۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۹ : ۱۱
جایگاه و اهمیت ازدواج و تشکیل زندگی مشترک
در دنیای مادی، نهادهای اجتماعی فراوانی وجود دارد، که انسانها را گرد یکدیگر جمع میکند، دانشگاه، مدرسه، اداره، بازار، ... اما اهمیت و ارزش هیچ یک از این موارد به اندازه نهاد ارزشمند و مقدس خانواده نیست؛ کما اینکه این مطلب را میتوان در روایات اسلامی نیز به وضوح مشاهده کرد. در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله و سلم در خصوص اهمیت و ارزش نهاد خانواده این چنین نقل شده است: «چیزی نزد خدای متعال محبوب تر از خانهای نیست که در اسلام به وسیله ازدواج آباد شده باشد، و چیزی هم نزد خدای متعال مبغوضتر از خانهای که به وسیله جدایی خراب شده باشد نیست». [1]
نکوهش جدایی و طلاق در اسلام
بر اساس روایات اسلام کسانی که قدمی درجهت جدایی و ایجاد مشکل در این نهاد
ارزشمند بردارند را مورد لعن و نفرین قرار داده است. در کتاب شریف ثواب
الأعمال و عقاب الأعمال شیخ صدوق از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و اله و
سلم) این چنین نقل شده است: «هر کس که کاری در جهت جدایی میان زن و شوهر
انجام دهد، خشم خدا در دنیا و آخرت بر او خواهد بود و بر خداست که در [روز
قیامت] هزار صخرهی آتش بر او بیفکند. اگر هم در مسیر ایجاد فساد و
[اختلاف] در میان آن ها گام بردارد؛ اما آن ها را از هم جدا نکند، باز هم
در دایره خشم الهی قرار داشته و خداوند متعال در دنیا و آخرت او را، لعنت
کرده نگاه [رحمت خویش] به روی او را حرام میکند».[2]
گام های موفقیت در زندگی مشترک
با توجه به اهمیت سنت ارزشمند ازدواج و نهی و نکوهش از طلاق و جدایی
سزاوار است راهکارهای مناسبی در جهت حفظ و تحکیم این بنیاد ارزشمند برای
همگان مطرح و شناسایی شود، تا اینکه هیچ گاه پایههای استحکام و محبت در
این بنیاد ارزشمند متزلزل نشود.
گام اول: برای زندگی مشترک، هدف الهی و ارزشی را تعریف کنیم
اولین قدم برای حفظ نظام خانواده و کمک به جاری شدن محبت و عشق در کانون
زندگی مشترک، مشخص کردن یک هدف الهی و ارزشی برای زندگی مشترک است، اگر هدف
تشکیل این بنیاد زیبا و ارزشمند تنها دستیابی به تمایلات جنسی و نفسانی
باشد، در زمانی نه چندان طولانی این موضوع اشباع شد و عشق و زیبایی جای خود
را به تنفر و سختی خواهد داد. بر اساس مکتب و آموزههای قرآنی قرب و
نزدیکی به خدای متعال و عبودیت و بندگی حق تعالی مهمترین هدف خلقت انسان
معرفی شده است؛ کما اینکه خدای متعال در این خصوص می فرماید: «وَ ما
خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ؛[ذاریات/56] من جنّ و
انس را نیافریدم جز براى اینکه عبادتم کنند (و از این راه تکامل یابند و
به من نزدیک شوند)».
بسیاری از کارهای انسان در زندگی مشترک میتواند رنگ بوی عبودیت و بندگی خدای متعال را داشته باشد. برای نمونه میتوان برای خدا سکوت کرد، برای خدا آشتی کرد، به خاطر خدا عصبانی نشد، به خاطر خدا برای تأمین مایحتاج زندگی کار و تلاش کرد، برای خدا و رضایت او در منزل بدون هیچ چشم داشتی و از سر لطف و رقبت کار کرد و چشم داشتی نداشت. درزندگی مشترک می توان به گونهای زندگی کرد که همه چیز برای خدا خالص شده باشد. « قُلْ إِنَّ صَلاتی وَ نُسُکی وَ مَحْیایَ وَ مَماتی لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ؛[انعام/162] بگو: «نماز و تمام عبادات من، و زندگى و مرگ من، همه براى خداوند پروردگار جهانیان است».
گام دوم: در زندگی به جستجوی صفات خدایی باشیم نه شیطانی
گام دومی که به موفقیت در زندگی کمک شایانی میکند، رنگ خدایی پیدا کردن
در زندگی مشترک است. خدای متعال در این خصوص می فرماید: « صِبْغَةَ اللَّهِ
وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ
عابِدُون؛[بقره/138] رنگ خدایى (بپذیرید! رنگ ایمان و توحید و اسلام) و چه
رنگى از رنگ خدایى بهتر است؟! و ما تنها او را عبادت مى کنیم.» خدای متعال
در قرآن کریم با صفات عالی و ارزشمندی خود را به بندگان معرفی فرموده
است، عفو، گذشت، ستاریت، بخشندگی و فرو بردن خشم، به خوبی روشن است اگر کسی
خواهان زندگی الهی و موفق در دنیا باشد، میبایست خود را به این صفات الهی
و اخلاقی نزدیک کند. در چنین فضا و حالتی است که زندگی رنگ و بوی زیبایی،
عشق و محبت را به خود میگیرد و از حالات و صفات شیطانی فاصله میگیرد.
هر چند برای دست یابی به زندگی موفق و شاد الگو و شاخصهای فراوان دیگری نیاز است؛ ولی در این متن کوتاه دو عامل اساسی یعنی تعریف و مشخص کردن هدف عالی برای زندگی مشترک و دست یابی به صفات و خصوصیات اخلاقی و متعالی راهی برای دست یابی به این هدف مهم معرفی شد.
پی نوشت ها:
[1].
الکافی، ج5، ص 328،ح1. « مَا مِنْ شَیْءٍ أَحَبَّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ
وَ جَلَّ مِنْ بَیْتٍ یُعْمَرُ فِی الْإِسْلَامِ بِالنِّکَاحِ وَ مَا مِنْ
شَیْءٍ أَبْغَضَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ بَیْتٍ یُخْرَبُ فِی
الْإِسْلَامِ بِالْفُرْقَةِ یَعْنِی الطَّلَاقَ».
[2]. ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، ص288.