کد خبر : ۸۱۰۱۵
تاریخ انتشار : ۲۲ آبان ۱۳۹۵ - ۲۳:۲۷
با شاعران تا اربعین/

خاک‌هایی که کیمیا می‌شوند

خون را کسانی می‌ریزند که از بیست و هفت میلیون زائر اباعبدالله در برابر سگ‌های وحشی داعش و حامیان آمریکایی و صهیونیستی آن‌ها طوری حفاظت می‌کنند که در کشور جنگ‌زده‌ای چون عراق، خون از دماغ یک نفرشان نمی‌آید.

عقیق:در سال‌های اخیر بسیاری از شاعران کشورمان هم‌گام با دیگر مردم کشورمان در روزها و شب‌های منتهی به اربعین خود را با پای پیاده به کربلا می‌رسانند تا به زیارت حضرت امام حسین (ع) و یاران شهیدشان موفق شوند. در سلسله مطالبی قصد داریم پای سخن و نوشته‌های شاعرانی بنشینیم که در سال‌های گذشته توفیق زیارت اربعین را داشته‌اند.

محمدرضا وحیدزاده، شاعر و فعال فرهنگی از جمله افرادی است که موفق به زیارت اربعین شده است، او برداشت‌های خود از این سفر معنوی را در شبکه مجازی در قالب 10 نوشته کوتاه و با عنوان 10 روایت از اربعین منتشر کرده است. آنچه در ادامه می‌خوانید، دو یادداشت از این مجموعه است:

 

 قمه‌زن‌ها خون نمی‌ریزند!

در ابتدای خیابان قبله‌العباس، موکب‌هایی قرار دارد که بیشترشان از سوی برخی از افراد منتسب به یک جریان خاص اداره می‌شوند. یک شب هنگام بازگشت از حرم، مقابل یکی از آن‌ها گروهی را دیدم که مشغول گفت‌وگو بودند.

نزدیک شدم و به سخنانشان گوش دادم. چندنفرشان سعی داشتند از مسئلۀ قمه‌زنی دفاع کنند و چندنفرشان نیز مخالف این عمل بودند. موافقان در خصوص مسئلۀ وحدت شیعه و سنی هم نظرات خاصی داشتند. مخالفان به استناد سیرۀ اهل بیت، به ویژه رفتار امیرالمؤمنین در بیست و پنج سالِ خانه‌نشینی و همچنین پنج سال حکومت ایشان و نیز به حکم عقل در شرایط امروز جهان اسلام، بر ضرورت حفظ وحدت و پرهیز از رفتارهای تفرقه‌برانگیز تأکید می‌کردند و موافقان نیز به استناد روایاتی از برخی کتب، سعی داشتند ثابت کنند سب و لعن علنی در سیرۀ اهل بیت مسبوق به سابقه است و اکنون نیز از مصادیق تبری و شعائر دینی محسوب می‌شود.

ناخواسته وارد بحثشان شدم و من نیز به یکی از طرف‌های گفت‌گو پیوستم. از طرف مقابل پرسیدم مگر شما در جزوه‌ها و کتابچه‌هایتان با انتقاد از حکومت اسلامی ایران مدعی نیستید که برخورد حاکمیت با مخالفان چهره‌ای خشن از دین به نمایش گذاشته و بسیاری از جوانان را از دین زده کرده است؟ پس چطور است که همین نگاه را در خصوص رفتارهایی چون قمه‌زنی ندارید و به تأثیری که این کار بر افکار مردم جهان می‌گذارد نمی‌اندیشید؟ پاسخ داد اولاً قمه‌زنی کار زشتی نیست و رسانه‌های غربی نیز از آن با تمجید یاد می‌کنند! و ثانیاً جزء واجبات است، با تمسخر دیگران نباید آن را ترک کرد! این سرزمین جایی است که باید در آن خون ریخت. همۀ پیامبران در این سرزمین خون ریخته‌اند. ابراهیم در اینجا خون ریخته است و اسماعیل نیز، زکریا در اینجا خون ریخته است و یحیا نیز... گفتم مرحبا به این حرف. ولی باور کن قمه‌ زدن خون ریختن نیست. خون را کسانی ریختند که هشت سال در برابر رژیم وحشی بعث و حامیان جهانی‌اش ایستادند. خون را کسانی که هشت سال جنگ نفر به نفربر کردند ریختند.

خون را رزمنده‌های افغان و گمنامی که در سوریه برای دفاع از حرم بی‌بی می‌جنگند می‌ریزند. خون را حسین همدانی‌ها می‌ریزند. خون را سیدحمید تقوی‌فر‌ها می‌ریزند. خون را سربازان جان‌برکف قدس و بدر و حزب‌الله و حشدالشعبی می‌ریزند.

قمه زدن خون ریختن نیست. خون را کسانی می‌ریزند که از بیست و هفت میلیون زائر اباعبدالله در برابر سگ‌های وحشی داعش و حامیان آمریکایی و صهیونیستی آن‌ها طوری حفاظت می‌کنند که در کشور جنگ‌زده‌ای چون عراق، خون از دماغ یک نفرشان نمی‌آید تا این جمعیت عظیم به سلامت به خانه‌هایشان بازگردند. خون را کسانی می‌ریزند که از حریم این خاک مقدس طوری دفاع می‌کنند که کسی چون تو بتواند با خیال راحت در دل شب به خیابان بیاید و با باد نخوتی در دماغ، این چنین به رجزخوانی بنشیند. قمه زدن خون ریختن نیست. خون را کسان دیگر می‌ریزند. وقتی کمی آرام شدم احساس کردم پاسخی برای گفتن ندارد.

 

 خاک‌هایی که به نظر کیمیا می‌شوند

 در اربعین رسم است که هیئات مذهبی پس از عزاداری در حرم اباعبدالله وارد بین‌الحرمین ‌شوند و از آنجا به سوی حرم حضرت عباس بروند. مسیر حرکت آن‌ها با هماهنگی متولیان حرم و نیروهای امنیتی طوری طراحی شده که کسی از خارج از هئیت وارد دسته نشود. دسته‌ها از باب‌الرجا وارد حرم می‌شوند و سپس از باب‌الکرامه می‌روند به سوی بین‌الحرمین.

از این رو، فاصلۀ میان این دو باب شاهد حضور پُرتردد زائران و عزاداران حسینی در ایام اربعین است. عزاداران با لباس‌های خاکی و گاهی گِل‌اندود، هروله‌کنان از سویی وارد می‌شوند و بر سینه‌ و سر زنان و بی‌خود از خود، از سوی دیگر به سمت بین‌الحرمین حرکت می‌کنند. متولیان حرم برای ادارۀ این حجم عظیم از رفت و آمد زوار، فرش‌های حرم را در آن قسمت جمع می‌کنند و پس از پهن کردن کف‌پوش‌های نایلونی، روی آن‌ها را با موکت‌ می‌پوشانند و فاصلۀ میانشان را نیز با چسب‌های مخصوص می‌بندند. آنگاه پس از اربعین و با بازگشت شرایط به حالت عادی، موکت‌ها و نایلون‌ها را جمع می‌کنند. در یکی از سال‌ها، روز جمع کردن کفپوش‌ها در حرم بودم. صحنۀ عجیبی بود.

خادمان حرم با شتاب چسب‌های میان موکت‌ها را کندند و سپس موکت‌ها را برداشتند. یکباره زیر موکت‌ها و روی نایلون‌ها انبوهی خاک نمایان شد؛ خاکی که تن خستۀ عزاداران حسینی آن را در این چند روز وارد حرم کرده بود و روی نایلون‌ها انباشته بود. حجم این خاک واقعاً زیاد بود. بعد از برداشتن موکت‌ها، خادمان کنار رفتند و به مردم اجازه دادند که پیش آیند. ناگهان مردم با شتاب و بی‌امان به سوی این خاک‌ها هجوم آوردند و با هر وسیله‌ای که در اختیار داشتند و نداشتند سعی کردند مقداری از آن‌ را برای تبرک بردارند. طوری آنچه بر زمین بود را با دست جمع می‌کردند و در کیسه یا تکه‌ای ‌پارچه‌ می‌ریختند که هر کس از دور می‌دید گمان می‌برد مشغول جمع کردن طلا هستند.

هرکسی با ولع تلاش می‌کرد سهم بیشتری از این ثروت شگفت را نصیب خود کند. در زمانی کوتاه و باورنکردنی هرچه خاک در صحن بود جمع شد و ذره‌ای از آن باقی نماند. سپس خادمان پیش آمدند و نایلون‌ها را جمع کردند.

منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین