کد خبر : ۳۹۷۶۲
تاریخ انتشار : ۱۲ آبان ۱۳۹۳ - ۱۵:۱۱
آیت‌الله جوادی آملی؛

خداوندچگونه گوهرذات انسان راافزایش میدهد؟

قران فرمود به یاد من باشید تا من گوهر ذات شما را افزایش دهم به همین خاطر فرمود: «لَئِن شَکرْتُمْ لأَزِیدَنَّکمْ» و نفرمود لازیدن نعمتکم، بلکه فرمود گوهر ذات شما را افزایش می‌دهم نه نعمت‌های شما را.
عقیق: آیت‌الله جوادی آملی در سلسله جلسات درس تفسیر خود در تفسیر آیات 11 تا 18 سوره «زمر» گفت: وظیفه ما در برابر تعلیم کتاب و حکمت این است که سعی کنیم اصول و فروع دین، اخلاق و حقوق الهی را فرا بگیریم، با اخلاص باشیم و امید آن فیض خاص را داشته باشیم. اما انتظار اینکه از درس و بحث فاصله بگیریم و به امید آن فیض غیبی بنشینیم دستور ما نیست آنچه دستور ماست همان «طلب العلم فریضه» است. ممکن است در میان چندین میلیون به یک نفر آن فیض الهی برسد نظیر آن کسی که بدون سواد داشتن، حافظ قرآن شد.

وی ادامه داد: فراگیری علوم الهی آن قدر لازم است که در شریعت نگفتند «طلب العلم فریض» بلکه گفته‌اند «طلب العلم فریضه» این فریضه مبالغه در فریض بودن است. برابر آن چه در روایات آمده است علمی که مد نظر بوده را نیز تشریح کردند. در روایتی که مرحوم کلینی از وجود مبارک پیامبر (ص) و امام صادق (ع) نقل کردند آمده است «إِنَّمَا الْعِلْمُ ثَلَاثَةٌ آیةٌ مُحْکمَةٌ أَوْ فَرِیضَةٌ عَادِلَةٌ أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ وَ مَا خَلَاهُنَّ هُوَ فَضْل؛ علم فقط بر سه قسم است؛ آیه محکمه، فریضه عادله، و سنّت قائمه و آنچه غیر از این‌هاست زیادت و فضل است» علوم دیگر نیز زیر مجموعه این سه اصل هستند.

این مفسر قرآن کریم اظهار کرد: خداوند در سه طائفه از آیات تکلیف احسن الاقوال را روشن کرده است در طائفه اول که همین آیه 18 سوره زمر است فرمود شما احسن الاقوال را گوش بدهید. در طائفه دوم احسن الاقوال را تشریح می‌کند و می‌فرماید: «احسن الاقوال قولی است که مردم را به توحید دعوت کند». در طائفه سوم خدواند سبحان به کسانی که صاحبان احسن الاقوال هستند اشاره می‌کند و می‌فرماید: «قُلْ هَـذِهِ سَبِیلِی أَدْعُو إِلَی اللّهِ عَلَی بَصِیرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِی» آن کسانی که قول آن‌ها انسان را به توحید دعوت می‌کند قول پیامبر (ص) و ائمه معصومین (ع) است. بنابراین پیامبر و ائمه صاحبان احسن الاقوال هستند.

وی افزود: قول در مقابل فعل نیست، وقتی گفته می‌شود قول یعنی روش، منش و سیره. بنابراین بر اساس آنچه در آیه 18 سوره ق آمده استت «مَا یلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَیهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ» قول شامل فعل هم می‌شود چرا که اگر فقط لفظ و قول را می‌نویسند پس فعل چه می‌شود؟ این قول چون شاخص سیره انسان است گفته می‌شود حرف آن چیست؟ شامل روش، سیره، سنت، منش نیز می‌شود. در اینجا هم که فرمود یستعمون القول شامل همه این موارد می‌شود. بنابراین تبعیت به صرف قول خوب داشتن ملاک نیست بلکه وقتی گفته می‌شود قول او خوب باشد یعنی حرف او، فکر او، رفتار او، سیره او و منش او خوب باشد.

آیت‌الله جوادی آملی بیان کرد: تجارت رابحه را قران کریم مشخص کرد در مورد تجارت عده‌ای فرمود: «یرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ» و در مورد تجارت عده دیگر فرمود: «فَمَا رَبِحَت تِّجَارَتُهُمْ» بیان امام هادی (ع) که می‌فرماید: «الدنیا سوقٌ، ربح فی‌ها قومٌ و خَسِرَ آخرُونَ؛ دنیا بازاری است که جمعی در آن سود برند و گروهی زیان بینند.» اشاره به همین تجارت و همین مطلب دارد. انسان بالاخره تجارت می‌کند یا خسارت می‌بیند که عوض و معوض هر دو را به رقیب می‌دهد و یا سود می‌برد که عوض و معوض هر دو را می‌گیرد. اگر با الله تجارت کرد که هر دو را می‌گیرید چرا که ذات اقدس اله که جان و مال ما را نمی‌خواهد و آن را از انسان می‌گیرد و کامل می‌کند و به انسان پس می‌دهد. اما اگر با شیطان معامله کرد شیطان همه چیز را می‌گیرد هم عوض و هم معوض. ابلیس بر انسان سوار می‌شود و افسار انسان را محکم می‌گیرد و به هر سو که می‌خواهد می‌برد.

وی اضافه کرد: البته لطف الهی و فضل الهی شامل انسان می‌شود و قرآن کریم هم ما را به افزایش گوهر ذات ما دعوت کرد و هم ما را به ذات خودش مقداری که ما می‌توانیم بفهمیم فرا خواند. گاهی فرمود: «اذْکرُوا نِعْمَتِی الَّتِی أَنْعَمْتُ عَلَیکمْ» به یاد نعمت‌های من باشید بدانید از کیست و آن را به جا مصرف کنید تا من نعمت شما را افزایش دهم. گاهی فرمود به یاد من باشید تا من گوهر ذات شما را افزایش دهم به همین خاطر فرمود: «لَئِن شَکرْتُمْ لأَزِیدَنَّکمْ» و نفرمود لازیدن نعمتکم، بلکه فرمود گوهر ذات شما را افزایش می‌دهم نه نعمت‌های شما را. وقتی که چنین شد اگر جاهل است می‌شود عالم، اگر عالم است می‌شود اعلم اگر علم حضوری دارد علم شهودی به او می‌دهد. این راه باز است راهی نیست که بسته باشد اما ما به انتظار آن راه بنشینیم وظیفه ما نیست. ما در این دنیا با این تجارت رابحه طرف هستیم.

به گزارش پایگاه بین المللی همکاری‌های خبری شیعه این مرجع تقلید تصریح کرد: در روایتی در توحید مرحوم صدوق بیان شده است که بچه که گریه می‌کند تا یک سال او را نزنید برای اینکه تمام گریه یک ساله او حق است. در سال فصل اول یک حکم دارد، فصل دوم و سوم و چهارم هر کدام یک حکم خاص دارند. در فصل اول گریه او شهادت به وحدانیت حق است، در سه ماهه دوم و فصل دوم گریه او شهادت به رسالت و نبوت انبیاء است در فصل سوم یا سه ماهه سوم گریه او ناظر به شهادت اهل بیت (ع) است و فصل چهارم و فصل آخر دعا به جان پدر و مادر است.

در این روایت فرمود بچه را در یک ساله اول نزنید چرا که در این یک سال یا دارد شهادت به وحدانیت خدا می‌دهد یا شهادت به رسالت انبیاء یا شهادت به امامت می‌دهد و یا در حال دعا کردن برای پدر و مادر است. این روایت تأیید می‌کند که «کل مولد یولد علی الفطره» و این نشان می‌دهد که این توحید از بین نمی‌رود حتی در جایی که قرآن می‌فرماید برخی از انسان‌ها حیوان هستند بلکه بدتر از آن‌ها. اگر قرار باشد فطرت انسان با حیوان شدنش از بین ببرد که دیگر فرقی با حیوان نخواهد داشت و اصلاً این عذاب نخواهد بود آنچه باعث عذاب انسان می‌شود این است که حیوان می‌شود ولی فطرت و جوهره انسانیت دارد این چیزی است که باعث عذاب انسان می‌شود.

منبع:شبستان

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین