پای درس استاد شجاعی؛
چگونه از چشم خدا میافتیم؟
یکی از عوامل تولیدکننده غمهایی که به دنبال بروز کینه، نفس را تحت فشار قرار میدهند، غیبتها، تهمتها، بدگوییها و یا حتی انتقاداتی است که دیگران، نسبت به ما روا میدارند. اما به راستی در چنین مواقعی باید چگونه برخورد کرد؟ پ
عقیق:محمد شجاعی از اساتید اخلاق و مدیر عامل مؤسسه فرهنگی هنری منتظران منجی در تازهترین سخنرانی خود پیرامون غم وشادی با موضوع «درمانهای علمیِ غم» به سخنرانی پرداخته است که مشروح آن را در ادامه میخوانید: تمام انسانها همواره در معرض آزارهایی هستند که از طریق گوناگون بر آنان وارد میشود، که البته غالبِ این آزارها، راهی برای ارتقاء درجاتِ آخرتی آنها و کفارهای برای گناهانشان است. یکی از انواع این آزارها، آزارهایی است که از انسانهای دیگر در لابهلای ارتباطاتی که با آنان داریم، به ما رسیده و موجب رنجش و ناراحتیمان میشود.نکته جالب و کلیدی اینجاست که اگر ما نحوه برخورد با این آزارها را بدانیم، میتوانیم از آنها به عنوان بهترین فرصت برای رشد انسانی و کسب منفعتهای آخرتی استفاده کنیم. در غیر اینصورت یکی از بیماریهای فوقالعاده خطرناک که مادرِ بسیاری از بیماریهای روحی است و میتواند تمام دنیا و آخرت ما را به تباهی بکشاند، بر ما چیره خواهد گشت.زودرنجیها و حساسیتها و از همه خطرناکتر بیماری کینه، به باطنِ انسانها، هیبتی هولناک بخشیده و نه تنها در دنیا نفس آنان را تحت فشارهای شدیدی قرار میدهد، بلکه عذابی بینهایت عظیمتر را در آخرت برایشان ذخیره مینماید.عواطف و احساسات از ملزوماتِ روحی تمام انسانها هستند، بنابراین ناراحت شدن و رنجیدن از آزارهای دیگران امری طبیعی است. اما آنچه که برای نفس، تهدید به شمار میآید، نگه داشتنِ دل چرکینی از کسی در قلب است.یک مؤمن حقیقی به محض آزار دیدن از دیگران و احساس دلچرکینی از آنها، به سرعت آن را در نفس خود ذوب کرده و از بین میبرد. به طوری که در ملاقات بعدی با او، به گونهای رفتار میکند که گویی اساساً اتفاقی میان آنها رخ نداده است.یکی از عوامل تولید کننده کینه و غمهایی که به دنبال بروز کینه، نفس را تحت فشار قرار میدهند، غیبتها، تهمتها، بدگوییها و یا حتی انتقاداتی است که دیگران، نسبت به ما روا میدارند. اما به راستی در چنین مواقعی باید چگونه برخورد کرد؟برای رسیدن به پاسخ این سؤال بهتر است به سراغ معصومین که مربیّان حقیقی ما هستند رفته و از آنان مدد بگیریم.امام باقر (ع)، راهکارهایی بسیار کلیدی و گشاینده در اختیار ما قرار میدهند.راهکارهای دفع غم در مواجهه با آزارهای دیگرانقال الباقر (ع): «إن مُدِحتَ فلا تفرح. و إن ضُمَمتَ فلا تجزع. و فَکِّر فیما قیلَ فیک، فإن عرَفت من نفسک ما قیل فیک؛ فَسُقوطُکَ من عین الله عزّوجلّ عند غضبک من الحق، أعظم علیک مصیبهً ممّا خِفت من سقوطکَ من أعین النّاس. و إن کنتَ علی خلافٍ ما قبل فیک، فثوابٌ إکتسبتَهُ من غیر أن یَتعَبُ بدنک. و اعلَم بانّکَ لا تکونَ لنا ولیّاً حتی لَوِاجتمعک علیک اهلُ مصرک و قال انّک رجلٌ سوء، لم یحزنک ذلک. و لو قالوا إنک رجلٌ صالح، لم یَسُرُّک ذلک».اگر از تو تعریف کردند، ذوق زدگی مکن. و اگر از تو بدگویی نمودند، بیتابی نکن. و خوب در مورد آنچه پیرامونت گفتهاند فکر کن. اگر دیدی آنرا حق یافتی و خشمگین شدی، از چشم خداوند خواهی افتاد و مصیبتِ افتادنِ تو از چشم خداوند بسیار بزرگتر از ترسِ از افتادن از چشم مردم است. و اگر آنچه را که به تو نسبت دادهاند دروغ است، غم مخور، چرا که بدون به زحمت انداختنِ بدنت به ثواب دست یافتهای. و بدان! که تو هرگز به دوستیِ ما نخواهی رسید، مگر آنگه اگر تمام هم شهریانت جمع شوند و بگویند تو آدم بدی هستی، از آن ناراحت نشوی. و اگر تمام آنها بگویند تو انسان خوبی هستی خوشحال نگردی!!!انواع واکنشها در برابر انتقاد دیگران از نگاهِ امام باقر (ع)بهترین نوع برخورد در زمانیکه انتقادی بر ما وارد میشود، آن است که اولاً پیرامونِ آن خوب فکر کنیم، و اگر آن را در مورد خود صادق دیدیم، با شیرینی و آغوش باز پذیرفته و از شخص انتقادکننده به خاطر این تذکّر تشکر نماییم.و اما بدترین و کودکانهترین واکنش آن است که بلافاصله از روی تکبّر و خودشیفتگی، ناراحت شده، در مقام دفاع برآمده و برای رد کردن انتقاد او، توجیهاتِ گوناگونی بیاوریم. این واکنش (دلیلتراشی) نه تنها چیزی از شرایطِ نفس ما را تغییر نمیدهد، بلکه عیبِ مورد نظر را بیشتر در نفس تثبیت کرده و در هنگام تولدمان به برزخ، دردسرهای عظیمی را برایمان رقم میزند. علاوه بر این از نگاه امام باقر (ع)، این واکنش، انسان را از چشم خداوند خواهد انداخت. و اگر کسی از چشم خدا بیفتد، دیگر شفاعت معصومین نیز به او تعلق نخواهد گرفت، زیرا رحمت معصومین هرگز از رحمت خداوند بالاتر ناست.فراموش نکنیم که وظیفه هر کدام از ما در دنیا، ساختن باطنی ثروتمند، قدرتمند و آماده برای استفاده از شرایط بهشت است؛ و اگر برای این مهم، در دنیا جدیّت نداشته و خوب حرکت نکنیم، قطعاً جایگاهِ برزخیِ آرام و شادی نخواهیم داشت. اینکه ما در چشم دیگران، انسان خوب و مقدسی باشیم، تفاوتی در نوع کمالاتِ مورد نیاز ما برای ورود به بهشت ندارد. آنچه که ما را به سعادتِ دنیا و آخرت میرساند، کمالاتی است که ما را در نگاه خداوند محبوب میگرداند. توجیه تراشی، پنهانکاری و یا نپذیرفتن عیوب، راهی برای فرار از سلامت نفس بوده و چنین کسی هرگز، شرایط لازم را برای ورود به بهشت کسب نخواهد کرد.عیوبی را که دیگران به انسان متذکر میشوند، دقیقاً از نیازهای اصلی انسان در مسیر حرکت به سوی الله در باشگاهِ دنیا است. یک انسان عاقل کسی است که به محض اطلاع از عیوبش، آنها را پذیرفته و برای رفعشان اقدام میکند، چرا که او اصلاً از زمان تولدش به برزخ آگاه نبوده و نمیداند که چقدر برای رسیدن به سلامتِ باطن زمان دارد. او همواره خود را در معرض انتقادات دیگران قرار داده و دائماً در حال تربیت نفس خود و حذف عیوب گوناگون از نفسش است.یک انسان عاقل تا زمانی که در رحم دنیاست از لحظهلحظههای عمرش برای پاکسازی نفس از عیوب و نواقص مختلف استفاده میکند، زیرا یقین دارد که بعد از تولد دیگر فرصتی برای این منظور نخواهد داشت. او هرگز از پذیرفتن عیوب خود، عزت خویش را در خطر نمیبیند، زیرا منشأ عزت (خداوند) را به خوبی میشناسد و تنها عزیز بودن در چشم خداوند برای او ارزشمند است.چگونه از چشم خداوند میافتیم؟اساساً معنای عبارت «غضبک من الحق» در این روایت، تنها عصبانیت در هنگام انتقادات دیگران نیست بلکه عصبانیت و اعتراض به احکام واجب و یا آنچه که خداوند از دریچه ربوبیت خویش بر ما روا میدارد، نیز مشمول این عبارتاند. خشم و اعتراض انسان حتی در برابر یک حکم از احکام الهی، انسان را از چشم خداوند میاندازد.خداوند ما را خلق کرده و بالاترین هدف (تشبه و قرب به خود) را برای ما برگزیده است. او بر تمامِ جزئیات این مسیر و فراز و نشیبهایش آگاه است. اساساً اعتراض به احکام و یا نحوه ربوبیت او، در حقیقت نادیده گرفتن حکمتِ الله و قد علم کردن در برابر خداوند است که نتیجه آن، افتادن از چشم الله است. برای یک مؤمن حقیقی مصیبت افتادن از چشم خداوند بسیار عظیمتر از افتادن از چشم مردم است.زیرا او اهمیت به نگاه مردم را شرک دانسته و از آن میگریزد. مؤمن آنقدر از محبت خداوند و محبوبیت در نگاه او سرشار است که اساساً به نگاه دیگران توجهی ندارد.بدگوییهای دیگران؛ میادینِ کسب اسماءاللهغیبت دیگران و یا بدگوییهای آنها، صد در صد به نفع ماست، زیرا حجمی از گناهان ما را به نامه اعمال آنان منتقل میکند. اگر گناه آنان را بخشیده و از آن درگذریم، باز هم در کسب اسم «عفوّ» و «غفور» خداوند شتاب کرده و پیش رفتهایم و از سوی خداوند به ثواب بالاتری نائل خواهیم شد.اساساً خداوند محیط پرتضاد دنیا را تنها برای کسب اسماءالله از لابهلای تعاملات و تضادها آفریده است.دریافت یک اسم از اسماء خداوند یعنی دریافت داراییهایی حقیقی و همیشگی که هیچ چیز نمیتواند آنها را از انسان سلب کند. این جمله را از خاطر نبریم که جهنم، هرگز نمیتواند اسم الله را بسوزاند. کسی که صفات الله در او فعال شده است محال است در جهنم آتش بگیرد.غایت نهایی ما، رسیدن به رفاقت با اهلبیت (ع) و مقام آنان است. اما امام باقر(ع) اهمیت دادن به نگاه دیگران و قضاوت آنان را مانعی در مسیر رفاقتِ با اهلبیت (ع) میداند.منبع:فارس211008