۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۹ : ۱۲
زندگی زینب کبری(س) از همان آغاز تولد سرشار از اتفاقات خارق العاده ای می باشد. هنگامی که زینب (س)متولد شد، مادرش حضرت زهرا (س) او را نزد پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام آورده فرمودند: این نوزاد را نامگذاري کنید حضرت فرمودند: من از رسول خدا(ص) جلو نمی افتم در این ایام حضرت رسول صلی الله علیه وآله در مسافرت بودند، پس از مراجعت از سفر امیرالمؤمنین به حضرت عرض کردند: یا رسول الله نامی براي نوزاد انتخاب کنید، رسول خدا فرمودند: من به پروردگارم سبقت نمیگیرم،در این هنگام جبرئیل فرود آمده سلام خداوند بزرگ را به پیامبر(ص) ابلاغ فرمود و گفت: نام این نوزاد را زینب بگذارید.خداوند این نام را براي او برگزیده است.بعد مصائب و مشکلاتی را که بر آن حضرت وارد خواهد شد، بازگو کرد.
پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله گریست و فرمودند: هر کس براي این دختر بگرید مانند کسی است که براي برادرانش حسن و حسین علیهم السلام گریسته باشد. این روایت در بسیاری از منابع روایی و حدیثی شیعه در باب بیان شاخص ها، فضائل و ویژگی های حضرت زینب(س) بیان شده است. از سویی دیگر نگاهی به تحولات تاریخی و حیات پر فراز ونشیب این بانو در دوران زندگانی خویش، کاملا موید و تایید کننده روایت فوق می باشد.
نکته دیگری که در این مسئله بسیار قابل تامل است، اینکه، زینب(س) در مسیر تعالی و رشد معنوی و رسیدن به قرب الهی، از مقدسترین پستانها شیر خورد و در آغوش پاکیزه ترین مادران چشم گشود. کودکی که در دامان با فضیلت ترین بانوي عالم پرورش یافت، دختري که دانشمندترین اساتید به تربیتش همت گماردند، بانویی که در ساده ترین و بی آلایش ترین زندگی ها رشد کرد و در تمام شؤون زندگی، پیوسته با واقعیت و حقیقت سروکار داشت وهرگز با زندگی خیالی و پنداري ارتباطی حاصل نکرد و در مکتب مقدسی که در جهان بشري نظیر نداشت، عالیترین تعلیمات را فراگرفت و مورد عنایت مخصوص موجد مکتب واستادان بزرگ آن که بزرگترین مربیان بشر بوده اند قرار داشت و هر روز درس جدیدي از دانش و بینش و تقوا و فضیلت می آموخت و با هوش سرشار و استعداد فوق العاده، همه آن تعلیمات مقدس را در خزینه دل می اندوخت و پیاپی، خود را براي گرفتن درسهاي بالاتر،آماده می نمود، می شود انتظاری غیر از این داشت؟
اینگونه است که خدواند متعال رسالت عظیمی را در آینده در اختیار زینب(س) می گذارد، چرا که وی برای انجام این مسئولیت تربیت شده و آمادگی لازم را کسب کرده بود. در کنار تربیت و آموزش و بهره مندی از وجود معلمانی که تاریخ ساز هستند و خانه آنها محل نزول قرآن و محل آمد و شد فرشتگان الهی است، بزرگترین جایگاه براي تقرب زینب به بدرگاه پروردگار، عبادت و بندگی در پیشگاه مقدس او بود.
درباره عبادت و راز و نیازهای این بانو و شب زنده داری های وی بخصوص در جریان عاشورا روایت های زیادی از امام سجاد(ع) و دختران امام حسین(ع) بیان شده است. از برخی مورخین نقل شده که مینویسند، عبادت و شب زنده داري زینب (س) در تمام مدت عمرش ترك نشد حتی شب یازدهم محرم که از حضرت سجاد (ع) روایت شده که فرمود؛ در آن شب عمّه ام زینب را دیدم در جامه نماز نشسته و مشغول عبادت است و با تمام مصیبت هایی که بر او وارد شده بود از کربلا تا شام هیچگاه نوافل خود را ترك نکرد و نیز روایت کردند که چون امام حسین (ع) براي وداع با زینب آمد از جمله سخنانی که به او گفت: این بود که فرمود: یا اُختاه لا تنسینی فی صلاةِ اللیل؛ خواهر جان مرا در نماز شب فراموش نکن.این خواست امام معصوم زمان از زینب(س) چه معنایی می تواند داشته باشد!! جز اینکه این بانو در کنار تربیت الهی خانواده، توانسته مراحل سیر و سلوک معنوی را طی کرده به درجه قرب الهی برسد که امام زمان خودش از وی می خواهد برای وی هم در نمازهای شب دعا کند.
در نقل دیگر از فاطمه دختر امام حسین (ع) روایت شده است: عمّه ام زینب همچنان در آن شب در جایگاه عبادت خود ایستاده بود و به درگاه خداي خود استغاثه میکرد و در آن شب چشم هیچ یک از ماها به خواب نرفت وصداي ناله ما قطع نشد؛ امام سجاد(ع) باز در این باره میفرمایند؛ عمّه ام زینب (س) همه نمازهاي واجب و مستحب خود را در طول مسیر ما از کوفه به شام ایستاده میخواند و در بعضی از منزلها نشسته میخواند و این هم به جهت گرسنگی وضعف او بود، زیرا سه شب بود که غذایی را که به او میدادند میان اطفال تقسیم میکرد چونکه آن مردمان در هر شبانه روز یک قرص نان بیشتر به ما نمی دادند.
باز این فراز از بیانات فرزندان امام حسین(ع) درباره عقیله بنی هاشم قابل تامل است که وقتی فردی دچار مصیبتی می شود از جمله هنگامی که عزیزی را از دست میدهد چقد منقلب می شود، شاید گاهی پیش بیاید که از خداوند شاکی باشد و از او گلایه کند. این مسئله به ظرفیت وجودی انسان و نوع نگاه افراد به مسئله هستی شناسی و خداشناسی برمیگردد. زینب همه هستی و کائنات را در ذات اقدس الهی می بینید. زینب بالاترین رضایت و خشنودی را رضایت و خشنودی خداوند می داند. وی که خود مفسر قرآن است از کلام الهی برداشت می کند که فرزندان در دست والدین امانتی هستند و صاحب اصلی آنان خداوند هست و آنها را خود آراسته راهی میدان نبرد می کند تا فدایی امام زمان و ولایت شوند و بعد شهادت فرزندانش و دیگر فرزندان اهل بیت بر این مصایب صبر می کند و می داند خداوند بالاترین پاداش را به صابرین می دهد. در یک کلام زینب از مشکلات شکایت نمی کند بلکه او تسلیم راضی امام زمان خود و تسلیم رضای الهی است.
آیا این فرازها از زندگانی حضرت زینب نه تنها زنان و دختران ما، بلکه همه انسان ها را به تامل وا نمی دارد تا اندکی با تفکر بیشتری به آنچه در هستی در حال تغییر و تبدیل شدن هست بنگرند؟ آیا انسان که مخلوق پروردگار است توسط خداوند در کره خاکی رها شده و یا خداوند مدام وی را در مسیر امتحان و آزمایش قرار می دهد تا انسان ظرفیت واقعی وجود خود را نشان بدهد تا به آن جایگاه واقعی خود برسد؟
پس در این روایت ها و نقل ها، عبرت بزرگی برای دختران و زنان و بلکه همه انسان ها برای الگو گیری وجود دارد که نباید با کوچکترین سختی در زندگی لرزید، نباید با رسیدن به سختی ها زبان گله و شکایت از خداوند گشود. خداوند در همه حال ناظر و شاهد اعمال و رفتار ما هست. در همه وقت و زمان باید به او توکل کرد و از او یاری جست. تلاش و کوشش لازمه حیات انسان است و نباید بعد از کوچکترین شکست و سختی و مصیبت زانو غم بغل گرفت چونان که زینب بعد اعظم بلایای خود یعنی واقعه عاشورا، فعال ترین صحنه از حیات خود را شروع کرد.
اما سوال مهم این است چه کسی می تواند اینگونه زینب وار باشد؟ جوابش یک کلمه می باشد و آن کسی که ایمان واقعی به خداوند متعال و این ایمان چهار رکن اساسی دارد:
چنانچه در کتاب اصول کافی از امام علی(ع) نقل شده است؛ الایمان له ارکان اربعۀ: التوکل علی الله، تفویض الامر الی اللّه، و الرضا بقضاء الله، التسلیم الی اللّه» براي ایمان چهار رکن وجود دارد: یکی توکل و اطمینان قلب و اعتماد به خداوند جل جلاله دیگري واگذاشتن کارهاي خود به خدا و سومی راضی بودن به رضاي الهی چهارم تسلیم بودن به قضاء و براي کار خداي عزوجل
مقام معنوی و اخلاق حضرت زینب(س) تنها در احادیث و روایت های شیعه نقل نشده، بلکه برخی از علما و محدثین اهل سنت نیز، شان و مقام ایشان را مورد تعریف و تمجید قرار داده اند:
محمد غالب شافعی ، یکی از نویسندگان مصري گفته است: یکی از بزرگترین زنان اهل بیت از نظرحسب و نسب و از بهترین بانوان طاهر ، که داراي روحی بزرگ و مقام تقوا و آیینه تمام نماي مقام رسالت و ولایت بوده ، حضرت سیده زینب ، دختر علی بن ابی طالب - کرم الله وجهه - است که به نحو کامل او را تربیت کرده بودند و از پستان علم و دانش خاندان نبوت سیراب گشته بود ، به حدي که در فصاحت و بلاغت یکی از آیات بزرگ الهی گردید و در حلم و کرم و بینایی و بصیرت در تدبیر کارها در میان خاندان بنی هاشم و بلکه عرب مشهور شد و میان جمال و جلال و سیرت و صورت و اخلاق و فضیلت جمع کرده بود . آنچه خوبان همگی داشتند ، او به تنهایی دارا بود . شبها در حال عبادت بود و روزها را روزه داشت و به تقوا و پرهیزکاري معروف بود.
نگاهی به زندگی و احوال آن بزرگوار نشان می دهد که ایمان و ارکان آن به ذات اقدس الهی که مهمترین چراغ در مسیر هدایت به سوی سیر و سلوک معنوی می باشد به نحو کامل در حضرتش مجتمع بوده، استدلال بر این دعوي همان سخنی است که در مجلس عبیدالله بن زیاد فرموده است. چنانچه سیّد بن طاووس در کتاب ارزشمند لهوف نقل کرده که پسرزیاد گفت: کیف رأیت صنع الله بأخیک و اهل بیتک : پسر زیاد گفت چگونه دیدي کار خدا را با ، برادرت و خویشاوندت؟! فقالت: ما رأیت الّا جمیلا! هولاء قوم کتب الله علیهم القتل، قبر زوالی مضاجعهم و سیجمع الله بینک و بینهم، فنهاج و تخاصم، فانظر لمن الفلج یومئذٍ! ثکلتک یابن مرجانه.
حضرت زینب(س) فرمود: به جز نیکویی ندیدم آنان جمعی بودند که خداي تعالی مقرّر فرمود بر آنها کشته شدن را پس به خوابگاه خود رهسپار شدند و در آنجا خوش بخفتند و زود باشد که خداي تعالی جمع کند میان تو و آنها و با تو مهاجه و خصومت شود، پس به بنگر در آن روز حجت کدام غالب شود و ظفر که را بود؟ مادر به سوگت بنشیند اي پسر مرجانه.
در یک جمع بندی از آنچه بیان شد باید گفت که زینب کبری(س) در خانواده ای متولد شد و رشد کرد که آکنده از نور ایمان به خداوند متعال بود. در چنین فضایی هم، خود ایشان ارتباط قلبی و درونی خود را با خداوند متعال برقرار کرد و توانست به بالاترین مقام های معنوی در مسیر ایمان به خداوند یکتا دست پیدا کند که تامل در هر بخش از آن می تواند برای زنان و دختران ما الگویی شایسته و مناسب باشد.
منبع:فرهنگ