۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۴ : ۱۶
عقیق:در
این باره از امام زین العابدین (علیه السلام) نقل شده است که ایشان فرمودند: انسان
نمی داند با مردم چه کند! اگر بعضی امور که از پیامبر( صلی الله علیه وآله ) شنیده
ایم به آنان بگوییم ممکن است مورد تمسخر قرار دهند، از طرفی
طاقت هم نداریم این حقایق را ناگفته بگذاریم!
در این میان ضمرة بن معبد گفت: شما آنچه شنیده اید
بگویید!
پس حضرت فرمودند: می دانید وقتی دشمن خدا را در تابوت می
گذارند و به گورستان می برند، چه می گوید؟
اطرافیان امام عرض کردند: خیر.
حضرت فرمودند: به کسانی که او را می برند می گوید: آیا
نمی شنوید؟ از دشمن خدا به شما شکایت دارم که مرا فریب داد و به این روز سیاه
انداخت و نجاتم نداد. من شکایت دارم از
دوستانی که با من دوستی کردند و مرا خوار نمودند و از اولادی که حمایتشان کردم ولی
مرا ذلیل کردند و از خانه ای که ثروتم را در آبادی آن خرج کردم ولی سرانجام،
دیگران آنجا ساکن شدند. به من رحم کنید! این قدر عجله
نکنید!
در این میان ضمرة گفت: اگر بتواند به این خوبی صحبت کند
ممکن است حتی حرکت کند و روی شانه حاملین بنشیند!
پس حضرت فرمودند: خدایا؛ اگر ضمرة سخنان پیغمبر( صلی
الله علیه وآله) را مسخره می کند از او انتقام بگیر!
ضمرة چهل روز زنده بود و بعد فوت کرد. غلام وی که در
کنار جنازه اش بود، پس از مراسم دفن محضر امام زین العابدین (علیه السلام) رسید و
در کنار ایشان نشست.
امام فرمودند: از کجا می آیی؟
عرض کرد: از دفن ضمرة. اما با صحنه عجیبی روبرو گردیدم!
وقتی که خاک بر او ریختند صدایش را شنیدم که کاملا آن صدا را در زمان زندگی اش می
شناختم. می گفت: وای بر تو ضمرة بن معبد! امروز هر دوستی که داشتی خوارت کرد و
عاقبت رهسپار جهنم شدی که پناهگاه و خوابگاه ابدی توست. امام زین العابدین
فرمودند: از خداوند عافیت مسألت دارم، زیرا سزای کسی که حدیث پیغمبر (صلی الله
علیه وآله) را مسخره کند، همین است.
پی نوشت ها:
1- علامه مجلسی. بحارالانوار،ج46: 142.
2-ناصری، محمود. داستانهای بحار الانوار، ج1: 38-39.
3- عادلی، عبدالحکیم. توهین به مقدسات: 3.
منبع:قدس
211008