۰۷ آذر ۱۴۰۳ ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۳ : ۲۳
عقیق:خدایا کوشش مرا در اين ماه مورد سپاس قرار ده، وگناهانم را در آن بيامرز، و عملم را بپذیر، و عیبم را پوشیده دار، ای شنواترین شنونده ها.
در دعای روز بیست و ششم ماه مبارک رمضان چهار محور مطرح شده است:
1. مورد سپاس قرار گرفتن تلاشها؛
2. آمرزش گناهان؛
3. پذیرش اعمال؛
4. پوشیده ماندن عیب ها.
مورد سپاس قرار گرفتن تلاشها
در فراز اول این دعا از خداوند می خواهیم: «اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْكوراً » خدایا! کوشش مرا در اين ماه مورد سپاس قرار ده.
خداوند در قرآن کریم می فرماید:« وَ أَنْ لَيْسَ لِلْإِنْسانِ إِلاَّ ما سَعى»[i][1]
و اينكه براى انسان بهرهاى جز سعى و كوشش او نيست.
تلاش وكوشش انسان بر دو دسته است: یا مشکور، ویا غیر مشکور؛ تلاش غیر مشکور تلاشی است که به نتیجه مطلوب نمي رسد، ومورد پذيرش وسپاس واقع نمي گردد. واين نمونه بسيار دارد، در دنیا گاه زحمات بسیاری کشیده می شود اما به بار نمی نشیند؛ گاهی این تلاش در راستاي بهره وري در آخرت است، سرمايه وزمان را براي آن صرف کرده است، ولي چون خالص نبوده واز انگيزه ونيت خوبي برخوردار نبوده مورد سپاس الهي قرار نمی گیرد.
ره توشه سعی مشکور را باید از دنیا به آخرت فرستاد. خداوند می فرماید:«وَ ابْتَغِ فيما آتاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَ لا تَنْسَ نَصيبَكَ مِنَ الدُّنْيا وَ أَحْسِنْ كَما أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَ لا تَبْغِ الْفَسادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْمُفْسِدين»[ii][2]
و درآنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب؛ و بهرهات را از دنيا فراموش مكن؛ و همانگونه كه خدا به تو نيكى كرده نيكى كن؛ و هرگز در زمين در جستجوى فساد مباش، كه خدا مفسدان را دوست ندارد!
آمرزش گناهان
در فراز دوم دعا از خداوند می خواهیم:« وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً» گناهانم را در آن آمرزیده قرار ده.
آنچه از انسان صادر می شود كوتاهي وگناه وسركشي است، اما از خدای بزرگ توقع دارد که مورد عفو و آمرزش قرار گیرد. زيرا خداوند بخشنده و بسیار آمرزنده است؛ او نه تنها غافر، بلکه غفور است. خداوند می فرماید: « قُلْ يا عِبادِيَ الَّذينَ أَسْرَفُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ لا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَميعاً إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحيم»[iii][3]
بگو: «اى بندگان من- كه بر خويشتن زيادهروى روا داشتهايد- از رحمت خدا نوميد مشويد، كه خدا همه گناهان را مىآمرزد، او خود بسيار آمرزنده ومهربان است.
امید به آمرزش به انسان جان می دهد. حالت انسان باید ما بین خوف(ترس) و رجاء(اميد) باشد. اگر ترس انسان بیشتر شود حالت یأس و نا امیدی به او دست می دهد كه خود گناهي بس بزرگ وبلكه بزرگترين گناه است، اگر رجاء واميدواري بیشتر شود انسان مغرور می شود وبه اصلاح خويش نمي پردازد. آنچه صحيح است قرار گيري در خط ميانه است، نه اميد بيش از حد، ونه ترس بسيار.
در رحمت الهي به روي همه گشاده است، هركس به راحتي مي تواند با خداي خود خلوت كند واقرار به گناه وقصور وتقصير كند، ولازم نيست پيش كسي رود واعتراف به گناه نمايد، مسیحیان برای توبه از گناه خویش پیش کشیش می روند و با اعتراف به گناه خود و دادن مقداری پول مورد بخشش قرار می گیرند. اما در اسلام چنين چيزي وجود ندارد، بلکه این توبه و استغفار باید بین بنده گناه كار وخداي آمرزنده باشد.
سفارش زيادي بر استغفار وآمرزش خواهي شده است، بايد بدانيم که انساني كه آمرزش بخواهد و استغفار کند یعنی چتر رحمت خدا بر سر وی سایه افکنده است.
امام صادق(ع)می فرماید:« هرکسی هنگام خواب صد مرتبه استغفار کند خدا گناهان او را می ریزد»[iv][4]
امام جواد(ع)می فرماید:« سوره انا انزلناه را زیاد بخوانید و با استغفار لبان خود را تر کنید.»[v][5]
وامام باقر(ع)سفارش به انجام هفتاد مرتبه استغفار پس از نماز صبح نمودند[vi][6].
رسول اکرم6 در هر مجلسی که می نشستند حداقل 25 مرتبه استغفار می کردند و بعد از جاي خود بر مي خاستند[vii][7].
در روايات ما آمده است: کسی که از گناهان خویش توبه می کند مانند کسی است که هیچ گناهی را انجام نداده است[viii][8].
آمرزش طلبي بايد جدي باشد، در روايات كسي که پيوسته توبه می کند اما باز به سوی گناه باز مي گردد؛ مانند شخص مسخره کننده دانسته شده است.
باید زبان هایمان را به استغفار عادت دهیم این نشانه آن است که می خواهیم مورد امرزش و بخشش خدا قرار بگیریم.
بعضي وقتها وبرخي زمان ها، بودن انسان در جاهاي خاص خود زمينه پذيرش آمرزش است، مرحوم آقاي حاج شيخ احمد کافی خراساني (خطيب معروف) نقل کرده است: يك شب جمعه در حرم امام حسین(ع)با عده اي مشغول خواندن دعای کمیل بودیم که خطاب به خداوند عرضه داشتم: خدا! چرا ما را نمی آمرزی؟ علامه امینی (صاحب الغدير) همان جا من را مورد خطاب قرار داد و گفت:« چه می گویی آقای کافی؟ شب جمعه وحرم امام حسین(ع)و دعای کمیل همه نشانه های آمرزش خدا است.»
در حقوق مردم بايد بدانيم كار با آمرزش طلبي تمام نمي شود، بلكه بايد حقوق وطلب مردم را به آنان بازگرداند، وجبران كرد، مگر جايي كه امكان ندارد، مثلا ممكن است کسی غیبت فردی را کرده است؛ اما الان به وی دسترسی ندارد تا از او حليت طلبد، ویا آنكه او از دنيا رفته است، چاره كار طلب استغفار براي اوست، و این کفاره گناه او به حساب مي آيد.
پذیرش اعمال
در فراز سوم دعا می خوانیم:« وعَملی فیهِ مَقْبولاً» و عملم را در آن بپذير.
آنچه در انجام اعمال وكارها مهم است آن است که صالح وشايسته باشد، تا مورد قبول خداوند قرار گيرد؛ خداوند نگاه به آمار کار ما نمی کند، بلكه کیفیت وانگيزه کار مهم است.
مثلا در رابطه با عبادات، کسی که می خواهد کاری را انجام دهد باید آن کار ریشه و اساس داشته باشد ومن درآوردي نباشد، در نتیجه ما یک سنت داریم كه كاري درست وبرگرفته از دين وداراي ثواب است، و یک بدعت كه نوآوري در دين وكاري نادرست وموجب عقاب است. ما در مسائل عبادی نمی توانیم کم و زیاد کنیم. رسول خدا6 می فرماید: « کاري کم که درست وبر طبق سنت باشد بهتر است از کار بزرگی که همراه با بدعت باشد.»[ix][9]
همچنين عمل باید خالص وداراي نيت خوب وانگیزه خدایی داشته باشد تا مورد پذیرش قرار بگیرد. امام صادق(ع)می فرماید:« اگر مردم می دیدند اعمالی را که از آسمان باز گردانده می شود می گفتند خداوند هیچ عملی را از ما قبول نمی کند.»[x][10]
نیت مؤمن از عملش بهتر است چرا که نیت امری درونی است و بروز و ظهور ندارد و خالص است.
ایمان دو بال قول و عمل دارد و هرکدام بدون دیگری فایده ندارد . رسول خدا6 می فرماید: «ایمان: اقرار زبانی؛ شناخت قلبی؛ وعمل با اعضای بدن است.»[xi][11]
از امام صادق (ع)روايت شده است: «شنيدم مردم مردی را به بزرگى ياد ميكنند و وصفش مينمايند! مايل ديدار او شدم، به نحوى كه مرا نشناسد، تا مقدار و منزلتش را ببينم. با اينحساب، او را در جايي ديدم كه گروهى از مردم گردش حلقه زدهاند. پنهان و مخفى از آنها ايستادم. نگاه ميكردم. همواره با مكر و حيله با آنها رفتار مينمود! تا اينكه؛ راهى مخالف راه ديگران، پيش گرفت! و از آنان، جدا شد و به راه قبلى برنگشت. و مردم، بدنبال حوائج خود پراكنده شدند. و من، در پىاش راه افتادم. چيزى نگذشت كه به نانوائى، گذر نمود و غافلگيرش كرد! و از دكّانش دو قرص نان، دزديد!. از او، در شگفت آمدم! سپس با خود گفتم؛ شايد با همديگر، حساب و معاملهاى دارند. آنگاه؛ بعد از اين جريان، به صاحب انارى گذر نمود، و پيوسته مراقب بود، تا غافلگيرش كرد! و از پيش او، دو انار برداشت! سپس او را دنبال كردم، تا به بيمارى رسيد، و دو قرص نان و دو انار را پيش او نهاد و رفت. دنبالش كردم. تا اينكه مستقر شد. به او گفتم: اى بنده خدا! حقيقت اينست كه؛ تعريف و خوبى تو را شنيدم و ديدار تو را مايل شدم! امّا از تو چيزى ديدم كه؛ فكر و ذهنم را مشغول ساخت. آن را از تو مي پرسم تا خاطرم آسوده شود...گفت: چيست؟ گفتم: ديدم به نانوائى، گذر نمودى و از او، دو قرص نان دزديدى! آنگاه به صاحب انارى مرور كردى و از او دو انار دزديدى!. گفت: فرمايش خداى عزّ و جلّ «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثالِها وَ مَنْ جاءَ بِالسَّيِّئَةِ فَلا يُجْزى إِلَّا مِثْلَها» همانا من؛ وقتى كه دو قرص نان، دزديدم، دو [سيّئه] بود. و زمانى كه؛ دو انار دزديدم، دو [سيّئه]. اين (روي هم) چهار [سيّئه]. و چون، هر يك از آنها را صدقه دادم، چهل [حسنه] شد! و از چهل حسنه، در إزاء چهار سيّئه، چهار حسنه، كم كن! سى و شش حسنه، باقى ماند!.
گفتم: مادرت بعزايت بنشيند! تو، به كتاب خدا، جاهلى! آيا؛ گفتار خدا را نشنيدى كه فرمود: «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» يقينا تو؛ وقتى كه دو قرص نان دزديدى، دو سيّئه بود، و چون؛ دو انار دزديدى دو سيّئه!. چون؛ بدون اجازه صاحبشان به غير صاحبشان دادى، جز اين نيست كه؛ چهار سيّئه به چهار سيّئه افزودى! و چهل حسنه به چهار سيّئه نيفزودى! پس؛ شروع كرد به نگاه كردن من! كه رهايش كردم و برگشتم!.»[xii][12]
کسانی که از مسیر اهل بيت جدا می شوند به خاطر کج فهمی ها و نادانی ها به روز سیاه می افتند، و با نادانی خود ضربه بزرگی به اسلام می زنند، وامروز مسلمانان گرفتار جهالت وضلالت ولجاجت گروهي .یک ضربت شمشیر امام علی(ع)در جنگ خندق از عبادت ثقلین(جن و انس) برتر است[xiii][13] چرا که خالص ترین اعمال است همان گونه که مولوي می گوید:
از علی آموز اخلاص عمل***شير حق را دان منزه از دغل
بنابراين کاری که انسان انجام می دهد باید از نیت خالص برخوردار باشد تا مورد پذیرش قرار گیرد، وآنچه مهم است کار بیشتر انجام دادن نیست؛ بلكه درست انجام دادن كار است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: « لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً »[xiv][14] تا شما را بيازمايد كه كداميك عملتان بهتر است.
پوشیده ماندن عیب ها.
در فراز آخر دعا می خوانیم:« وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً» و عیبم را پوشیده دار.
درباره عیب ظاهری و رفتاری در گذشته مفصل بحث شده بود. در اینجا مقصود آن است كه عیب باطني ورفتاری مرا بپوشان تا آبروی من حفظ شود، و همچنان این پوشش و ستر بر آن افتاده باشد.
در پايان مي گوييم: « یا أسْمَعِ السّامعین» اي شنواترين شنونده ها.
حجتالاسلام محمد امین پورامینی-نمی از یم رمضان
[i][1]. النجم:39
[ii][2]. سوره قصص، آیه 77.
[iii][3]. سوره زمر آیه 53.
[iv][4]. ثواب الأعمال، ص164 (من استغفر الله مائة مرة حين ينام بات وقد تحاتت الذنوب كلها عنه كما تتحات الورق من الشجر ويصبح وليس عليه ذنب).
[v][5]. ثواب الأعمال، ص164 (إسماعيل بن سهل قال كتبت إلى أبي جعفر شيئا إذا أنا قلته كنت معكم في الدنيا والآخرة، قال فكتب بخط أعرفه: أكثر من تلاوة إنا أنزلناه، ورطب شفتيك بالاستغفار).
[vi][6]. الخصال، ص 581.
[vii][7]. الكافي، ج 2، ص 504 (عن أبي عبد الله أن رسول الله 6 كان لا يقوم من مجلس وإن خف حتى يستغفر الله عز وجل خمسا وعشرين مرة).
[viii][8]. الكافي، ج 2، ص 435 (امام باقر : التائب من الذنب كمن لا ذنب له، والمقيم على الذنب وهو مستغفر منه كالمستهزئ).
[ix][9]. من لا يحضره الفقيه،ج 2، ص 137 (قليل في سنة خير من كثير في بدعة).
[x][10]. المحاسن، ج1، ص132 (لو كشف الغطاء عن الناس فنظروا إلى وصل ما بين الله و بين المؤمن خضعت للمؤمن رقابهم ، وتسهلت له أمورهم ، ولانت طاعتهم ، ولو نظروا إلى مردود الأعمال من السماء لقالوا : ما يقبل الله من أحد عملا).
[xi][11]. الخصال، ص 178 (الايمان معرفة بالقلب وإقرار باللسان وعمل بالأركان).
[xii][12]. التفسير المنسوب الى الامام الحسن العسكري، ص44، ح20؛ الامام جعفر الصادق رمز الحضارة الاسلامية، ص203.
[xiii][13]. الصحيح من سيرة النبي الاعظم6، ج9، ص16.