بزرگ ترین حقوق خداوند بر انسان
حق كسى كه تو عليه او ادّعا دارى اين است كه اگر تو در ادّعاى خودت حق هستى با نيكويى با وى گفتگو كنى و حق او را انكار نكنى و اگر در ادّعاى خود بر باطل هستى از خداى متعال بيم داشته و...
عقیق:به مناسبت 25 محرم سالروز شهادت امام سجاد علیه السلام، فرازهایی از رسالۀ الحقوق آن حضرت را ارائه می دهد.* بزرگ ترین حقوق خداوند بر انسانفَأَمَّا حَقُّ اللَّهِ الْأَكْبَرُ عَلَيْكَ فَأَنْ تَعْبُدَهُ لَا تُشْرِكَ بِهِ شَيْئاً فَإِذَا فَعَلْتَ بِالْإِخْلَاصِ جَعَلَ لَكَ عَلَى نَفْسِهِ أَنْ يَكْفِيَكَ أَمْرَ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَۀ.اما حق خداى بزرگ بر تو اين است كه او را بپرستى و هيچ شريكى براى او نگيرى چون از روى خلوص چنين كردى خدا به عهده خود مي گيرد كه كار دنيا و آخرت تو را كفايت كند.* پنج حقی که زبان بر ما داردوَ حَقُّ اللِّسَانِ إِكْرَامُهُ عَنِ الْخَنَى وَ تَعْوِيدُهُ الْخَيْرَ وَ تَرْكُ الْفُضُولِ الَّتِي لَا فَائِدَةَ لَهَا وَ الْبِرُّ بِالنَّاسِ وَ حُسْنُ الْقَوْلِ فِيهِم.و حق زبانت اين است كه آن را از فحش دادن گرامى دارى و به سخن خوب عادت دهى و سخنان زيادى كه سودى ندارد ترك گوئى و نسبت به مردم با زبان نيكوئى كنى و به خوبى آنان را ياد كنى.* حقی که گوش داردوَ حَقُّ السَّمْعِ تَنْزِيهُهُ عَنْ سَمَاعِ الْغِيبَةِ وَ سَمَاعِ مَا لَا يَحِلُّ سَمَاعُهُ.و حق گوش اين است كه او را از غيبت و از شنيدن هر آن چه شنيدنش حلال نيست پاكيزه دارى.* شکم خود را پُر نکنوَ حَقُّ بَطْنِكَ أَنْ لَا تَجْعَلَهُ وِعَاءً لِلْحَرَامِ وَ لَا تَزِيدَ عَلَى الشِّبَعِ.و حق شكمت آن است كه آن را ظرف حرام نكنى و بيش از سيرى نخورى.* حق همسرت چیست؟وَ أَمَّا حَقُّ الزَّوْجَةِ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ جَعَلَهَا لَكَ سَكَناً وَ أُنْساً فَتَعْلَمَ أَنَّ ذَلِكَ نِعْمَةٌ مِنَ اللَّهِ عَلَيْكَ فَتُكْرِمَهَا وَ تَرْفُقَ بِهَا.و حق زن تو اين است كه بدانى خداوند او را براى تو مايۀ آرامش و اُنس قرار داده و اين كه، اين نعمتى از جانب خدا بر توست. پس او را گرامى داشته و با نرمى با او رفتار كنى.* قدردان پدرت باشوَ أَمَّا حَقُّ أَبِيكَ فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ أَصْلُكَ وَ أَنَّهُ لَوْلَاهُ لَمْ تَكُنْ فَمَهْمَا رَأَيْتَ فِي نَفْسِكَ مِمَّا يُعْجِبُكَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاكَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَيْكَ فِيهِ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ اشْكُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِكَ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه.و اما حق پدرت اين است كه بدانى او ريشه تو است و اگر او نبود تو نبودى پس هر گاه در خود چيزى ديدى كه خوشايندت بود بدان كه پدرت ريشۀ آن نعمت بر تو مي باشد پس خدا را حمد كن و به همين اندازه سپاس گوى او باش و توانائى نيست مگر به كمك خدا.* مؤذّن را به این خاطر سپاسگزاری کنوَ أَمَّا حَقُّ الْمُؤَذِّنِ أَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ مُذَكِّرٌ لَكَ رَبَّكَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ دَاعٍ لَكَ إِلَى حَظِّكَ وَ عَوْنُكَ عَلَى قَضَاءِ فَرْضِ اللَّهِ عَلَيْكَ فَاشْكُرْهُ عَلَى ذَلِكَ شُكْرَكَ لِلْمُحْسِنِ إِلَيْك.و حقّ مؤذّن اين كه بدانى يادآور پروردگار تو و فراخوان به سوى بهره عبادت تو و ياور تو در انجام عملى كه خداوند بر تو واجب كرده، مى باشد. پس همانند سپاسگزار بر نيكوكار از او بر اين نعمت سپاسگزارى كن.* دَه حق همسایه را رعایت کنوَ أَمَّا حَقُّ جَارِكَ فَحِفْظُهُ غَائِباً وَ إِكْرَامُهُ شَاهِداً وَ نُصْرَتُهُ إِذَا كَانَ مَظْلُوماً وَ لَا تَتَبَّعْ لَهُ عَوْرَةً فَإِنْ عَلِمْتَ عَلَيْهِ سُوءاً سَتَرْتَهُ عَلَيْهِ وَ إِنْ عَلِمْتَ أَنَّهُ يَقْبَلُ نَصِيحَتَكَ نَصَحْتَهُ فِيمَا بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ وَ لَا تُسْلِمُهُ عِنْدَ شَدِيدَةٍ وَ تُقِيلُ عَثْرَتَهُ وَ تَغْفِرُ ذَنْبَهُ وَ تُعَاشِرُهُ مُعَاشَرَةً كَرِيمَةً وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه.و حق همسايه ات اين كه او را در غياب حفظ كرده و در حضورش گرامى دارى، و آن گاه كه مورد ستم قرار گيرد ياريش كرده و عيبش را جستجو نكنى و اگر از او بدى ديدى آن را بپوشانى و اگر بدانى كه او پندپذير است در خلوت او را پند گويى، و او را در سختى تنها نگذارى و از لغزش او بگذری و گناهش را ببخشى و با او بزرگوارانه معاشرت كنى و هيچ نيرويى جز از خدا نيست.* نپرداختن حق مال، باعث پشیمانی خواهد شدوَ أَمَّا حَقُّ مَالِكَ فَأَنْ لَا تَأْخُذَهُ إِلَّا مِنْ حِلِّهِ وَ لَا تُنْفِقَهُ إِلَّا فِي وَجْهِهِ وَ لَا تُؤْثِرَ عَلَى نَفْسِكَ مَنْ لَا يَحْمَدُكَ فَاعْمَلْ فِيهِ بِطَاعَةِ رَبِّكَ وَ لَا تَبْخَلْ بِهِ فَتَبُوءَ بِالْحَسْرَةِ وَ النَّدَامَةِ مَعَ السَّعَةِ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّه.و حق دارايى تو اين است كه جز از حلال آن را به دست نياورى و جز در مورد (صحيحش) انفاقش نكنى، و كسى را كه ناسپاس است بر خود ترجيح ندهى، پس با آن (مال) به اطاعت پروردگارت عمل كن و در آن بخل نورز كه با وجود گشايش در زندگى حسرت و پشيمانى خواهى ديد و هيچ نيرويى جز از خدا نيست.* با طلبکارت این گونه رفتار کن وَ أَمَّا حَقُّ غَرِيمِكَ الَّذِي يُطَالِبُكَ فَإِنْ كُنْتَ مُوسِراً أَعْطَيْتَهُ وَ إِنْ كُنْتَ مُعْسِراً أَرْضَيْتَهُ بِحُسْنِ الْقَوْلِ وَ رَدَدْتَهُ عَنْ نَفْسِكَ رَدّاً لَطِيفاً.و حق طلبکارت كه از تو طلب دارد اينكه اگر دارا هستى، طلبش را به او دهى و اگر تنگدست هستی او را با گفتار نيك، خشنود و راضى كنى و با نرمى او را رد كنى.* در دادگاه امام سجاد (ع) پرونده ای انباشته نمی شوداگر دیگری از تو شکایت کردوَ حَقُّ الْخَصْمِ الْمُدَّعِي عَلَيْكَ فَإِنْ كَانَ مَا يَدَّعِي عَلَيْكَ حَقّاً كُنْتَ شَاهِدَهُ عَلَى نَفْسِكَ وَ لَمْ تَظْلِمْهُ وَ أَوْفَيْتَهُ حَقَّهُ وَ إِنْ كَانَ مَا يَدَّعِي بَاطِلًا رَفَقْتَ بِهِ وَ لَمْ تَأْتِ فِي أَمْرِهِ غَيْرَ الرِّفْقِ وَ لَمْ تُسْخِطْ رَبَّكَ فِي أَمْرِهِ وَ لا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ.و حق دشمنى كه عليه تو ادّعا دارد اين است كه اگر آن چه عليه تو ادّعا مىكند، حق است، خودت بر خويشتن گواهى دهى و بر او ستم نكنى و حق او را به صورت كامل بپردازى و اگر آن چه ادعا مىكند، باطل است با او به نرمى رفتار كرده و در كارش جز با نرمى رفتار نكنى و در مورد او پروردگارت را به خشم نياورى و هيچ نيرويى جز از خدا نيست.اگر تو از دیگری شکایت کردی وَ حَقُّ خَصْمِكَ الَّذِي تَدَّعِي عَلَيْهِ إِنْ كُنْتَ مُحِقّاً فِي دَعْوَتِكَ أَجْمَلْتَ مُقَاوَلَتَهُ وَ لَمْ تَجْحَدْ حَقَّهُ وَ إِنْ كُنْتَ مُبْطِلًا فِي دَعْوَتِكَ اتَّقَيْتَ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تُبْتَ إِلَيْهِ وَ تَرَكْتَ الدَّعْوَی.و حق كسى كه تو عليه او ادّعا دارى اين است كه اگر تو در ادّعاى خودت حق هستى با نيكويى با وى گفتگو كنى و حق او را انكار نكنى و اگر در ادّعاى خود بر باطل هستى از خداى متعال بيم داشته و به سوى او توبه كنى و ادّعايت را رها سازى.* در برابر بزرگترها چه وظیفه ای داریموَ حَقُّ الْكَبِيرِ تَوْقِيرُهُ لِسِنِّهِ وَ إِجْلَالُهُ لِتَقَدُّمِهِ فِي الْإِسْلَامِ قَبْلَكَ وَ تَرْكُ مُقَابَلَتِهِ عِنْدَ الْخِصَامِ وَ لَا تَسْبِقْهُ إِلَى طَرِيقٍ وَ لَا تَتَقَدَّمْهُ وَ لَا تَسْتَجْهِلْهُ وَ إِنْ جَهِلَ عَلَيْكَ احْتَمَلْتَهُ وَ أَكْرَمْتَهُ لِحَقِّ الْإِسْلَامِ وَ حُرْمَتِهِ.و حق بزرگتر اين كه به خاطر سنّ او، احترامش كرده و به جهت پيشى گرفتنش در پذيرش اسلام بزرگش بدارى و به هنگام ستيزه جويى با او برابرى نكنى و پيش از او راه نرفته و از او پيشى نگيرى و با او نادانى نكنى و اگر او نادانى كرد، تحمل كرده و به جهت حق اسلام و حرمتش، او را گرامى بداری.* وظایف انسان در برابر کوچک ترهاوَ حَقُّ الصَّغِيرِ رَحْمَتُهُ فِي تَعْلِيمِهِ وَ الْعَفْوُ عَنْهُ وَ السَّتْرُ عَلَيْهِ وَ الرِّفْقُ بِهِ وَ الْمَعُونَةُ لَه.و حق كوچكتر از تو اين است كه در تعليم او و گذشت از او و پرده پوشى بر او و مهربانى و كمك او دلسوزى نمايی.* حقوقی که در جامعه اسلامی نسبت به دیگران داریموَ حَقُّ أَهْلِ مِلَّتِكَ إِضْمَارُ السَّلَامَةِ وَ الرَّحْمَةِ لَهُمْ وَ الرِّفْقُ بِمُسِيئِهِمْ وَ تَأَلُّفُهُمْ وَ اسْتِصْلَاحُهُمْ وَ شُكْرُ مُحْسِنِهِمْ وَ كَفُّ الْأَذَى عَنْهُمْ وَ تُحِبُّ لَهُمْ مَا تُحِبُّ لِنَفْسِكَ وَ تَكْرَهُ لَهُمْ مَا تَكْرَهُ لِنَفْسِكَ وَ أَنْ تَكُونَ شُيُوخُهُمْ بِمَنْزِلَةِ أَبِيكَ وَ شُبَّانُهُمْ بِمَنْزِلَةِ إِخْوَتِكَ وَ عَجَائِزُهُمْ بِمَنْزِلَةِ أُمِّكَ وَ الصِّغَارُ بِمَنْزِلَةِ أَوْلَادِكَ.و حق هم كيشان تو اين است كه در دل سلامتى آن ها را بخواهى و نسبت به آنان دلسوز باشى و با بدكارانشان مدارا كنى و انس بگيرى و آنان را به سوى خير و اصلاح بياورى و از نيكوكارانشان سپاسگزارى كنى و آزارشان نرسانى و آن چه براى خود دوست مي دارى از براى آنان دوست بدارى و آن چه براى خودت ناخوش دارى براى آنان نيز خوش نداشته باشى و بايد پيرانشان به جاى پدر تو باشند و جوانانشان به جاى برادرت و پير زنانشان به جاى مادرت و كودكانشان به جاى فرزندانت.پی نوشت: الخصال، ج2، ص: 571-564منبع:حوزه211008