کد خبر : ۲۵۹۲۶
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۴

ویژگی‌های ناب مرحوم کوثری از زبان دوستان

عقیق: ویژگی‌های ناب مرحوم کوثری (ره) از زبان بستگان نزدیک و دوستان:

اول: اخلاص کم نظیر ایشان

یکی از بارزه‌های اخلاقی مرحوم کوثری اخلاص کم نظیر ایشان در کار‌ها بود که در کاری که خدایی بود اگر او را تشویق یا تنذیر می‌نمودند او کار را برای رضای خدا انجام می‌داد. البته مطلب در این زمینه بسیار است اما مجال کوتاه.

دوم: اهتمام به مسائل شرعی و اخلاقی بصورت قاطعانه

از او یکبار غیبت نشنیدم، یکبار دروغ به گوشم نخورد، حتی یکبار ندیدم که او موسیقی گوش بدهد و چه تذکراتی از او شنیدیم که آهنگ (هر چند تلوزیون) را گوش ندهید که اگر به دستورش عمل نمی‌کردیم به ما غضب می‌نمود و جالب اینکه همیشه داشتن تلوزیون و رادیو را ضروری می‌دانست و از اخبار روز غافل نبود.

در بحث نگاه آنقدر با نفس جنگیده بودو ملتزم به دستورات شرع بود که هیچ‌گاه از او نگاه غیر شرعی سراغ نداریم حتی اگر فیلم غیر ایرانی از سیمای ایران پخش می‌شد که خانم بازیگرش حجاب سر نداشت سریعا شبکه را عوض می‌کرد و به ما هم تذکر می‌داد و یادم می‌آید به مسئول وقت صدا وسیما تذکر قاطعی در مورد پخش اینگونه فیلم‌ها داده بود، چه برسد به حضور مختلط مرد و زن در محضر ایشان یا همکلامی غیر ضرور با نامحرم، که البته این اعمال ریشه در تهذیب نفس طولانی مدت او داشت.

از این دست داستان‌ها از او زیاد داریم. نماز اول وقت او ترک نمی‌شد حتی اگر منبر داشت سعی بر این داشت اصلا با نمازش مصادف نشود یادم می‌آید مجلس با شکوهی در تهران بر قرار شده بود اما وقت نماز بود، ایشان اول نماز خود را در حیاط بیرونی مجلس خواندند و بعد به مجلس وارد شدند و با کسی تعارف نداشتند. (نقل از یکی از بستگان نزدیک(

سوم: علاقه شدید به حضرات معصومین (ع)

خصوصاحضرت زهرا (س) و حضرت سید الشهدا (ع) یکی از آقا زاده‌های ایشان که ایشان هم به کسوت خدمتگزاری به آستان اباعبدالله(ع) نایل آمده، می‌گفت: هر بار ایشان می‌خواست به منبر برود گاهی با ذکر یاحسین وگاهی با ذکر یازهرا بالا می‌رفت.

پیش از انقلاب هر سال به کربلا مشرف می‌شد و از کثرت علاقه به مولایش، ماه‌ها در کنار حرم سید الشهدا (علیه السلام) به کسب فیض از آن امام همام می‌پرداخت و هیچ موقع از این مدت اقامت خود دل آزرده نمی‌شد، چه بسا آتش عشق و محبتش بیشتر نیز می‌شد که معمولا در کمتر کسی اینگونه حالات دیده می‌شود. حتی بعد از مراجعت به ایران با دیدن عکس حرم بسیار منقلب می‌شد که این حالت او را اطرافیان ایشان به وفور از او دیده بودند.

هر کسی در اتاق شخصی خود عکس محبوب خود را نصب می‌کند. آری اتاق شخصی او نیز از این قائده مستثنی نبود در جای جای دیوار این اتاق تصویر اماکن مقدس و قبور اهلبیت (ع) جز قبر گمشده حضرت زهرا (س) نصب بود که هنوز هم تعدادی از آن‌ها باقی مانده.

چهارم: محبت، احترام و خدمت صادقانه به والدین

حضرت آیت الله فاضل لنکرانی (ره) به ایشان فرموده بود: آنچه شما داری از خدمت به اباعبدالله الحسین (علیه السلام) و خدمت به پدر ومادر داری. نزدیکان و دوستان مرحوم کوثری اتفاق نظر دارند که او کمر خدمت به پدر و مادر، علی الخصوص هنگام زمینگیری و بیماری آن‌ها بسته بود که به همراه همسر گرامیشان تا آخرین لحضات عمر آن‌ها از خدمت گزاری با عشق و علاقه به آن‌ها دریغ ننمودند.

پنجم: یاری رسانی بی‌دریغ به عموم مردم و همچنین دستگیری از افرادبی بضاعت

از هر نوع خدمتی که از دستش بر می‌آمد دریغ نداشت. بعد گذشت سیزده سال از رحلت ایشان هنوز خبر‌های جسته گریخته از کمک‌های ایشان به مردم می‌شنویم که ما اصلا اطلاع هم نداشتیم. آری کمک کردن به دیگران تا سرحد توان از کارهای مستمر ایشان بود که کسانی که دستشان کوتاه می‌شد چه از نظر مالی چه اداری چه آبرویی وو... وقت و بی‌وقت برای مددرسانی به سوی ایشان می‌شتافتند و ایشان از آبرو و شهرتی که داشتند کمال استفاده خیر را می‌کردند و آن را برای برطرف شدن مشکل مردم متواضعانه خرج می‌کردند. اصلا به این فکر نبودند که از شانشان بدور است یا کلاس کاریشان را کم می‌کند.


یادمان نمی‌رود زمان جنگ تحمیلی، چه شبهایی که تا نیمه شب کنار رادیو بیدار می‌نشست که اگر خبری از اسرای تازه معرفی شده صلیب سرخ مخابره می‌شد سریعا به خانواده آن اسیر هر چند‌‌ همان نیمه شب انتقال دهد تا بتواند از نگرانی بی‌حد و حصرشان کم کند. با اقتدا به جد والامقامشان حضرت امیر المومنین علی(ع) خانه‌اش همیشه منزلگاه امید مستمندان بود در حد توان کسی، دست خالی از این خانه خارج نمی‌شد.

سوابق مبارزاتی

او در کنار پدر بزگوارشان مرحوم حاج سید علی اکبر و بهمراه دائی گرامشان که ابو الزوجه مرحوم کوثری هم بود یعنی مرحوم حاج سید علی چهل اخترانی که از مبارزان و نیز از همنشینان نزدیک حضرت امام (ره) علی الخصوص در نجف بود، به مبارزه علیه ظلم طاغوت پرداخت و در قیام پرافتخار پانزدهم خرداد سال چهل و دو فعالیت داشتند بطوری که یکی از اعضای دفتر حضرت امام (ره) به او گفته بود که بعد از انقلاب با لو رفتن اسناد ساواک مشخص شد که شما پرونده داشتی.

حتی نقل می‌کنند که ایشان گاهی وقت‌ها که به عتبات مشرف می‌شدند و به محضر امام (ره) می‌رسیدند، اعلامیه حضرت امام (ره) را دریافت و با لطایف الحیلی به ایران می‌رساندند و...

خاطره معروف

از خودشان بار‌ها شنیدیم که می‌فرمود: حجت الاسلام اشراقی داماد حضرت امام (ره) بعد از شهادت حاج آقا مصطفی (ره) به من فرمود: امام اصلا در این عزا گریه نکرده و از نظر پزشکی هم برای قلب امام گریه نکردن مناسب نیست. چون آقا با آهنگ تو آشناست بخوان شاید افاقه کند.

رفتم و به محضر امام (ره)، آنچه توانستم درباره حاج آقا مصطفی گفتم ولی اصلا در آقا آثار گریه مشاهده نکردم تا اینکه گفتم آقا جان شما الان خوب رسیدید به داغ دل امام حسین (ع).

آه صاحب درد را باشد اثر...

تا شروع به روضه حضرت علی اکبر (ع) نمودم آنچنان گریان شده که شانه‌های او بشدت به حرکت افتاد که از شدت گریه ترسیدم برای حالشان مضر باشد لذا روضه را جمع کردم.

واما از هر چه بگذریم سخن دوست خوش‌تر است...

عاشق روضه امام حسین (ع) بود چه درمقام بکی چه در مقام ابکی. باشنیدن نام کربلا بی‌تاب می‌شد. با دیدن عکس کربلا منقلب می‌شد، و از بردن نام امام حسین (ع) لذت می‌برد. آنچنان روضه می‌خواند که هر شنونده‌ای را تحت تاثیر قرار می‌داد که مصداق این بیت شعر بود:

سخن کزدل براید لاجرم بر دل نشیند

در زمینه روضه خوانی تبحر خاص خودش را داشت ولی به این تبحر خود فخر فروشی نمی‌کرد و برای دیگران احترام قائل بود حتی تازه کاران را تشویق می‌نمود. عاقبت هم با مولایش همراه شد چرا که آقازاده ایشان نقل می‌کرد بعد از رحلت، ایشان را به عالم خواب دیده بود که گفتند: از‌‌ همان لحظه احتضار، حضرت اباعبدالله (علیه السلام) به کنارم آمد و همیشه با او هستیم.

پرواز به سوی یار...

قرار بود برای اقامه عزای شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها به محضر مقام معظم رهبری شرفیاب شوند که خواب عجیب و قابل تاملی در‌‌ همان روز می‌بیند و به همسر محترم شان فرمودند: حضرت معصومه (س) را به خواب دیدم که به من فرمود: امشب برای ما روضه بخوان!! آری‌‌ همان شب بود هنگام آماده شدن و تحصیل وضو برای اعزام به تهران ندای حق را شنید و لبیک گفت و به دیدار یار محبوب و همچنین به مهمانی حضرت معصومه (س) شتافت. دختر مرحوم کوثری نقل می‌کرد در آخرین لحظات بالای سر آقا حاضر بودم چشم‌هایش بسته بود و ظاهرا کار تمام شده بود از خود بیخود شدم گفتم آقا تو را به امام حسین (ع) چشمانت را باز کن که ناگاه دیدم برای آخرین بار در این دنیا چشمان خود را باز کرد و نگاهی معنا دار به من کرد و برای همیشه چشمان خود را فروبست.

این شعر را بار‌ها از او شنیده بودیم:

در اینجا انتسابم با حسین (ع) است
در آنجا هم حسابم با حسین (ع) است

کجا ارباب ما فردا گذارد
غلام او در آتش پاگذارد


منبع:باشگاه خبرنگاران


ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین