مرجعي كه افتخارش روضه خواني سيدالشهداءبود
عصر عاشورا كه فرا ميرسيد، بستگان را به گرد خويش جمع ميكرد و براي آنها شخصاً روضه ميخواند و با حالتي حزن آميز ميگفت: «ميخواهم نامم در زمره روضه خوانهاي سيدالشهدا (ع) ثبت شود».
عقیق:عشق و ارادت مرحوم آيت الله العظمي گلپايگاني به آستان مقدس اهل بيت (ع) به ويژه ساحت قدسي سيد و سالار شهيدان، حضرت اباعبدالله الحسين (ع) اما بيش از اينها بود.
در دوران ديكتاتوري رضاخان كه عزاداري براي ائمه اطهار (ع) ممنوع بود، خود ايشان خاطرهاي شنيدني در همين رابطه تعريف ميكند: «در زمان مرحوم آيتالله حاج شيخ عبدالكريم حائري بين علما صحبت بود كه در اين اوضاع و احوال چه كنيم؛ ايام عزاداري است و نميتوانيم مجلس عزا برقرار كنيم. من گفتم در منزل ما بينالطلوعين مجلس عزا ميگيريم و خودم هم منبر ميروم و روضه ميخوانم. مجلس روضه را برگزار كرديم. مرحوم آيتالله حائري و آقا شيخ ابوالقاسم كبير و ديگر بزرگان هم به مجلس مشرف ميشدند و بنده خودم منبر ميرفتم و روضه ميخواندم.»
با وجود جايگاه رفيع علمي و معنوي و عليرغم كهولت سن، رويه روضه خواني ايشان تا آخرين سال حياتشان هم ترك نشد. به هنگام حضور در مجالس روضه و ذكر مصائب اهل بيت (ع) در هيات و شمايل كسي كه در محضر شخص يا اشخاص والامقام و بزرگ شرف حضور دارد مينشست و در رثاي اجداد طاهرينش به سوگواري ميپرداخت.
حجت الاسلام و المسلمين حسن صافي گلپايگاني، نوه آن مرحوم خاطره جالبي از ميزان ارادت آن عالم بزرگوار به برپايي مجالس ياد و ذكر اهل بيت (ع) به ويژه مادر سادات به خاطر دارد، آنجا كه ميگويد: «در ايام جنگ در يكي از سالها يادم هست كه روز سوم جمادي الثاني بود كه قم موشك باران شد و در همين روز كه سالروز شهادت حضرت زهرا (س) بود در منزل ايشان روضه برقرار بود و در آن وضعيت خاص جنگي و موشك باران، معظم له خطاب به مردم و طلاب حاضر در مراسم روضه فرمودند كه به سمت حرم مطهر حركت كنيم كه از آن سال حركت عزاداران فاطمي به سمت حرم مطهر حضرت معصومه (س) باب شد. خود ايشان هم در اين حركتها در بين مردم در حرم مطهر مينشست و به عزاداري ميپرداخت»
اطرافيان و بستگان ايشان نقل ميكنند؛ در ايامي كه به علت كسالت در بيمارستان بستري بودند و لباس بيماران را بر تن داشتند شخصيتهاي تراز اول علمي و سياسي كشور را كه براي عيادت آمده بودند، با همان لباس مخصوص به حضور ميپذيرفتند اما هنگامي كه يك مداح اهل بيت (ع) وارد ميشد و ميخواست ذكر مصيبتي كند لباس رسمي خود را ميپوشيدند و آنچنان مؤدب مينشستند كه گويي حضور حضرات معصومين (ع) به ويژه وجود نازنين ولي عصر (عج) را در مجلس به عينه ميبينند.
در خصوص دليل اين نوع رفتار، اعتقادشان بر اين بود اصل استوار بود كه: «ذكر ائمه (ع)، حضور در خدمت ائمه (ع) است و در خدمت ائمه اطهار (ع) بايد مؤدب نشست.»
درباره ايشان همچنين نقل است؛ هنگامي كه پيش از حضور در مجلس ذكر مصيبت در روز تاسوعا يكي از بستگانشان به حضورشان رسيد و از ايشان خواست قطره چشمي كه پزشك براي درمان تجويز كرده را استفاده كنند، گفت: «اگر چه من اين داروها را محكوم به طهارت ميدانم ولي نميخواهم اشك چشمي كه در مصيبت حضرت سيدالشهدا (ع) ريخته ميشد با چيز ديگري مخلوط شود.»
اين گونه بود كه اين اُستوانه كم نظير حوزههاي علميه در سايه عشق و ارادت عجيبش به اجداد طاهرين خود به جايگاه رفيعي دست يافت كه بعيد ميدانم كمتر فرد روحاني و شخص اهل علمي باشد كه دوست نداشته باشد به چنان جايگاهي دست يابد. روحش شاد و در جوار اولياي الهي مسرور باشد.
سيد محمد مهدي موسوي
منبع:حج
211008