حجت الاسلام عالی: گاهی باید در مسلمانی خود تجدید نظر کنیم/ خدا نسبت خویشاوندی با کسی ندارد + گزارش تصویری

گزارش تصویری

عقیق: مراسم ششمین شب ماه مبارک رمضان با سخنرانی حجت الاسلام عالی و مداحی و مناجات خوانی حاج محمد رضا طاهری و کربلایی حسین طاهری در هیئت مکتب الزهرا (س)  برگزار شد.

در ادامه گزیده ای از سخنان حجت الاسلام عالی را بخوانید:

بحث درباره با عواملی بود که باعث برکت در زندگی می شوند. برکت عمر،جوانی،مال و... این عوامل در روایات متعدد شمره شده است. یکی از عوامل برکت که به خصوص در برکت مال هم خیلی دخیل است، راست گویی است.

پیامبر(ص) فرمود: اگر دو تاجر راست گو باشند و فریب ندهند همدیگر را ، برکت می آید برای هردویشان. من این را هم بگویم حتما لازم نیست که مسلمان هم باشد. بعضی از فرمول ها، فرمول های عام هستند. مثلا کسی که صله رحم می کند، این می خواهد مسلمان باشد یا غیرمسلمان این طول عمر پیدا می کند، اگر کسی قطع رحم بکند این ولو نماز شب خوان هم باشد عمرش کم می شود. یک سری قانون ها منوط به مسلمان بودن هم نیست. صداقت اقسامی دارد: یکی از اقسام صداقت، صداقت در نیت است. انسان در نیت ها صادق باشد و سوءنیت نداشته باشد. آن چیزی که فرق بین انسان است باطن انسان ها است. وگرنه انسان ها در ظاهر همه مثل هم هستند. صدق در نیت اولین مرحله صداقت انسان است. امام زمان(عج) در دعایی که در مفاتیح هم آمده است می فرماید: خدایا به ما توفیق بندگی بده، توفیق این که حرام ها را بشناسیم و صدق در نیت داشته باشیم.

قسمت دوم: صدق در زبان و گفتار است که بسیار مهم است. آیت الله بهاءالدینی می خواندند این حدیث را که: تمام گناهان و بدی ها در یک خانه ای جمع شده است که کلیدش شراب است، بعد روایاتش را می خواندند که دروغ بدتر از شراب است. کسی که دروغ می گوید دیگر ترمز زبان از دستش در می رود . اصلا حفظ زبان یک هنر است. اگر کسی داشته باشد بالاترین هنرها را دارد. کسی که حتی اگر گناه هم در زبانش نباشد خوب است که کم حرف بزند. امیرالمومنین(ع) فرمود: هرکس زیاد حرف بزند لغزشش هم بسیار است.

20 گناه کبیره فقط و فقط از زبان می تواند سر بزند. علامه طباطبایی(ره) می گفتند: کسی که زبانش را حفظ کند در نماز هم حضور قلب بهتری دارد. ایشان فرمودند: برای خلوت دلت کمتر حرف بزن. ایشان واقعا اینطوری بودند، تا کسی چیزی از او نمی پرسید کمترین صحبتی نمی کردند.

شهید دیالمه جوان ترین نماینده مجلس بود در مشهد، ایشان خیلی حزب اللهی هم بودند، می گفتند: من قبل از اینکه فارغ التحصیل بشوم یک بار استاد سر کلاس درباره زبان و دروغ صحبت می کرد، بعد به دانشجویانش گفت: چه کسی می تواند در یک ترم دروغ نگوید، هیچ کس دست دراز نکرد، شهید دیالمه می گفت من دست دراز کردم. بعد می گفت: استاد گفت: آقای دیالمه این کار بسیار سختی است، اما شهید دیالمه می گفت: من گفتم من انشاالله از پسش بر می آیم. بعد استادشان گفت که پس از فردا با هم شروع کنیم و شما مراقب باشید. بعد می گوید رفتم در مسجد دانشگاه نماز را خواندم و بعد آمدم پیش استاد گفتم استاد می شود قرارداد را فسخ کنید، استاد گفتند به همین زودی ؟  ما تازه از فردا قرار بود شروع کنیم، شهید دیالمه گفتند من رفتم نماز بخوانم وقتی گفتم ایاک نعبد فهمیدم که دلم با زبان یکی نیست. گاهی ما خودمان را می پرستیم، می گوید دیدم که دارم دروغ می گویم.

 اگر انسان یک روز تصمیم بگیرد که دروغ نگوید آثارش را می بیند. نه فقط دروغ باید مراقب زخم زبان ها... هم باشد.

مهمتر از صداقت زبان، صداقت در عمل است. انسان در عمل راست بگوید. در عمل راست گفتن یعنی اینکه اگر ما ادعا داریم مسلمان هستیم در عمل نشان بدهیم. مسلمان بودن شاخص دارد.

امام صادق(ع) فرمودند: مسلمان کسی است که دیگران که در اطراف او هستند در امان باشند . کسی که اطرافیانشان را اذیت کند مسلمان نیست و اهل عذاب است این روایت از پیامبر(ص) هم هست. پیامبر(ص) روزی به یک شخصی رسیدند که دیگری را مسخره می کرد . خشمگین شدند و گفتند: تو مسلمان هستی که به دیگری می خندی؟  سه مرتبه فرمودند: چگونه انسان می تواند مسلمان باشد و یکی دیگر را دست بیاندازد، به قیمت اینکه می خواهد چند لحظه بخندد ؟

گاهی مسلمانی های ما یک تجدیدنظر جدی می خواهد. مرحوم سیدجماالدین اسدآبادی این بزرگوار جزء کسانی بود که خیلی تلاش می کرد برای وحدت مسلمین. سفرهای متعددی هم داشتند، چه در کشورهای عربی چه در کشورهای اروپایی، ایشان یک جمله ای دارد . من نمی خواهم بگویم این جمله نقد ندارد چرا دارد ولی یک بخشی از جمله هم درست است. ایشان می گفتند: من در کشورهای اروپایی مسلمان ندیدم ولی اسلام دیدم، در کشورهای اسلامی آمدم مسلمان دیدم ولی اسلام ندیدم. عرض کردم این قابل نقد است، به هرحال حرف، حرف کاملی نیست. در آنجا هم بسیاری از بحران هایی که هست خانواده را بیچاره کرده است. این دیگر درست نیست. اما چیزهای درستی هم هست. در بازارهایشان صداقت هست. چانه زدن اصلا بی معنا است. وقتی می گوید جنس این است یعنی همین، دروغ نمی گوید. اصلا اینها بی معنا هست. برای همین هم هست که گاهی می گویند برای چی برکت است آنجا، چرا در کشورهای اسلامی سیل و زلزله و... است من می گویم: خدا نسبت خویشاوندی با کسی ندارد، طبق سنت ها و فرمول ها جهان را اداره می کند، پیامبر(ص) فرمود: کسی که صداقت داشته باشد برکت برایش می آید حالا غیرمسلمان باشد. با اسم مسلمانی که خدا فریب نمی خورد ، انسان باید با عمل نشان دهد. دین و مذهب ما خیلی زیبا است، ما ادعایمان زیاد است.

یکی از شاخصه های مسلمان بودن این است که انسان نسبت به حقوق دیگران حواسش جمع باشد. مسلمان قرار نیست فقط گلیم خودش را بیرون بکشد .

 امام صادق(ع) فرمودند: اگر می خواهید مسلمانی را بشناسید به طول رکوع و سجود آدم ها نگاه نکنید، اگر می خواهید شاخص مسلمانی را بدانید، ببینید چقدر راست گو است، چقدر امانت دار است، چقدر با انصاف است، چقدر حق دیگران را رعایت می کند و در خانه چقدر خوش اخلاق است. عمق مومن بودن را با این شرایط بدانید.

چند روز پیش بود دختر خانمی نامه ای نوشته بود که خیلی دردناک بود، نوشته بود من پدرم مسجدی است اما در خانه که می آید ما تنمان می لرزد . می گوییم شمر آمد، چند روز پیش با برادرم که هفده سالش هم هست بحثش شد شیئی را به سرش زد او الان چند ماه است در کما است. این گونه رفتارها است که انسان را بی دین می کند. می گویند: اگر این دین خوب بود خب خودت را درست می کرد. نمازی که انسان را درست نکند این نماز به درد نمی خورد. معنایش هم این نیست که نماز را بگذاریم کنار، بلکه باید نماز را درست کنیم.

مسلمان آن کسی است که مثل گُل می ماند، دیگران از دستش در امان هستند، هم ظاهرش هم اخلاقش.

پیغمبر(ص) در دورانی زندگی می کردند که دوران جاهلیت بود ، آن زمان پیامبر(ص) لباسش بسیار تمیز بود، پولی که پیامبر(ص) به عطر می داد بیشتر از غذا بود. ائمه هم اینگونه بودند، امام صادق(ع) فرمودند: کسی که مسواک نمی زند داخل آدم ندانید. پیغمبر(ص) فرمودند: کسی که مو دارد به موهایش برسد. خودشان اگر آینه نبود در آب می دید ظاهرش را، نه اینکه دو ساعت جلو آینه باشد نه، اما به ظاهرش برسد این می شود مسلمانی که هم به ظاهرش می رسد هم به باطنش.

تمام موجوداتی که در این عالم هستند حیات دارند، البته حیات هر موجودی به تناسب خودش است، اگر کسی در این عالم وجود بخواهد لگد بیاندازد به سمت بندگان خدا آن وقت عالم وجود غضب می کند و به او چیزی نمی دهد. اما اگر کسی درست برود عالم وجود به او برکات می دهد. در قرآن کریم است که اگر اهل شهر و دیار باتقوا باشند برکات عالم بر آنها نازل می شوند. این زمین می فهمد که شما الان دارید ذکر می گویید یا دارید گناه می کنید.