۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۴ : ۲۳
اهل بیت(ع) مظاهر کامل ﴿ذو رحمةٍ واسعة﴾ و وارثان ﴿رحمة للعالمین﴾ هستند. لذا چشمه های رحمت در خانه هایشان می جوشد و از آنجا جاری شده، به دیگران می رسد.
بنابراین، درس رحمت، عطوفت، گذشت و مهربانی بیمنت را باید از مکتب آنان آموخت؛ زیرا احسان و انعام انسانها به یک دیگر معمولا ً با انتظار مقابله به مثل، انتظار تشکر و... همراه است، لیکن ترحم و تفضّل اهلبیت(ع) صرفاً برای خداست و انتظار مقابله به مثل، تشکر و تقدیر از هیچ کس ندارند، یعنی همان گونه که خدای سبحان با رحمت عامّه و واسعهٴ خویش موجودات را خلق کرده، نیازمندیهای آنها را برآورده می کند و از کسی انتظار پاداش و تشکر ندارد.
آنان نیز چون مظاهر رحمت عامّهٴ خداوندند حوایج مادی و معنوی مخلوقات الهی را برآورده می کنند و از کسی انتظار پاداش و تشکر شخصی ندارند. نه تنها در مورد رسالت، شعارشان ﴿قل لا أسئلکم علیه أجراً﴾ است، بلکه در مورد اِطعام و احسان نیز می گویند: ﴿إنما نُطْعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءً ولا شکوراً﴾؛ فقط برای رضای خدا شما را اطعام میکنیم و از شما نه توقّع جزا و پاداش داریم و نه انتظار تشکر و تقدیر. یعنی همان گونه که «حبّاً لله» خدا را عبادت می کنند، سایر اعمال و افعالشان را نیز فقط «حباً لله» انجام می دهند.
تاریخ در گذشته ای نه چندان دور از سوی کوته فکران و معاندان وهابی، واقعه بسیار تلخ تخریب قبور فرزندان نبی مکرم اسلام محمد مصطفی (ص) و نیز حتی تحریم عرض سلام و ارادت و دوستی به ساحت آن بزرگواران را نظاره گر است در حالی که خود حضرت در طول عمر با برکت خود، عنوان «مودّت قربی» را مکرر سفارش نمودند. به راستی ثمره اهمیت این سفارش ها ی پی در پی در لسان نورانی رسول رحمت(ص) در جه جایی نمو پیدا می کند؟
چیزی که به
نام «مودّت قربی» در اجر رسالت مطرح است نفع مستقیم آن به خود مردم بر می
گردد؛ چون آنان چراغ های هدایت و کشتیهای نجات امت اند.
حکیم
متأله آیت الله جوادی آملی در بخشی از کتاب ارزشمند «ادب فنای مقربان» به
این مهم پرداخته و آورده اند: کسی از این نور بهره می گیرد یا بر این کشتی
سوار می شود که به آنان علاقه مند باشد اما کسی که به آنان مودت و علاقه
ندارد، نه تنها از نورشان بهره نمی گیرد، بلکه تلاش می کند تا این جلوه
های فانی نشدنی را خاموش سازد. پس «مودّت قربی» اجر و مزد رسالت به گونهای
که نفع شخصی در آن مطرح باشد نیست، بلکه مقدمهٴ به بار نشستن زحمات رسالت
است.
بنابراین، اهل بیت نبی اکرم (ص) به تبعیت از خود آن حضرت هیچ گونه چشم داشتی از دست و دهان مردم نداشتند تا به آنان پاداش دهند یا از آنان تشکر کنند، چنان که به تصریح قرآن کریم، سایر انبیا (ع) نیز چنین بودند.
آنان تنها از خدا انتظار اجر و مزد دارند: ﴿إن أجری إلاّ علی الله وهو علی کل شیءٍ شهید﴾، نه چون بردگان که به نجات از جهنم بیندیشند و یا تاجران که سودای بهشت در سر داشته باشند. صفحهٴ جان و سراسر وجودشان را حبّ پروردگار و عشق و ارادت به او پر کرده است.
خدای
سبحان نیز مهر تأیید بر این ادعا زده، فرمود: در میان مردم کسانی هستند که
اعمالشان را فقط برای تحصیل رضای من انجام میدهند؛ ﴿ومن الناس من یشری
نفسه ابتغاء مرضات الله﴾، نه برای رسیدن به بهشت و نه برای رهیدن از جهنم.
از این جهت اجر آنها جز «اجر لقاء» و ورود در بهشت منسوب به خدا: ﴿جنتی﴾
نخواهد بود. بنابراین، همهٴ اعمال این خاندان چه شخصی باشد و چه اجتماعی
کرامت بیمنت است و تنها از خدای تبارک و تعالی انتظار پاداش دارند.
اهل بیت(ع) سرچشمه های رحمت
در
روایتی از رسول اکرم (ص) رسیده است: بهشت مشتاق چهار نفر از اهل من است،
خدا آنها را دوست دارد و من نیز مأمور به دوستی آنها هستم. آن چهار نفر
عبارتند از: علی بن ابی طالب، حسن، حسین و مهدی(ع)؛ همان کسی که عیسی بن
مریم (علیهما السلام) پشت سر وی نماز میخواند؛ إنّ الجنة تشتاق إلی أربعةٍ
من أهلی قد أحبّهم الله وأمرنی بحُبّهم: علی بن أبی طالب والحسن، والحسین
والمهدی صلواتالله علیهم الذی یصلّی خلفه عیسی بن مریم.
وی در
ادامه به رحمت های حضرات معصومین نسبت به دیگران پرداخته و مرقوم
داشته:رحمتهایی که از معصومین(ع) بروز می کند دو قسم است: اول: رحمتهای
عاطفی، دوم: رحمتهای عقلی
هر چند که دیگران تا حدودی از قسم اول رحمت برخوردارند و جامعه به پشتوانهٴ همین رحمت، با تعاون و تعاضد اعضای آن پیش می رود، ولی ائمه(ع) مانند همیشه و همهٴ موارد در نقطهٴ اوج این قلهٴ رفیع قرار دارند و در این بخش نیز قافله سالار جامعهٴ انسانی هستند.
امام صادق(ع) یکی از خدمتگزاران خود را برای انجام کاری فرستاد، لیکن او رفت و باز نگشت. آن امام همام (ع) خود در پی او رفت ولی بر خلاف انتظار، او را در گوشه ای خوابیده یافت. بر بالینش نشست و به باد زدن او مشغول شد تا راحت بخوابد. هنگامی که خادم از خواب بیدار شد، امام(ع) به او فرمود: نباید هم شب بخوابی و هم روز. شب، از آن توست که در آن استراحت کنی اما روز تو از آنِ ماست.
این سخن پسندیده و
درست، بعد از خدمتی شایسته(نه در ابتدای کار) آن هم به صورت امر به معروف و
نهی از منکر، خودْ رحمت دیگری در حق آن خدمت گزار بود، تا او را به
وظیفهٴ خود آشنا کند.
بنابراین، چیزی که این خاندان را از دیگران ممتاز میکند همان است که در قسم دوم می آید.
قسم دوم رحمت که برتر و بالاتر از قسم اول بوده دور از دسترس دیگران قراردارد و حیات انسانی جوامع بشری مرهون آن است همان محصول وحی است که به صورت رحمت از خانهٴ این ذوات مقدس ترشح و تنزل میکند و به دیگران می رسد.
این
قسم از رحمت است که آنان را وادار می کند تا بار سنگین و کمرشکن رسالت و
هدایت را بر دوش بکشند و در حالی که به آنها سنگ می زدند و پیشانی و
دندانشان را میشکستند و... دست از ارشاد و راهنمایی مردم برنمی داشتند و
تا آنجا که امید هدایتشان میرفت تلاش می کردند و همواره از خدا می خواستند
که آنها را هدایت کند: «ربّ اهْدِ أُمّتی فإنّهم لا یعلمون».
امید است با شناختی صحیح از خاندان عصمت و طهارت رهرو همیشگی ایشان باشیم.
پی نوشت:
کتاب ادب فنای مقربان، ج۱ص۱۶۰
منبع:مهر