۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۲ : ۲۳
عقیق:دام
های شیطان بر اساس روحیات و اعتقادات افراد متفاوت است و برای همه افراد بشر یکسان
عمل نمی کند، از جمله کارهایی که شیطان برای اغوای افراد انجام می دهد: وسوسه،
تسویل، خراب کردن عمل، ایجاد فراموشی در انسان، نزاع و فساد انگیزی، وعده دادن به انسان،
مشارکت در اموال و اولاد، نجوای شیطانی، امر به فحشا و منکر، ایجاد دشمنی بین مردم
وغیره می باشد.
یکی دیگر از دام های شیطان که در واقع از خطرناک ترین
آنها محسوب می شود این است که راه عبادت انسان را از مسیر حق و توجه به خداوند
منحرف کرده و دور می گرداند یعنی گاهی شیطان کلاه سر آدمی می گذارد به طوری که
انسان می فهمد تا وقتی که کار از کار بگذرد. از این راه مقدسی او را به امور مباح
وا می دارد تا به حرام و سپس به کفر بکشاند. از این رو باید همواره به خدا پناه برد و از دام های او آگاهانه خارج شد.
بنابراین باید کاملاً هوشیار باشیم که به این دام خطرناک
و مهلک شیطانی نیفتیم و متوجه باشیم که گاهی ممکن است شیطان دستور به عبادت و نماز
و دعا بدهد در این جا انسان مومن فریب شیطان را نمی خورد و می داند اگر عبادت و
نمازی هم باید انجام دهد به دستور محض اطاعت امر خداوند باشد تا بتواند عروج کرده
و به مقامات معنوی دست یابد و شاید در این باره روایتی باشد که در باب عابدی از
بنی اسرائیل در کتب روایی و تاریخی نقل شده است.
روایت
شده است در بنی اسرئیل عابدی بود که به هیچ وجه دنبال کارهای دنیایی نمی رفت
و دائم در عبادت بود . از این رو روزی شیطان یاران خود را جمع نمود و به آنها گفت
: چه کسی از شما فلان عابد را برای من می فریبد ؟
یکی از آنها گفت : من او را می فریبم . ابلیس پرسید : از
چه راه ؟ گفت : از راه زن ها . شیطان گفت : تو اهل او نیستی و این ماموریت از تو
ساخته نیست ، او زن ها را تجربه نکرده است.
دیگری گفت : من او را می فریبم . پرسید : از چه راه بر
او داخل می شوی ؟ گفت : از راه شراب ، گفت : او اهل این کار نیست که با اینها
فریفته شود .
سومی گفت : من او را فریب می دهم ، پرسید
: از چه راه ؟ گفت : از راه عمل خیر و عبادت ! ، شیطان
گفت : برو که تو حریف اویی و می توانی او را فریب دهی .
آن بچه شیطان به جایگاه عابد رفت و سجاده خود را پهن
کرده ، مشغول نماز شد ، عابد استراحت می کرد ، شیطان استراحت نمی کرد . عابد می
خوابید ، شیطان نمی خوابید و مدام
نماز می خواند ، بطوری که عابد عمل خود را کوچک دانست و
خود را نسبت به او پست و حقیر به حساب آورد و نزد او آمده ، گفت : ای بنده خدا به
چه چیزی قوت پیدا کرده ای و اینقدر نماز می خوانی ؟
او جواب نداد ، سؤ ال سه مرتبه تکرار شد که در مرتبه سوم
شیطان گفت : ای بنده خدا من گناهی کرده ام و از آن نادم و پشیمان شده ام ؛ یعنی
توبه کرده ام ، حال هرگاه یاد آن گناه می افتم به نماز قوت و نیرو پیدا می کنم
.
عابد گفت : آن گناه را به من هم نشان بده تا من نیز آن
را مرتکب شوم و توبه کنم که هر گاه یاد آن افتادم بر نماز قوت پیدا کنم.
شیطان گفت : برو در شهر فلان زن فاحشه را پیدا کن و دو
درهم به او بده و با او زنا کن . عابد گفت : دو درهم از کجا بیاورم ؟ شیطان گفت :
از زیر سجاده من بردار .
عابد دو درهم را برداشت و راهی شهر شد
.
عابد
با همان لباس عبادت در کوچه های شهر سراغ خانه آن زن زناکار را می گرفت
. مردم خیال می کردند برای موعظه آن زن آمده است و از
این رو خانه اش را نشان عابد دادند . عابد به خانه زن که رسید ، مطلب خود را اظهار
نمود . آن زن گفت : تو به هیئت و شکلی نزد من آمده ای که هیچ کس با این وضع نزد من
نیامده است جریان آمدنت را برایم بگو ، من در اختیار تو هستم . عابد جریان خود را
تعریف نمود.
پس آن زن گفت : ای بنده خدا ؛ گناه نکردن از توبه کردن
آسانتر است وانگهی از کجا معلوم که تو توفیق توبه را پیدا کنی ، برو ، آن که تو را
به این کار راهنمایی کرده شیطان است . عابد بدون آن که مرتکب گناهی شود برگشت و آن
زن همان شب از دنیا رفت ، صبح که شد مردم دیدند که بر در خانه اش نوشته که بر
جنازه فلان زن حاضر شوید که اهل بهشت است ! مردم در شک بودند و سه روز از تشییع او
خودداری کردند ، تا خدا وحی فرستاد به سوی پیامبری از پیامبرانش که برو بر فلان زن
نماز بگزار و امر کن مردم را که بر وی نماز گزارند . به درستی که من او را آمرزیده
ام و بهشت را بر او واجب گردانیدم ؛ زیرا که او فلان بنده مرا از گناه و
معصیت بازداشت .
پی نوشت ها:
1-کریم برزگر. شیطان شناسی: 128.
2-علی محمد عبداللهی. عاقبت بخیران عالم، ج1: 28-29.
3-سمیه صیادی. کارها و دام های شیطان: علوم اسلامی کوثر.
منبع:قدس
211008