۱۳ خرداد ۱۴۰۳ ۲۶ ذی القعده ۱۴۴۵ - ۱۳ : ۱۴
- واکنش آیت الله رئیسی به شعر صف اول+فیلم
- نغمه ساز / نوبت دوم/ مروری بر آثار ماندگار حاج سیدمحمد جوادی
- علت علاقه ویژه زنجانی ها به آیت الله رئیسی/ اخلاص و صفای باطن ایشان مشهود بود
- ولایت پذیری محض و پیگیری امور مردم از بارزترین ویژگی های رئیس جمهور شهید بود
- نغمه ساز / نوبت اول/ مروری بر آثار ماندگار حاج حیدر توکلی
"افتادنت به روی خاک، ببین چه کرده باعلی"؛
حاج میثم مطیعی در جلسات فاطمیه اول هیات میثاق با شهدا دانشگاه امام صادق (علیه السلام ) محوریت اشعاری که ارائه میکند را روی موضع مهم "عفاف و حجاب" قرار داده است.
عقیق:حاج میثم مطیعی در جلسات فاطمیه اول هیات میثاق با شهدا دانشگاه امام صادق
(علیه السلام ) محوریت اشعاری که ارائه میکند را روی موضع مهم "عفاف و
حجاب" قرار داده است.
متن اشعار
امشب ایکاش
غوغا نمیشد و..، در وا نمیشد و...
آتش دخیل چادرِ زهرا نمیشد و ...
عمر حیدر، پایان نمیگیرد چرا؟
دنیا بر من، آسان نمیگیرد چرا؟
از اشک من، طوفان نمیگیرد چرا؟
افتادنت به روی خاک، ببین چه کرده باعلی!
به روی پای خود بایست، بگو دوباره یاعلی
(آه، از غریبی)
بین کوچه
یک لحظه دست او، از من رها نشد
یک لحظه حتی از سرش، چادر جدا نشد
آه ای هیزم، آتش کجا و آفتاب؟
آتش مانده، در حیرت از بانوی آب
آمد اینک، ماه علی چه با حجاب
خوشا به من که فاطمه، پناه و یاور من است
زمانه با دلش چه کرد، که او به فکر رفتن است
(آه از غریبی)
باید هر زن
باشد چو فاطمه؛ حاشا جز این شود
زن میتواند با عفاف مرد آفرین شود
دارد هرکس از مادرش یک یادگار
از زهرا ماند، چادر نمازی وصله دار
آن چادر که، بُرد از دل زینب قرار
به غیرت علی قسم، که فخر زن حجاب اوست
به جای دیدههای شوم نظارهی خدا به اوست
(آه از غریبی)
شاعر: رضا یزدانی
منبع:مشرق
متن اشعار
امشب ایکاش
غوغا نمیشد و..، در وا نمیشد و...
آتش دخیل چادرِ زهرا نمیشد و ...
عمر حیدر، پایان نمیگیرد چرا؟
دنیا بر من، آسان نمیگیرد چرا؟
از اشک من، طوفان نمیگیرد چرا؟
افتادنت به روی خاک، ببین چه کرده باعلی!
به روی پای خود بایست، بگو دوباره یاعلی
(آه، از غریبی)
بین کوچه
یک لحظه دست او، از من رها نشد
یک لحظه حتی از سرش، چادر جدا نشد
آه ای هیزم، آتش کجا و آفتاب؟
آتش مانده، در حیرت از بانوی آب
آمد اینک، ماه علی چه با حجاب
خوشا به من که فاطمه، پناه و یاور من است
زمانه با دلش چه کرد، که او به فکر رفتن است
(آه از غریبی)
باید هر زن
باشد چو فاطمه؛ حاشا جز این شود
زن میتواند با عفاف مرد آفرین شود
دارد هرکس از مادرش یک یادگار
از زهرا ماند، چادر نمازی وصله دار
آن چادر که، بُرد از دل زینب قرار
به غیرت علی قسم، که فخر زن حجاب اوست
به جای دیدههای شوم نظارهی خدا به اوست
(آه از غریبی)
شاعر: رضا یزدانی
منبع:مشرق
غیر قابل انتشار: ۰
در انتظار بررسی: ۰
انتشار یافته: ۱
حرف من نیست آقا هم چند بار به مداحان گفتند
قشنگ بود