۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۱ : ۰۳
ايشان در ادامه بيان داشتند: هيچ فضيلتي بالاتر از اعتقاد توحيدي و ايمان به خدا و اسماي حسناي او نيست و شيطان با ايمانِ ما كار دارد اينكه در برخي از آيات خدا فرمود: ﴿ما يُؤْمِنُ أَكْثَرُهُمْ بِاللَّهِ إِلاَّ وَ هُمْ مُشْرِكُونَ﴾ اكثر مؤمنين گرفتار شركاند براي اين است يا گرفتار شركِ اعتقادياند يا شركِ در مقام عمل, شيطان دستبردار نيست وسوسه ميكند.
معظمله با تأكيد بر لزوم مبارزه با نفس و جلوگيري از ورود وسوسههاي شيطاني به درونِ انسان اظهار داشتند: از چه راهی در ما شرك اعتقادي يا شرك در عمل راه پيدا ميكند؟ از درونِ ما به عنوان خودخواهي و غرور; اينكه ما حاضر نيستيم حرف ديگري را بپذيريم اينكه حاضر نيستيم حرفِ ما را ديگران نپذيرند، اينكه در هر كاري يك پسوند «من» و «بايد» باشد اينكه ﴿أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾ اين بدترين دشمن ماست. از وجود مبارك رسول گرامي(عليه و علي آله آلاف التحيّة والثناء) رسيده است كه «أعدي عدوّك نفسك التي بين جنبيك» همين غرور و خودخواهي كه حرفِ من اين است ميبيند دو نفر طلبه يا دانشجو كسي نيست و ثالثشان خداست، دارند بحث ميكنند روشن شد كه حق با طرف ديگري است، اما او حاضر نيست بپذيرد به هر وسيله است يا حرف او را نفي ميكند يا ميگويد من هم همين را خواستم بگويم اين طليعه اتّخاذ اله است ﴿أَ فَرَأَيْتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ﴾ خداي خود را همان هوس ميداند، چيزي را باور دارد كه مورد مِيل او باشد از چيزي اطاعت ميكند كه مورد ميل او باشد اين بدترين غدّه فطري و اعتقادي ماست.
حضرت آيت الله جوادي آملی در ادامه سخنان خود به راه قرآني درمان خودخواهي و غرور اشاره كرده و گفتند: قرآن براي درمان اين خطر از داروهاي فراواني استفاده كرده است هر جا سخن از فقر است, هر جا سخن از نياز است, هر جا سخن از بردگي و بندگي و حاجت است فرمود اول اسم خودت را بياور هر جا سخن از بينيازي است تنها نام كسي را كه ميبري خداست و مظاهر قدرت او, اگر نام خود را خواستي ببري در سايه نام او ببر اين اصرار تعليمي و تربيتي قرآن است كه هر جا سخن از فقر است اول نام خودت را ببر. ميبينيد انبياي ابراهيمي وقتي ميخواهند اظهار فقر كنند اظهار حاجت كنند، اظهار نياز كنند، اول اسم خودشان را ميبرند. در اظهار فقر ميبينيد وجود مبارك نوح كه شيخ انبياست وقتي ميخواهد اظهار فقر كند بگويد ما نياز داريم ﴿رَبِّ اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً﴾ اول ميگويد مرا بيامرز! خب 950 سال انسان خالصاً لوجه الله تبليغ كند بعد موقع آمارگيري فقرا اول نام خودش را ببرد يعني فقيرتر از همه منم ﴿رَبِّ اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِمَنْ دَخَلَ بَيْتِيَ مُؤْمِناً﴾.
ايشان در ادامه بيان داشتند: هر جا وقتي ذات اقدس الهي دعاي خليل خود را ذكر ميكند ميبينيد اول ناله خود خليل بلند است ﴿رَبَّنَا اغْفِرْ لي وَ لِوالِدَيَّ وَ لِلْمُؤْمِنينَ يَوْمَ يَقُومُ الْحِسابُ﴾ اين دعاي خليل حق است ﴿رَبِّ اجْعَلْ هَذَا الْبَلَدَ آمِناً وَ اجْنُبْني وَ بَنِيَّ أَنْ نَعْبُدَ الْأَصْنامَ﴾ خدايا مرا و فرزندان مرا از بتپرستي نجات بده! خدايا توفيق بده من نماز را به پا بدارم فرزندان مرا هم اهل اقامه نماز بكن! هر جا سخن از فقر و ناله و خواستن است دعاي انبيا اول بلند است. الآن اگر كسي را آوردند به ما گفتند اين بچه را شما دعا كنيد ما بايد حواسمان جمع باشد اول براي خود ناله كنيم، مبادا يك وقت غرور ما را بگيرد كه حالا ما چون معمّميم عدهاي به ما علاقهمندند اين بچه را ميآورند كه ما دعا كنيم يا آن بيمار را ميآورند دعا كنيم اين يك دامي بيش نيست؛ اگر در اين دعا گفتيم خدايا بيش از او و پيش از او, من به تو نيازمندم مشكل مرا حل كن، بعد مشكل او را! اين دعا ميشود مستجاب و اين ديگر نه دام است نه دانه, اما اگر بر اساس عوامي كه در ماست باور كرديم كه ما مستجاب الدعوهايم يا از حُسن ظنّ ديگران سوء استفاده كرديم اين اوّلين دام است براي ما.
معظمله در پایان با بیان اینکه مشکلات ما در اثر غفلت از معاد است، اظهار داشتند: بالاترين موجود خداست, بهترين شيء معرفت خداست, ايمان به خداست و دشمن ما هم با اين بهترين ارزشها دارد، با ما درگير ميشود، ما هم مهمترين جهادمان جهاد اكبر است. اينكه گفتند جهاد اكبر است همين است كه اين گوهر و ارزش، باور و معرفت را حفظ كنيم براي اينكه ما يك مسافر ابديم؛ مشكل متفكّران غرب دو غدّه است يكي انكار معاد, يكي انكار تجرّد روح, انسان را در حدّ حيوان ميبينند. با اين دو غدّه درگير شدن كار آساني نيست و تمام مشكلات ما در اثر غفلت از معاد است چون مستحضريد مشركين حجاز خدا را قبول داشتند ﴿لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ سَخَّرَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ﴾ اما خدا آفريد, بله آسمان و زمين را آفريد ما را هم آفريد خدايي كه از ما مسئوليت نخواهد، ما را مورد سؤال قرار ندهد، آن خدا را مشرك هم قبول دارد؛ قسمت مهمّ بيانات قرآن كريم اثبات توحيد است از يك سو كه مسئله شرك و بتپرستي رخت بربندد و اثبات معاد است، اگر ما بدانيم هر چه ميكنيم پيش روي ماست آن وقت اهل محاسبه خواهيم بود.
منبع:حوزه