کد خبر : ۶۴۲۷۹
تاریخ انتشار : ۰۲ آبان ۱۳۹۴ - ۱۵:۳۷
پیرغلام حسینی:

اشک حسینی را برای کفنم نگه می‌دارم

یکی از پیرغلامان حسینی یادآور شد که مقام معظم رهبری بارها از برخی مداحی‌ها انتقاد کرده‌اند و دلیلش اینست که مداحان امروزی استاد ندیده‌اند.
عقیق:سید احمد هاشمی یکی از پیرغلامان حسینی گفت: اهل انار رفسنجان هستم، در پنج سالگی با والدین مرحومم به تهران آمدم، پسرعموی مادرم، مرحوم حاج سید هدایت‌الله صابری اناری معممی نابینا و روضه خوان بود، من تقریباً از هشت سالگی دست او را گرفتم و به روضه‌ها می‌رفتیم و با او همصدا می‌خواندم، از همانجا شروع کردم و تقریباً تا 15 سالگی اینگونه ادامه داشت، بعد از آن یک کلاه بر سرم گذاشتم که مثل عرقچین بود تا بیست ساله شدم، 20 سالگی فینه بر سر گذاشتم که همین مولوی (به کلاه سرش که شبیه کلاه مولوی است و پارچه‌ای سبز به دور آن بسته شده است اشاره می‌کند) است. مرحوم صابری به من گفت تو چون 20 ساله شدی و در کوچه نمی‌توانی صبر کنی تا من بیایم من با پسر کوچکم سید سجاد به روضه می‌روم، آن روضه‌هایی که شما را دعوت کرده‌اند شما خودت تنها برو، به همین دلیل من از 20 سالگی به روضه‌ها می‌رفتم حالا هرچند تعداد که باشد و این رویه تا سال 1354 ادامه داشت، در این سال قسمتم شد که به مکه بروم، از آن زمان تا 1373 جزء خدمه به حج واجب می‌رفتم و عمره نیز 23 سفر به زیارت خانه خدا رفتم، با همین برنامه‌ای که جزء خدمه بودم و مداحی نیز می‌کردم که در بقیع، هتل، قبر حضرت همزه (ع) و بیت الاحزان که آن زمان هنوز بود می‌خواندم تا اینکه از سال 1373 دیگر به مکه نرفتم و بعد از آن نیز برنامه‌های خودم را داشتم که در مجالسی مثل هیأت‌های هفتگی، دهه‌ها و امثالهم بود، کربلا نیز با مرحوم صابری مشرف شدم که به وسلیه تذکره 15 تومانی بود یعنی گذرنامه‌ای درکار نبود و من از اول محرم تا آخر صفر در کربلا بودم، یک دهه در حرم امام حسین (ع)، یک دهه در حرم حضرت ابا الفضل (ع)، یک دهه در نجف، یک دهه در کاظمین و پنج شبانه روز نیز در سامرا بودم و انجام وظیفه کردم. 

اشک حسینی را برای کفنم نگه می‌دارم
وی در مورد جذابیت امام حسین (ع) و خاندانش افزود: اولاً من وابسته به این خاندان بودم، من هم پدر مرحومم و هم مادر مرحومم سید هستند، بعد از این بزرگواران مرحوم صابری که مرا می‌برد به دلیل صدا و برنامه‌های مناسبم مرا دعوت می‌کرد و اهل بیت (ع) مرا به نوکری خودشان پذیرفتند (گریه می‌کند) در حالی که من بچه و وابسته نیز بودم شروع کردم و تا این زمان خادمشان هستم، حس و حال خاصی به آدم دست می‌دهد وقتی حرف از نوکری اهل بیت (ع) می‌شود، من بغضم می‌گیرد چون در مجالسم هم مسئله، هم حدیث، هم تاریخ و هم مطالبی از قرآن را می‌گویم و وقتی کتاب‌هایم را مطالعه می‌کنم می‌بینم که با اینان چه کردند و با چه مظلومیتی معصومین (ع) را از بین بردند و چگونه دل امام زمان (عج) را خون می‌کنند و امام زادگان را چه کردند که از طفل شیرخواره تا آن مرد 75 ساله در رکاب امام حسین (ع) جان باخته است. من همیشه دستمال پدرم را دارم، همیشه اشک چشمانم را با این پاک می‌کنم بعد این را می‌شویم و آبش را برای کفنم در شیشه می‌ریزم.
این پیرغلام در مورد تأثیرگذارترین روضه اظهار کرد: روضه عطش امام حسین (ع) بسیار تأثیرگذار است، یکی از نوحه‌های قدیمی در اینباره نیز اینست: «به زیر تیغ کین ای لعین تشنه‌ام تشنه/ رخ زردم ببین ای لعین تشنه‌ام تشنه، تشنه‌ام تشنه/ سکینه از عطش کرده غش ای لعین تشنه‌ام تشنه/ رخ زردش ببین ای لعین تشنه‌ام تشنه» البته الان به این سبک اصلاً نمی‌خوانند ولی از سبک‌های قدیم، ده‌ها سبک در سینه من است.

مقابل استاد زانو بزنید 
وی در مورد به وجود آمدن اشعار قدیمی بیان کرد: خدا حاج اکبر ناظم را بیامرزد، نوحه‌هایی که می‌گفت از سوز دل بود، مثلاً در یک زبان حال حضرت زینب کبری (س) درباره امام حسین (ع) می‌فرماید: «چرا بر تن برادر سر نداری؟ مگر ای کشته تو خواهر نداری؟ چرا این حنجره‌ات خشک است و بی‌آب؟ مگر عباس آب آور نداری؟ بغل بگشا و زینب را به بر گیر، مگر لطفی تو با خواهر نداری؟» 

این ذاکر اهل بیت (ع) در مورد فراموش شدن سبک‌های قدیمی گفت: دلیل فراموش شدن سبک‌های قدیمی این است که آن شور و حال گذشته وجود ندارد، من بارها به جوانان در این چند سال عرض کرده‌ام که استاد ببینید و مقابلش زانو بزنید، البته اول ببینید استادتان متدین است؟ اهل نماز شب خواندن است؟ نسبت به امام حسین (ع) ارادت خاص دارد؟ وقتی نام امام حسین (ع) نزد استاد میبرید چشمش نمناک می‌شود؟ و بعد هم هرچه آن استاد می‌گوید گوش کنید، الان شما میبینید چه سبک‌ها و نوحه‌هایی موجود است که بارها رهبر معظم انقلاب فرموده‌اند که من وقتی سی‌دی گوش می‌کنم نمی‌دانم این‌ها دارند دست می‌زنند یا سینه می‌زنند؟! جوانان اگر می‌خواهند در این صنف بیایند و برای امام حسین (ع) یک نوکر بالای 80 ساله شوند و همانند استاد آهی، استاد حاج حسن محمدی، استاد هاشمی‌دانا، استاد حاج اکبر کاظمی، حاج رضایی و امثالهم باشند باید کار کنند.
وی در مورد آداب ماه محرم و صفر در گذشته یادآور شد: اولاً در گذشته دو ماه قبل از ماه محرم یعنی در ماه ذی‌القعده تمام جایگاه‌هایی که وسایل عزا ارائه می‌دادند آماده بودند و لباس مشکی‌هایی ارائه می‌دادند که برای سینه‌زنی یک گردی جلو داشت که با دکمه بسته می‌شد و زمانی که می‌خواستند سینه بزنند آن را باز می‌کردند و دوتا نیز پشتش داشت که برای زنجیرزنی بود، یک عده نیز بودند که در هیأت مردانه لخت می‌شدند ولی بحمدالله این برنامه‌ها گذشت یعنی همه با لباس هستند چه زنجیرزن باشد چه سینه‌زن باشد. دوماً تقریباً یک هفته مانده به محرم، بچه‌های کوچک پرچم‌های کوچک آماده می‌کردند و در کوچه‌ها راه می‌افتادند و به پیشواز ماه محرم می‌رفتند که نوحه‌ها و سبک‌هایی نیز داشتند مثلاً «محرم آمد و ای دل عزا شد/ حسین (ع) هم وارد کربوبلا شد». سوماً و از همه مهمتر قبل از اینکه محرم بیاید خانم‌ها لباس‌های مخصوصی تن طفل‌های شیرخواره می‌کردند و دست پسرهایشان می‌دادند. عزاداری آنطور شروع می‌شد و شور و حالی داشت که جگر آدم آتش می‌گرفت اما الان اینهمه دسته در خیابان‌ها می‌رود و می‌آید شما دقت بکنید ببینید نم از چشم کسی می‌آید؟ اخلاص کم شده است، آن اخلاصی که باید باشد نیست و فقط وقتی در یک هیأت آقایی منبر می‌رود اطرافیانش شور و حال پیدا می‌کنند و چهار قطره اشک ریخته می‌ریزند. من باغ فردوس بزرگ شدم، هرسال دو دهه اول و دوم محرم را هیأت حاج عباسی‌ها که به نام هفت برادر بود منبر می‌روم، آنجا دسته که راه می‌افتاد چنان شور و حالی در دسته‌ها بود که دیگر کسی حواسش به اطرافش نبود و فقط حواس‌ها سمت امام حسین (ع) بود، اینطور گریه و ناله می‌کردند و عزا می‌گرفتند. 

هاشمی در مورد آداب دسته‌ها در قدیم افزود: آن زمان ناظم هیأت جلوی دسته می‌ایستاد و سینه‌زنی‌ها طبق فرمان او بود و اینگونه بود که دسته در بازار حضرت عبدالعظیم (ع) نیز غوغا می‌کرد، آن زمان شب‌های مسلمی شاه عبدالعظیم در شب‌های هفتم، هشتم و نهم ذی‌الحجه برگزار می‌شد که فقط سه هیأت داشت؛ شب اول را مداحان تهران و حومه، شب دوم را علما و معممین و شب سوم را سادات شیرازی می‌رفتند که امروزه دیگر اینطور نیست و هیأت‌های زیادی حضور دارند. 

در روضه باید قرآن، حدیث و مسئله نیز گفته شود
وی در مورد ویژگی کسی که می‌خواهد در دستگاه اهل بیت (ع) باشد اظهار کرد: نوکر اهل بیت (ع) باید پاک و زحمتکش باشد و اخلاص داشته باشد مثلاً در مجلس که چند بانو تشریف دارند فراموش نکند که این مجلس بدون حضور حضرت زهرا (س) و اباعبدالله (ع) نیست پس من وقتی می‌نشینم روایت می‌گویم و بعد مصیبت می‌گویم باید بدانم که نظر خاص آنان، بر این مجلس است پس باید اخلاص داشته باشم، من خودم روضه رفته‌ام که فقط دو هزار تومان داده‌اند و همان را روی چشم گذاشته‌ام، جوانان اگر می‌خواهند خدا به آنان عمر طولانی بدهد باید نسبت به امام حسین (ع) ارادت داشته باشند و پاک باشند، خیلی از جوانان ما رفتند چون ارادت، خلوص و نیت پاک نیست، همچنین روضه‌خوان باید ادب داشته باشد، من وقتی می‌نشینم روضه بخوانم و دو نفر مداح دیگر وارد می‌شوند دعوت کنم که آنان نیز بخوانند. 

این پیر غلام حسینی در مورد استفاده از آیات قرآن در مداحی‌ها بیان کرد: من یک تفسیر 28 جلدی نمونه دارم که یک جلدش قصص قرآن در مورد پیامبران (ع) است و من از این قصص قرآنی در برنامه‌هایم استفاده می‌کنم، مثلاً اگر نیم ساعت وقت دارم بیست دقیقه آن را از این قصص قرآنی استفاده می‌کنم چون خودم بیشتر فیض می‌برم و مردم نیز نیامدند که من فقط شعر بخوانم و مصیبت بگویم و باید قرآن، حدیث و مسئله نیز بگویم.

وی در پایان در مورد وصیت و آرزویش تصریح کرد: وصیت من این است که جوانان نسبت به پدر و مادرشان ارادت داشته باشند، همچنین به استادشان احترام بگذارند و قدر استاد را بدانند، جوانان اگر می‌خواهند وارد دستگاه امام حسین (ع) شوند باید دیندار، پاک و با اخلاص باشند و سعی کنند همیشه وضو نیز داشته باشند. آرزوی من این است که همانطور که ما به امام حسین (ع) ارادت داریم، آن حضرت نیز دست ما را بگیرد. 

منبع:ایکنا

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
مطالب مرتبط
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین