و با همه مقامات علمیاش سید ابراهیم و گروه کوچکی از دوستانش را درس آموز هرروزه دروس ادبیات عرب کرد و خود با تواضع علمی بینظیرش شد استاد و معلم این جمع شیفته و مستعد.
*آشنایی با شهید نواب صفوی
حاج شیخ عباس تهرانی بود که آیت الله خسروشاهی را با ناهنجاریهای اخلاقی و وضعیت نابسامان سیاسی و وابستگی رژیم طاغوت به انگلیس و آمریکا آشنا کرد و بذر نفرت از رضا خان و فرزند پلیدش را در دل وی نشاند. از همین مسیر است که وی با شهید نواب صفوی آشنا میشود و با شجاعت تمام پای در معرکه مبارزه با رژیم ستمشاهی میگذارد.
*تعبیر زیبای امام خمینی(ره) در وصف او
امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی دو استاد بزرگی هستند که تشنگی معرفت و دانش را در وجود حاج سید ابراهیم سیراب میسازند و او میشود معتمد امام و علامه طباطبایی؛ تا آنجا که علامه به او میفرماید: «تو در قلب ما جاداری» و امام در نامه ای از ایشان به "سیدالعلما" تعبیرکردند.
*کسب فیض از علمای نامدار
آیت الله خسرو شاهی دروس خود از مقدمات تا خارج و ادامه آن را در کرمانشاه، قم و نجف ادامه داد و از محضر بزرگانی چون آیت الله شیخ عباس تهرانی، آیت الله شیخ عبدالجواد اصفهانی، آیت الله العظمی گلپایگانی، آیت الله میرزا علی آقا صافی گلپایگانی، آیت الله سید عبدالاعلی سزاواری، آیت الله العظمی بروجردی، آیت الله علامه طباطبایی و حضرت امام خمینی رضوان الله علیهم استفادههای فراوان برد. شیفتگی و علاقه او به حاج شیخ عباس تهرانی، علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) بیش از دیگران است.
*همنشینی با عرفای بزرگ شیعه
مرحوم خسروشاهی در مسائل اخلاقی علاوه بر درسآموزی از محضر این بزرگان، حشر و نشر طولانی و مستمری با بزرگانی چون آیت الله العظمی بهاءالدین، آیت الله العظمی بهجت، مرحوم آیت الله حاج شیخ علی سعادت پرور(پهلوانی)، مرحوم آقا حسین فاطمی و مرحوم آیت الله خوشوقت داشته و همواره مورد توجه و عنایت این بزرگان بوده است. توکل بالا و شگفت انگیز، زهد و سادهزیستی مثال زدنی، انس با حضرت صاحب الزمان(عج)، همت والا در خدمت به مردم به ویژه جوانان و وسعی بلیغ و بیادعا در تبلیغ معارف الهی از ویژگیهای این عالم قدر ناشناخته و بزرگ است.
ایشان در علم و معارف الهی، فقه و اصول، فلسفه و کلام صاحب نظر و احاطه بالایی داشتند؛ اما مجلس تفسیر و اخلاق این عالم ربانی شیرین و لذت و حلاوت دیگری داشت. از ویژگیهای این فقیه عالی مقام دقت و غور در متون و کتب و اظهار نظرهای دقیق و علمی بود که در حاشیه کتابهای مختلفی از وی به یادگار مانده است.
*اهتمام به روحیه مناظره در تدریس
شیوه جذاب تدریس ایشان در فقه، اصول، تفسیر و در شاگردی و پرورش روحیه مناظره علمی و پرسشگری مورد تأکید شاگردان و دوستان ایشان است.
*تسلیم در برابر اراده الهی
در کنار همه این فضایل علمی و معنوی یک خصیصه ایشان بیش از همه به چشم میآید؛ روح تسلیم و رضا در مقابل اراده الهی، با وجود اینکه سالیانی دراز و طولانی با بیماریهای مختلفی از اوان کودکی تا کنون دست و پنجه نرم کرد و از ابتدا با درد و داغ یتیمی بزرگ شد و در طول حیات پر برکتش با رنجها و مصیبتهایی فراوان مواجه بود، اما حرف همیشه وی این کلام بود که: «استاد ما مرحوم آیت الله حاج شیخ عباس تهرانی میفرمودند: در راحتی چیزی به آدم نمیدهند، شاید در مشکلات چیزی دادند».
*هجرت به تهران
استاد حوزه علمیه قم ادامه داد: مرحوم خسروشاهی اواخر دهه چهل بود که به تهران آمد و به اقامه نماز جماعت در مسجد المهدی پرداخت. از آن تاریخ مسجد المهدی محل مراجعه علاقهمندان معارف الهی و تفسیر قرآن کریم شد. در کنار امامت جماعت در مسجد المهدی، تدریس در مدارس علمیه تهران و در منزلشان همواره وجهه همت این عالم خدمتگزار بوده است.
*آثار ماندگارش در تهران و کرمانشاه
تلاش ایشان در توسعه و ساخت مساجدی در تهران و برخی از شهرها و روستاها نیز ستودنی بود، شصت سال تلاش علمی، تبلیغی و خدمات اجتماعی او در کرمانشاه و تهران، آثار ماندگار و برکات بسیاری داشته است.
*تربیت دو نسل از طلاب تهران
اگر چه مجاهدت علمی و تبلیغی آیت الله خسروشاهی همواره زبانزد بوده است، اما آنچه که محضر، محفل، مسجد و منزل وی را خواستنی کرده است، جان پاک و اندیشه تابناک و دامن پرمهر تربیتی اوست که بیش از دو نسل از فضلای حوزه علمیه تهران را تربیت کرد و سه نسل از گروهی از شیفتگان معارف دینی را بهره مند از محفل روحانی وی نمودند.
این عالم پارسا اگر چه سالهای آخر عمر شریفشان را به علت بیماری و کسالت در خانه و منزل خود خلوت گزیده بود، اما هنوز هم دامن تربیت و هدایتش به روی شیفتگان تربیت اسلامی و معارف وحیانی گشوده بود.
خاطرات تبلیغی حجت الاسلام و المسلمین حسین جواهری قمی
حجت الاسلام و المسلمین جواهری قمی در بخش دیگری از گفت وگوی خود به برخی نقل قول های مرحوم خسروشاهی اشاره کرد و افزود:آیت الله بهاء الدینی به من فرمود، به یکی از روستاهای قم بروم. آنجا که رفتم دیدم روستا مسجد ندارد. آخر دهه به مردم گفتم بیایید در روستایتان مسجد بسازید. ۴۵ تومان که به من داده بودن برای ساخت مسجد اهدا کردم. وقتی برگشتم، فرزند اولم، آقا ابوالفضل بدون نیاز به دکتر و بیمارستان به دنیا آمد که آن را از برکت آن هدیه میدانم.
امام خمینی(ره) درباره ایشان فرمود: آنچه لازم است اهالی محترم کرمانشاه به آن توجه داشته باشند آن است که امثال ایشان که مأنوس با حوزههای علمیه و مراکز علمی هستند، با کمال سختی از این مراکز مفارقت میکنند، بلکه بتوانند خدمتی به اسلام و مسلمین بفرمایند. تکلیف اهالی محترم آن است که در جلب رضای ایشان کوشش کنند و اجماعات خود را در مسجد و مجامع دینی هر چه میتوانند بیشتر کنند.
*حضور در قم و فیضیه
آيتالله خسروشاهی پس حضور در مدرسه فیضیه در جلسات تفسير و اخلاق علامه طباطبایی شركت میكنند و از اعضای پر و پا قرص محفل ايشان به شمار میروند. در اين راستا، سبب آشنايی آيتالله جوادی آملي با علامه طباطبايی ميشوند.
آن مرحوم در ادامه به مجلس درس فقه آيتالله بروجردی راه میيابند و از آنجا وارد جرگه اصحاب جامعالاحاديث میشوند. دروس خارج اصول را نزد مرحوم عبدالجواد اصفهاني شاگردی ميكنند و در بحثهاي فقهي منزل مرحوم آيتالله گلپايگاني به همراه بزرگاني چون مرحوم آيتالله شيخ عليپناه اشتهاردي و مرحوم آيتالله مشكيني حاضر ميشوند.
به اشاره آيتالله العظمی گلپايگانی(ره) برای تبليغ به كرمانشاه میروند اين هجرت در پي درخواست آقای حاج غلامحسين صاحب برای روحانی مورد اطمينان و قابل اعتماد از آيتالله گلپايگاني صورت ميگيرد.
از دست نوشته ها و یادداشت های مرحوم خسروشاهی در خاطره اولین سفر تبلیغی به دست می آید: اولين سفر تبليغي خود را به راهنمايی مرحوم آيتالله بهاءالديني در صرم خورآباد قم میگذرانند و بانی مسجد آنجا میشوند.
در کتاب « خلوت نشین » آمده است بعد از محرم 42 كه به خاطر سخنرانیاش در عاشورا در كرمانشاه به شهرباني احضار شدهاند، برای فرار از آزار و اذيتهای سازمان امنيت و به عشق امام خمينی(ره)، رهسپار نجف میشود. ضمن حضور در درس امام خميني از محضر مرحوم سيدعبدالاعلي سبزواری در درس خارج مكاسب بهره ميبرند تا اينكه به امر امام خمينی در سال 1385 دوباره به كرمانشاه باز میگردند.
مرحوم خسروشاهی بعد از ازدواج دخترش با حجتالاسلام و المسلمین محسن حبيبی به تهران كوچ میكنند، بعد از انقلاب علی رغم دعوت بزرگاني چون شهيد دكتر بهشتي، به مناصب قضايی و دولتی نزديک نمیشوند و به اقامه نماز جماعت در مسجد المهدي و تدريس بعضي از دروس حوزوي در بعضي مدارس علميه تهران بسنده ميكنند.
*نیم نگاهی به فعالیتهای سیاسی
درباره فعاليتهای سياسی ايشان آمده است؛ آيتالله خسروشاهی ابتدا تحت تأثير روشنگری مرحوم شيخ عباس تهرانی از رژيم رضاخانی نفرت پيدا كرده و سپس با حركتهای اسلامی همگام شده است،علاقه به نواب صفوی و همسويي با فدائيان اسلام آشنايی با امام و شيفتگي بسيار به ايشان غير از رابطه استادی و شاگردی، همه در مسير مبارزه با رژيم طاغوتی بوده است.
وی ادامه داد: در كرمانشاه از سوی ساواک مزاحمتهايی برايشان ايجاد شده بود ولی بعد از اينكه به تهران منتقل شد، آن مسائل از نظر ساواک آنجا پايان پذيرفته بود و اينجا چون مدتی بيمار بودند طوری نبود كه ساواک بخواهد تعقيب كند.
*آثار علمی
ايشان يادداشتهای بسيار دارند، اما از آنجا كه خود در بند جمع كردن آنها نبودهاند، تعداد اندكی از آن بر جای مانده، با اين همه آنچه بر جای مانده، ارزش چاپ و عرضه به جامعه علمي را دارند.
نكته قابل توجه اين كه مقاله ايشان از سوی شورای پژوهش پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي در جشنواره دوسالانه مجلات پژوهشگاه، مقاله برتر شناخته شده است، دغدغه ايشان در اين مقاله، دفاع از حكمت متعاليه و نگرش فلسفه صدرايي و حضرت امام خمينی(ره) به معاد جسمانی بوده است.
در كنار تعليقات و حاشيههای كتابها، يادداشتهای مستقلي نيز از ايشان در دفترهای جداگانه آمده است كه شامل: شرح گلشن راز، سخنانی حول تفسيرالميزان و يادداشتهايي براي سخنراني در مناسبتهای مختلف، يادداشتهايی برای تدريس در كلاسهای مختلف اخلاق و نيز يادداشتهايی برای كتاب بينش اسلامی مدارس است.
*عمر واقعی اهل دل!
برخی از حاشيهها و يادداشتهای ايشان كه در اين قسمت از كتاب به آنها پرداخته شده است شامل: عقل در حديث، تقسيم ساعات روز، ضرر روگردانی از عقل، اهميت ساعات مناجات و... است، بطوریکه در زمينه موضوع اخير آورده است:ساعات مناجات تنها عمر واقعی اهل دل است و برای امثال حقير بايد از راه تفكر اهميت آن معلوم شود به طوری كه بر همه امور مقدم شود.
*پاسخ گویی به شبهات
بسیاری از شبهات کلامی و فلسفی را آقایون متعدد از شهرها و نقاط مختلف ارسال میکردند و یا حضوری میآمدند و مطرح میکردند و در این حلقات مباحثه پاسخهایی برای آن تهیه میشد و این باعث شده بود که بحث فلسفه در حوزه علمیه تهران دارای یک پشتوانه و غنایی بشود که این مرهون تدریس و گفتوگویی است که این اساتید با یکدیگر داشتند و در تربیت طلابی نیز که در این حوزه فعالیت داشتند بسیار مؤثر بودند.
ایشان در این اواخر به علت مشکلات جسمانی کهولت سن، کمتر میتوانستند در مدرسهی مروی حضور پیدا کنند و طلاب بیشتر به منزلشان برای استفاده میرفتند. با این وجود در جلسهای که مقام معظم رهبری با علمای تهران داشتند حضور پیدا کردند و علیرغم مشقت و سختی که این حضور برایشان داشت و با ویلچر ایشان را آورده بودند، ولی با این وجود سعی کردند که در جلسهی مقام معظم رهبری حضور داشته باشند.
*مورد عنایت خاص رهبری
در همان جلسه ای که علمای تهران خدمت مقام معظم رهبری مشرف شده بودند، مقام معظم رهبری وقتی از حضور ایشان مطلع شدند از جایگاه سخنرانی خود به سمت ایشان حرکت کردند تا روی ایشان را بوسیدند و این نشان از جایگاه و منزلت حضرت آیت الله خسروشاهی در نزد مقام معظم رهبری دارد.
*شعر منتشر نشده از آیتالله خسروشاهی در مدح امام رضا(ع)
مرحوم آیتالله خسروشاهی که رهبر معظم انقلاب از ایشان با «عالم پارسا» و «سالک الی الله» یاد کردند، شعری در مدح امام رضا(ع) دارد که آن را با بیتی از حافظ تضمین کرده است.
این عالم پارسا علاقه بسیاری به زیارت مشهدالرضا(ع) داشت و با وجود کهولت سن، خود را مقید به زیارت مزار امام هشتم میدانست.
وی در آخرین سفر خود به مشهد مقدس تابستان امسال، دچار سانحه شد و به دلیل شکستگی از ناحیه پا، مدتی را نیز در بیمارستان رضوی بستری بود.
آیتالله خسروشاهی از طبع شعری نیز برخوردار بود و ابیاتی در توصیه به زیارت حرم مطهر امام رضا(ع) دارد که آن را با بیتی از حافظ تضمین کرده است:
ای دل اگر رضای خدا طالبی، بیا
در طوس کن زیارت فرزند مصطفی
گر در خیال قبر حسینی به کربلا
«قبر امام هشتم و سلطان دین رضا
از جان ببوس و بر در آن بارگاه باش»
گفت و گو : اکبر پوست چیان
منبع:حوزه