عقیق:از نگاه اسلام، همسایه جایگاه والایى
دارد و لازم است همواره در حفظ حرمت او کوشید و از آزار وى پرهیز نمود. در
حقیقت، رضامندى همسایه ها به واسطه نیکى در حق آنان، بر زندگى فرد تأثیر
خوبى به جا میگذارد.چه بسا براى آدمى حوادث و مشکلاتى پیش آید و نیازمند یارى شود.
در
چنین احوالى، این همسایگان هستند که مىتوانند زودتر از دیگران به کمک شخص
بشتابند. در واقع، ضرب المثل معروف «همسایه از همسایه ارث میبرد»، افزون
بر آنکه همسایه ها را مدیون همدیگر معرفى مىکند، آنها را در حلقه بستگان و
فامیل نیز قرار میدهد.
از
«عبداللّه بن مسعود» روایت شده است که گفت: مردى حضور حضرت فاطمه(س)
شرفیاب شد و عرض کرد: اى دختر رسول خدا(ص)،آیا از پیامبر گرامى اسلام(ص)
نزد شما چیزى مانده است که به من مرحمت فرمایید؟
حضرت فاطمه(س) به خدمتکار خانه خود فرمود: آن نوشته را نزد من بیاور.
نوشته
این بود:قال محمد النبى(ص): از مؤمنین نیست کسى که همسایه از بلاى او در
امان نباشد، و هر کس به خدا و روز قیامت ایمان دارد، همسایهاش را آزار
نمیدهد.
شهید
مطهرى در کتاب «داستان راستان» در رابطه با توجّه حضرت فاطمه(س) به
همسایگان اینگونه می نویسد: در آن شب، همه اش به کلمات مادرش - که در
گوشهاى از اطاق رو به طرف قبله کرده بود - گوش میداد. رکوع و سجود و
قیام و قعود مادر را در آن شب که شب جمعه بود، تحت نظر داشت. با اینکه هنوز
کودک بود، مراقب بود ببیند مادرش که این همه درباره مردان و زنان مسلمان
دعاى خیر مىکند و یک یک را نام میبرد و از خداى بزرگ براى هر یک از آنها
سعادت و رحمت و خیر و برکت میخواهد، براى شخص خود از خداوند چه چیزى مسئلت
میکند؟
امام
حسن(ع) آن شب را تا صبح نخوابید و مراقب کار مادرش، صدیقه مرضیّه(س) بود
و همهاش منتظر بود که ببیند مادرش درباره خود چگونه دعا مىکند و از
خداوند براى خود چه خیر و سعادتى میخواهد!
شب
صبح شد و به عبادت و دعا درباره دیگران گذشت و امام حسن(ع) حتى یک کلمه
نشنید که مادرش براى خود دعا کند. صبح به مادر گفت: مادر جان! چرا هر چه
گوش کردم، تو درباره دیگران دعاى خیر کردى؛ ولى درباره خودت یک کلمه دعا
نکردى؟ مادر مهربان جواب داد: پسرک عزیزم! «اوّل همسایه، بعد خانه خود.»
پی نوشت:
داستان راستان، ص87 و 88.
حق همسایه را در دفتر عشق
ر.ك: سفينة البحار، ج1، ص555، (ماده حدث).
منبع:باشگاه خبرنگاران