کد خبر : ۴۵۴۵۳
تاریخ انتشار : ۲۴ دی ۱۳۹۳ - ۰۷:۱۹

مطمئن باشید، خدا رسوایشان می کند!

میل به انحراف دیگران، خود یک انحراف بزرگ اخلاقى است و کسانى که در صدد انحراف دیگران هستند، ابتدا خود مرتکب حیله، نفاق، کینه، تهمت و توطئه مى‏شوند.

عقیق:وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ وَ ما یُضِلُّونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ (آل عمران ـ 69)

گروهی از اهل کتاب آرزو می کنند کاش شما را گمراه می کردند، در صورتی که جز خودشان [کسی] را گمراه نمی کنند و نمی فهمند.

 
شأن نزول:

بعضى از مفسران نقل کرده ‏اند که جمعى از یهود کوشش داشتند افراد سرشناس و مبارزى از مسلمانان پاکدل چون "معاذ" و "عمار" و بعضى دیگر را به سوى آئین خود دعوت کنند و با وسوسه ‏هاى شیطانى از اسلام باز گردانند آیه فوق نازل شد و به همه مسلمانان در این زمینه اخطار کرد. (این شأن نزول با اختلاف مختصرى در تفسیر ابو الفتوح، روح المعانى و تفسیر کبیر و غیر آن آمده است)

 
وسوسه‏ هاى یهود

همانگونه که در شأن نزول گفته شد، دشمنان اسلام مخصوصاً یهود براى دور ساختن تازه مسلمانان از اسلام، از هیچ گونه کوشش فروگذار نبودند، و حتى در یاران مخصوص پیامبر صلی الله علیه و اله چنین طمعى داشتند که بتوانند آنها را از اسلام بازگردانند، و بى ‏شک اگر مى ‏توانستند در یک یا چند نفر از یاران نزدیک آن حضرت نفوذ کنند ضربه بزرگى بر اسلام وارد مى‏ شد و زمینه براى تزلزل دیگران نیز فراهم مى‏گشت.

آیه فوق ضمن افشاى این نقشه دشمنان، به آنها یادآور مى‏ شود که دست از کوشش بیهوده خود بر دارند، مى‏ فرماید: "جمعى از اهل کتاب دوست داشتند شما را گمراه کنند" (وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ لَوْ یُضِلُّونَکُمْ) غافل از اینکه تربیت مسلمانان در مکتب پیامبر صلی الله علیه و اله به اندازه‏اى حساب شده و آگاهانه بود که احتمال بازگشت وجود نداشت، آنها اسلام را با تمام هستى خود دریافته بودند و به آن عشق مى‏ ورزیدند، بنابراین دشمنان نمى ‏توانستند آنها را گمراه سازند.

بلکه به گفته قرآن در ادامه این آیه "آنها تنها خودشان را گمراه مى‏ کنند و نمى ‏فهمند" (وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَ ما یَشْعُرُونَ).
زیرا آنها با القاء شبهات و نسبت دادن خلاف ها به اسلام و پیامبر صلی الله علیه و اله، روح بدبینى را در روح خود پرورش مى‏دادند زیرا کسى که در صدد عیب‏ جویى و خرده ‏گیرى است، نقطه‏ هاى قوت را نمى ‏بیند و گاه بر اثر تعصب و لجاجت، نقاط نورانى و قوت در نظرش تاریک و منفى جلوه مى ‏کند و به همین دلیل روز به روز بیشتر از حق فاصله مى‏ گیرد.

جمله "وَ ما یَشْعُرُونَ" (آنها متوجه نیستند و نمى ‏فهمند) گویا اشاره به همین نکته روانى است که انسان ناخود آگاه تحت تاثیر سخنان خویش است و به هنگامى که سعى دارد دیگران را با سفسطه و دروغ و تهمت گمراه کند، خودش از آثار آن بر کنار نخواهد بود و این خلاف ‏گویى‏ها کم کم در روح و جان او چنان اثر مى ‏گذارد که به صورت یک عقیده راسخ در مى‏ آید، و آنها را باور مى ‏کند و براى همیشه گمراه مى ‏شود.

 
نظر صاحب تفسیر احسن الحدیث:

صاحب تفسیر احسن الحدیث ذیل این آیه می آورد: این آیه هشدار است به مسلمین که کفّار در کمین آنها هستند و می خواهند گمراهشان کنند، ولى آنها ندانسته خودشان را گمراه می کنند، زیرا آنکه به فکر گمراه‏ کردن دیگران است از هدایت یافتن خود دست کشیده و راه ضلالت مى ‏رود، پس در وحله اول او فقط خودش را گمراه مى‏ کند، ولى اضلال او در دیگران موثر واقع شود یا نه مطلب دیگرى است، البته ممکن است موثر واقع شود. لذا آیه به مسلمانان هشدار مى‏دهد، این مطلب مخصوص به زمان نزول قرآن نیست بلکه کفار همیشه در این صدد هستند، ناگفته نماند «لو» در آیه به معنى «اى کاش» است که در عرب «تمنى» گویند.

بحث لغوی:

1ـ "لو" در جمله "لَوْ یُضِلُّونَکُمْ" به معنى "ان" مصدریه است، و از آنجا که "لو" معنى تمنى را در این گونه موارد مى‏ رساند، به جاى آن نشسته تا رساتر باشد.

2ـ "طائفة" از ماده "طواف" به معنى حرکت دور چیزى است، و از آنجا که در گذشته براى مسائل ایمنى و امنیتى، به صورت دسته جمعى، مسافرت مى ‏کردند، واژه طائفه بر آنها اطلاق شد و سپس به هر گروه و جمعیتى طائفه گفتند.

3ـ ودّت: آرزو کرد.

4ـ کلمه "طائفه" به معناى جماعتى از انسان ها است و گویا به این مناسبت جماعتى از انسان ها را طائفه نامیده‏اند، که عرب ها قبل از آنکه به زندگى شهرنشینى برسند، شعبه شعبه و قبیله قبیله بودند و هر قبیله‏اى در گوشه‏اى از بیابان زندگى مى‏ کردند، و لذا به هر جمعیتى طائفه گفتند و هر جا این کلمه بیاید، از آن معناى جماعت فهمیده مى ‏شود.

نکته مهم:
سیماى تهاجم فرهنگى و توطئه‏هاى دشمن براى بى ‏دین کردن مسلمانان را در این آیه و سه آیه بعد مى‏ بینیم.

این آیه خبر از کینه ‏هاى مکتبى، آیه بعد خبر از لجاجت و کفر، آیه هفتاد و یکم خبر از شیوه حق ‏پوشى و کتمان آگاهانه، و آیه هفتاد و دوّم خبر از تاکتیک فریبنده‏ى دشمن مى ‏دهد که مجموعاً یک تهاجم فرهنگى برخاسته از باطن تاریک، به کارگیرى شیوه‏ هاى کتمان، زیر سوال بردن و تضعیف و تزلزل عقاید توده‏ى مردم است.

پیام ‏های آیه:

1ـ خداوند، نقشه ‏هاى دشمنان دین را افشا و آنان را رسوا مى‏کند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»

2ـ شناخت دشمن و برنامه‏هاى او، لازمه‏ى در امان ماندن از آسیب‏هاى احتمالى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»

3ـ خطر تهاجم فکرى و فرهنگى، جدّى است. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»

4ـ به اظهاراتِ منافقانه‏ى مخالفان اعتماد نکنید، آنها قلباً خواستار انحراف شما هستند. «وَدَّتْ طائِفَةٌ ...»

5ـ در قضاوت‏ها، انصاف را فراموش نکنید. گروهى از اهل کتاب، چنین آرزویى دارند، نه همه‏ى آنها. «وَدَّتْ طائِفَةٌ مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ»

6ـ باید کارى کنید که دشمن آرزوى انحراف شما را به گور ببرد. کلمه «لَوْ» در موارد ناشدنى بکار مى‏رود. «لَوْ یُضِلُّونَکُمْ»

7ـ کسانى که در صدد انحراف دیگران هستند، ابتدا خود مرتکب حیله، نفاق، کینه، تهمت و توطئه مى ‏شوند. «وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»

8ـ میل به انحراف دیگران، خود یک انحراف بزرگ اخلاقى است. «وَدَّتْ»، «وَ ما یُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ»


پی نوشت:
تفسیر نور ج 2

تفسیر نمونه ج 2
تفسیر احسن الحدیث ج 2
تفسیر هدایت ج 1
ترجمه تفسیر المیزان ج 3
تبیان
منبع:روضه

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین