کد خبر : ۳۴۴۷۵
تاریخ انتشار : ۱۷ مرداد ۱۳۹۳ - ۲۰:۰۸
جمعه‌ها با منتظران

رابطه ظلم با ذلت در کلام امام زمان(عج)

چند گناه است که در این عالم صاحبش را رها نمی‌کند، یکی از آن گناهان «ظلم» است که بیشتر به وسیله «دست» انجام می‌شود، لذا ولی‌ عصر(عج) می‌فرمایند: خدایا دست‌های ما را از ظلم حفظ بفرما، چون با یک امضا انسانی بیچاره می‌شود.
عقیق: دعای مشهوری منسوب به امام زمان(عج) است که حضرت در این دعا حدود چهل درخواست از ذات اقدس الهی می‌کند به همین منظور به شرح دعای حضرت ولی‌عصر(عج) به روایت حجت‌الاسلام سیدحسین هاشمی‌نژاد کارشناس مذهبی اشاره می‌شود که بخش دهم آن در ادامه می‌آید:

«اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفیقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِیَةِ وَصِدْقَ النِّیَّةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَکْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِکْمَةِ وَامْلاَ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ وَالْغیبَةِ وَعَلَى الْمُتَعَلِّمینَ بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَى الْمُسْتَمِعینَ بِالاِتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُسْلِمینَ بِالشِّفآءِ وَالرّاحَةِ وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّأْفَةِ وَالرَّحْمَةِ وَ عَلى مَشایِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّکینَةِ وَعَلَى الشَّبابِ بِالاِنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَى النِّسآءِ بِالْحَیآءِ وَالْعِفَّةِ وَ عَلَى الاَغْنِیآءِ بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَى الْفُقَرآءِ بِالصَّبْرِ وَ الْقَناعَةِ وَعَلَى الْغُزاةِ بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَى الاُسَراءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَى الاُمَرآءِ بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَى الرَّعِیَّةِ بِالاِنْصافِ وَ حُسْنِ السّیرَةِ وَ بارِکْ لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَیْهِمْ مِنَ الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِکَ وَرَحْمَتِکَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ»

*«وَاکْفُفْ اَیْدِیَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ»

خدایا! دست‌های ما را از ظلم و سرقت حفظ کن.

چند گناه است که در این عالم صاحبش را رها نمی‌کند، یکی از آن گناهان ظلم است که نعمت‌ها را تغییر می‌دهد، یعنی عزت را تبدیل به ذلت می‌کند و ثروت را تبدیل به فقر می‌کند و چون اکثر ظلم‌ها به وسیله دست انجام می‌شود، لذا حضرت ولی‌عصر(عج) می‌فرمایند: خدایا دست‌های ما را از ظلم حفظ بفرما، چون با یک امضاء انسانی بیچاره می‌شود، با یک سطر حکم، ممکن است مظلومی گرفتار شود.

*ظلم در قرآن

قال‌الله تبارک و تعالی: «قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّیَ الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإِثْمَ وَالْبَغْیَ بِغَیْرِ الْحَقِّ».

بگو ای پیامبر که خدای من هر گونه اعمال زشت را چه در آشکار و چه در پنهان حرام کرده است و همچنین گناه و ظلم و ستم بنا حق را حرام کرده است.

قال‌الله تبارک و تعالی: «إِنَّ اللّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالإِحْسَانِ وَإِیتَاء ذِی الْقُرْبَى وَیَنْهَى عَنِ الْفَحْشَاء وَالْمُنکَرِ وَالْبَغْیِ یَعِظُکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ»، همانا خدا فرمان به عدل و احسان می‌دهد و به بذل و عطا به خویشاوندان امر می‌کند و از کارهای زشت و ظلم نهی می‌کند و به شما از روی مهربانی پند می‌دهد، باشد که موعظه را بپذیرید.

*ظلم در روایات

پیامبر گرامی(ص) ظلم در حق یکدیگر نکنید، همان طور که دوست ندارید در حق شما ظلم کنند، همچنین در روایت دیگری فرمودند: برای شخص ظالم سه علامت است، اول اینکه زیر دست خود را تحقیر می‌کند، دوم اینکه مافوق خود را نافرمانی می‌کند و سوم اینکه شخص ظالم را یاری و کمک می‌کند.

حضرت علی(ع): آگاه باشید که ظلم بر سه قسم است، ظلمی که نابخشودنی است و ظلمی که بدون مجازات نمی‌ماند و ظلمی که بخشودنی و جبران شدنی است، اما ظلمی که نابشخودنی است، شرک به خدای سبحان است، اما ظلمی که بخشودنی است، ستمی است که بنده با گناهان بر خویشتن روا داشته است و اما ظلمی که بدون مجازات نیست، ستمی است که بعضی از بندگان بر بعض دیگر می‌کنند.

حضرت علی(ع): پس خدا را از تعجیل در عقوبت و کیفر سرکشی و ستم بر حذر باشید و از آینده ظلم بترسید.

همچنین امیرالمؤمنین(ع) در پاسخ به این سؤال که کیفر کدام گناه زود دامنگیر گنهکار می‌شود، فرمود: ستم کردن به کسی که یاوری جز خدا ندارد و کوتاهی در شکر نعمت و دراز کردن دست ستم بر فقیر.

رسول خاتم(ص): سه گناه است که در عقوبتش تعجیل می‌کند و به روز قیامت تأخیر نمی‌افتد: عاق والدین، کفران احسان، ظلم و ستم بر مردم.

حضرت علی(ع): کسی که در حق دیگران ظلم کند عمرش شکسته و کوتاه می‌گردد.

حضرت باقر(ع): آنچه که مظلوم از دینِ ظالم می‌گیرد، بسی بیشتر است از آنچه ظالم از دنیای مظلوم می‌ستاند.

امام صادق(ع): هر که به کسی ستم کند، به همان ستم گرفتار شود، در خود باشد یا در مالش یا در فرزندش.

نبی مکرم اسلام(ص): از ظلم و ستم بپرهیزید، چرا که ظلم قلب‌های شما را خراب و نابود می‌کند.

حضرت علی(ع): ظلم قدم را می‌لغزاند و نعمت‌ها را سلب می‌کند و ملت‌ها را به نابودی می‌کشاند.

امام صادق(ع): هیچ ظلم و ستمی سخت‌تر از آن ظلم و ستم نیست که صاحبش یاوری جز خدای عزوجل نیابد.

حضرت سجاد(ع) در هنگام شهادت فرمودند: ای فرزندم! مبادا ستم کنی، به کسی که در برابر تو یاوری جز خداوند ندارد.

*سرنوشت ظالم در قیامت

قال‌الله تبارک و تعالی: «وَمَن یَظْلِم مِّنکُمْ نُذِقْهُ عَذَابًا کَبِیرًا»، هر کس از شما ظلم و ستم کند، ما او را به عذاب بزرگ گرفتار می‌گردانیم.

پیامبر خدا(ص): روز قیامت بنده خوشحال از حسنات خود وارد محشر می‌شود. مردی می‌آید و می‌گوید: پروردگارا! این مرد به من ظلم کرده است، پس از حسنات او برداشته و در حسنات آن مرد دادخواه گذاشته می‌شود. به همین ترتیب افرادی که در حق آن‌ها ستم کرده است می‌آیند تا جایی که حتی یک حسنه برای او باقی نمی‌ماند، از آن پس اگر کسی بیاید و حق خود را از او بخواهد از گناهان آن مردم برداشته و به گناهان او افزوده می‌شود، بدین سان همچنان داد مردم از او گرفته می‌شود تا آنکه به آتش درآید.

پیامبر گرامی اسلام(ص): اگر کوهی بر کوهی ستم کند، خداوند آن کوه ظالم را ویران و متلاشی می‌کند.

حضرت امام صادق(ع) درباره قول خداوند که می‌فرماید: «إِنََّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ» همانا پروردگار تو در کمینگاه است، فرمود: پلی بر صراط وجود دارد که هر بنده‌ای که ستمی کرده است، از آن نمی‌تواند گذر کند.

*وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ

بپوشان دیدگان ما را از فجور و خیانت

نگاه به زن نامحرم از عوامل مهم ارتکاب به مفاسد جنسی است که باید از آن شدیداً پرهیز شود و لذا قرآن به مرد مؤمن و زن مؤمنه دستور می‌دهد که دیدگان خود را از حرام بپوشانند می‌فرماید: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌ بِمَا یَصْنَعُونَ»، ای رسول‌ ما! مردان مؤمن را بگو تا چشم‌های خود را از نگاه ناروا بپوشانند و فروج و اندامشان را محفوظ دارند که این بر پاکیزگی اصلح است و البته خدا به هر چه کنید کاملاً آگاه است.

«یَغُضُّوا» از ماده غض است که در اصل به معنی کم کردن و نقصان است و در بسیاری از موارد به کوتاه کردن صدا یا کم کردن نگاه گفته می‌شود، بنابراین آیه نمی‌گوید مؤمنان باید مطلقاً چشمانشان را فرو بندند، بلکه می‌گوید: باید نگاه خود را کم و کوتاه کنند و این تعبیر بسیار زیبا و لطیف است زیرا اگر انسان هنگامی که با زن نامحرم روبرو می‌شود بخواهد چشم خود را به کلی ببندد ادامه راه رفتن و مانند آن برای او ممکن نیست، اما اگر نگاه را از صورت و اندام او برگیرد و چشم خود را پایین اندازد، گوئی از نگاه خویش کاسته است و آن صحنه ممنوع را از منطقه دید خود به کلی حذف کرده است.

در آیه 31 نور قرآن برای حفظ ناموس انسان و جلوگیری از سقوط به منجلاب مفاسد زنا، همین دستور را به زن‌های مؤمنه می‌دهد و می‌فرماید: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها»، و ای رسول ما! زنان مؤمن را بگو تا چشم‌های خود را از نگاه ناروا بپوشاند و فروج و اندامشان را از عمل زشت محفوظ دارند و زینت و آرایش خود را جز آنکه قهراً ظاهر می‌شود بر بیگانه آشکار نسازند.

سؤالی مطرح است و آن این است که منظور از زینت که زنان باید آن را بپوشانند و همچنین زینت آشکاری در اظهار آن مجازند چیست؟ در میان مفسران قرآن سخن بسیار است، بعضی زینت را به معنی زینت طبیعی و اندام و زیبایی زن گرفته‌اند، در حالی که زینت به این معنی کم‌تر اطلاق می‌شود و بعضی دیگر زینت را به معنی محل زینت گرفته‌اند، زیرا آشکار کردن خود زینت مثل گوشواره و دستبند و بازوبند به تنهائی مانعی ندارد و اگر منعی باشد، مربوط به محل این زینت‌ها است، یعنی گوش‌ها و گردن و بازوان، بعضی دیگر هم زینت را به معنی خود زینت آلات گرفته‌اند، منتهی موقعی که بر روی بدن قرار گرفته است و طبیعی است که آشکار کردن چنین زینتی توأم با آشکار کردن اعضاء و اندامی است که زینت در آن‌ها جای دارد.

دومین حکمی که در آیه شریفه بیان شده عبارت است از اینکه آن‌ها باید خمارهای خود را بر سینه‌های خود بیفکنند، «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلى‏ جُیُوبِهِنَّ» خمر جمع خمار و در اصل به معنی پوشش است، ولی معمولاً خمر به چیزی گفته می‌شود که زنان با آن سر خود را می‌پوشانند مانند روسری بلند و چارقد بزرگی که حتی بر روی سینه زنان می‌افتد و تا پایین قفسه سینه آنان را می‌پوشاند، جیوب جمع جیب به معنی یقه پیراهن است که از آن تعبیر به گریبان می‌شود و گاه به قسمت بالای سینه به تناسب مجاورت با آن نیز اطلاق شده است.

*شأن نزول آیه «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ» به روایت امام باقر(ع)

اما در مورد شأن نزول آیات فوق از امام باقر(ع) نقل شده است که جوانی از انصار در مسیر خود با زنی روبرو شد (و در آن زمان زنان مقنعه خود را در پشت گوش‌ها قرار می‌دادند و طبعاً گردن و مقداری از سینه آن‌ها پیدا می‌شد) و چهره و زیبایی آن زن نظر آن جوان را به خود جلب کرد و چشمش به او دوخته شد، هنگامی که زن از آن مسیر گذشت، جوان همچنان با چشمان خود او را بدرقه می‌کرد، در حالی که راه خود را ادامه می‌داد تا اینکه وارد کوچه تنگی شد و باز همچنان به پشت سر خود نگاه می‌کرد، ناگهان صورتش به دیوار اصابت کرد و تیزی استخوان یا شیشه‌ای که در داخل دیوار بود، صورتش را شکافت، هنگامی که زن از آن مسیر می‌گذشت جوان به خود آمد و دید خون از صورتش جاری است، به گونه‌ای که خون‌ها به لباس و سینه‌اش ریخته است و سخت ناراحت شد با خود گفت: به خدا سوگند! من خدمت پیامبر بزرگ اسلام می‌روم و این ماجرا را برای آن بزرگوار بازگو می‌کنم، هنگامی که چشم رسول خدا(ص) به او افتاد، فرمود: چه شده است؟ جوان ماجرا را نقل کرد، در این هنگام جبرئیل نازل شد و آیه فوق را خطاب به پیامبر(ص) بیان فرمود که: «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ...».

متأسفانه ما در عصری زندگی می‌کنیم که عده‌ای غربزده، بی‌حجابی و بلکه بی‌بند و باری را آزادی می‌دانند و سخن از حجاب را یک نوع تحجر و تقلید از قرون وسطی و بلکه افسانه تلقی می‌کنند و باید بدون تردید اعتراف کرد، بازار آزاد برهنگی دیگر تعهدی برای پیمان زناشویی‌ باقی نمی‌گذارد و با افزایش برهنگی در جهان آمار طلاق در دنیا به طور سرسام‌آور بالا می‌رود، زیرا هوس‌های سرکش انسان با دیدن زن برهنه هر روز به دلبری دل می‌بندند و با دیگری خداحافظی می‌کنند و بسیاری از انحرافات و فسادها به خاطر نگاه‌های آلوده است، لذا حضرت علی(ع) می‌فرمایند: چشم‌ها شکارگاه و دام‌های شیطان است و گاهی یک نگاه حرام انسان را به کفر می‌کشاند و انسان را بی‌دین می‌کند.

*راز سخت جان دادن دو برادر مؤذن!

در تفسیر روح البیان نقل شده است: در شهری سه برادر بودند که برادر بزرگ 10 سال مؤذن مسجدی بود که روی مناره مسجد اذان می‌گفت و پس از 10 سال از دنیا رفت و برادر دومی هم چند سالی این وظیفه را ادامه داد تا عمر او هم به پایان رسید، به برادر سومی گفتند: این منصب را قبول کن و نگذار صدای اذان از مناره قطع شود قبول نمی‌کرد، گفتند: مقدار زیادی پول به تو خواهیم داد، گفت: نه! حاضر نیستم در مناره اذان بگویم، علت را پرسیدند: گفت: این مناره جایی است که دو برادر بدبخت مرا بی‌ایمان کرد، چون در ساعت آخر عمر برادر بزرگم بالای سرش بودم و خواستم سوره «یس» بخوانم تا آسان جان دهد، مرا از این کار نهی کرد.

برادر دومی هم نیز همین حالات را داشت، برای یافتن این مشکل خداوند به من عنایتی کرد و برادر بزرگم را در خواب دیدم که در عذاب بود، گفتم: تو را رها نمی‌کنم تا بدانم به چه دلیل شما دو نفر بی‌ایمان مردید؟ گفت زمانی که به مناره می‌رفتیم، با بی‌حیایی نگاه به ناموس مردم درون خانه‌ها می‌کردیم، این مسأله فکر و دلمان را به خود مشغول می‌کرد و از خدا غافل می‌شدیم، برای همین عمل شوم، بدعاقبت و بدبخت شدیم!

*ماجرای زن عفیفه و مرد هوسران

در منازل‌الآخر از کشکول شیخ بهائی نقل می‌کنند: روزی زن عفیفه خوش‌‌صورتی از منزل خود بیرون آمد که به حمام معروف منجاب برود، پس راه حمام را پیدا نکرد و از راه رفتن خسته شد، مردی را بر در منزلی دید، از او پرسید که حمام منجاب کجاست؟ او اشاره به منزل خود کرد و گفت: حمام این است، آن زن به خیال حمام داخل خانه مرد شد، آن مرد فوراً در را بر روی او بست و عزم کرد که با او عمل منافی عفت انجام دهد، آن زن بیچاره دانست که گرفتار شده و چاره ندارد جز آنکه به تدبیر خود را از چنگ او خلاص کند.

لاجرم اظهار کمال رغبت و سرور خود را به این کار کرد و گفت: من چون بدنم کثیف است، اجازه بده به حمام بروم، خوب است که یک مقدار عطر و بوی خوش برای من بگیری که من خود را برای تو خوشبو کنم و قدری هم طعام حاضر کنی که با هم طعام بخوریم و زود بیایی که من مشتاق تو هستم، آن مرد چون کثرت رغبت آن زن را به خود دید مطمئن شد، او را در خانه گذاشت و برای گرفتن عطر و طعام بیرون شد، چون آن مرد پا از خانه بیرون گذاشت، آن زن از خانه بیرون رفت و خود را خلاص کرد و مرد وقتی بازگشت زن را ندید و به جز حسرت چیزی عاید او نشد، آن مرد در حال احتضار که قرار گرفت در فکر آن زن افتاد و عوض شهادتین شعر سر داد که کجا رفت آن زن که خسته شده بود از راه رفتن و پرسید که کجاست راه حمام منجاب!

گاهی یک نگاه حرام انسان را به کفر و بی‌ایمان می‌کشاند و لذا امام عصر(عج) می‌فرماید: «وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِیانَةِ»، خدایا چشم‌های ما را از گناه و خیانت فرو ببند.

*نگاه حرام در روایات

پیامبر اکرم(ص): چشمانتان را از گناه فرو ببندید، شگفتی‌های عالم را ببیند.

امام عی(ع): کسی که دیده از نگاه حرام فرو بندد، دل خویش را آسوده کرده و کسی که نگاهش را رها سازد، تأسفش فراوان شود.

امام صادق(ع): کسی که نگاهش متوجه زنی شود، سپس دیده‌اش را به آسمان بالا برد یا چشم فرو بندد، قبل از آنکه چشم بر هم زند و خداوند او را با حورالعین تزویج فرماید، همچنین در روایت دیگری می‌فرمایند: نگاه پی در پی، بذر شهوت را در قلب می‌کارد و این فتنه برای نگاه کننده کافی است.

امیرالمؤمنین(ع): در بدن انسان چیزی کم سپاس‌تر از چشم نیست، پس خواسته‌های آن را اجابت نکنید که شما را از یاد خدا باز می‌دارد.

پیامبر اکرم(ص): برای هر عضوی از اعضای فرزند آدم حظّی از زنا هست و دو چشم انسان هم زنا می‌کنند و زنای چشمان نگاه کردن به نامحرم است، همچنین فرمودند: نگاه حرام تیری از تیرهای مسموم شیطان است، کسی که برای ترس از خدا نگاه را ترک کند، خداوند ایمانی به او عطا می‌کند که شیرینی آن را در قلب خود می‌یابد و باز فرمودند: کسی که چشمانش را از حرام پر کند، خداوند آن چشم‌ها را در روز قیامت با میخ‌هایی از آتش پر کند، سپس آن‌ها را از آتش آکنده سازد تا مردم به پا ایستند و آنگاه فرمان در افکندن او به آتش دوزخ صادر شود.

امام سجاد(ع): و حق چشم آن است که آن را از هر چه بر تو روان نیست بپوشانی و با نگریستن به وسیله آن بر پدیده‌ها و حوادث مختلف عبرت و سرمشق بگیری.


منبع:فارس

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین