۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۴ : ۱۳
عقیق: حق الناس را تعریف کنبد و با توجه به محدودیتهای امروزی، موارد و حدود آن را شرح دهید؟
در پرسش شما به نکاتی چند میپردازیم.حق الناس در منابع و متون اسلامی، چه در قرآن و چه در روایات معصومین(ع) و کتب فقهی جایگاه خاصی دارد. اقامه قسط و عدل و برقراری عدالت اجتماعی و ادای حقوق الناس یکی از عمدهترین اهداف بعثت پیامبران است.
«لَقَدْ أَرْسَلْنا رُسُلَنا بِالْبَیِّناتِ وَ أَنْزَلْنا مَعَهُمُ الْکِتابَ وَ الْمِیزانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» [۱]؛ ما رسولان خود را با دلایل روشن فرستادیم، و با آنها کتاب آسمانی و میزان شناسایی حق از باطل نازل کردم تا مردم قیام به عدالت کنند (و احقاق حقوق و بسط عدل و داد به طور خود جوش از درون جامعه بشری آشکار شود).این نشان که احترام به حقوق دیگران و ادای آن یکی از اساسیترین اهداف ادیان آسمانی است.
احترام
به حقوق دیگران از دیدگاه قرآن
قرآن کریم در آیات بسیاری مؤمنان را چه در باب مسائل
اقتصادی و چه در باب حقوق اجتماعی و... دعوت به احترام به حقوق مردم نموده است. در
اینجا تنها به دو نمونه از این آیات اشاره مینماییم.
«یا أیّها الّذین آمنوا لا
تَأْکُلُوا أَمْوالَکُمْ بَیْنَکُمْ بِالْباطِلِ»؛
ای کسانی که ایمان آوردهاید اموال یکدیگر را از طرق نامشروع و غلط و باطل نخورید»؛
[۲] یعنی،
هرگونه تصرف در مال دیگری که بدون حق و بدون مجوز منطقی و عقلانی بوده باشد ممنوع
شناخته شده است.
بنابراین، هرگونه تجاوز، تقلب، غش، معاملات ربوی، رشوه، خرید و فروش اجناسی که فایده منطقی و عقلانی در آنها نباشد، خرید و فروش وسایل فساد و گناه، در تحت این قانون کلی قرار دارند.
حق
الناس از منظر روایات
در کتب روایی نیز توجه فراوانی به حق الناس شده است. به
طوری که اگر تمام روایات مربوطه جمع بندی شود، چندین جلد کتاب خواهد شد. امّا در
اینجا به چند نمونه از روایات اشاره میشود.
و در روایت دیگری آن حضرت حتی ادای حق الناس را از حق الله مهمتر دانسته و میفرماید: «جَعلَ الله سُبحانه حُقوقُ عبادِهِ مُقدّمةً علَی حُقُوقهِ فَمنْ قامَ بِحقُوقُ عبادالله کانَ ذلک مؤدّیاً الی القیامِ بِحقوقِ الله؛ خداوند حقوق بندگانش را مقدم بر حقوق خود قرار داده و کسی که حقوق بندگانش را رعایت کند حقوق الهی را نیز رعایت خواهد کرد». [۵]
حدود
و موارد حق الناس
باید گفت بر اساس آیات و روایات اسلامی، مردم و مؤمنان
دارای سه نوع حق و احترام می باشند.
۱. احترام به مال مردم
در دیدگاه اسلامی، مال و دارایی مؤمن و گاهی اموال
دیگران محترم است ومصونیت دارد و اتلاف و تجاوز در آن مجاز نیست. بنابراین، اگر
کسی از راه ربا، رشوه، فریبکاری، سرقت و بالاخره هرگونه تصرف نامشروع، مالی را از
کسی خورده باشد، باید به تحصیل رضایت صاحب مال و یا باز پس دادن آن مال اقدام نماید.
۲. احترام به جان مردم
جان مسلمان از نظر اسلام حرمت خاصی دارد بنابراین هیچ کس
نمیتواند به جان مسلمان، لطمهای از قبیل ضرب و جرح وارد آورد یا با دادن غذای
فاسد و مسموم و یا اعتیاد به مواد مخدر و یا هر چیز دیگری، سلامتی کسی را به خطر اندازد.
بنابراین احترام به جان و بدن و سلامتی افراد، تا آن حدّ مورد اهمیت و مؤاخذه است
که حتی خداوند هم از آن صرف نظر نمیکند!
امام علی(ع) فرمود: خداوند میفرماید: «به عزّت و جلال خودم سوگند، از ظلم هیچ ظالمی نخواهم گذشت، اگر چه به اندازه دست بر دست زدنی باشد، یا با فشار دادن دستی از روی ستم، محقق شده باشد». [۶]
علاوه بر احترام و حرمت جسم و بدن دیگران، انسان نمیتواند با ترساندن و اندوهگین ساختن، آزردن و خلاصه هر گونه ضربه به اعصاب و روان دیگران موجبات ناراحتی آنان را فراهم نماید،درغیر این صورت باید همه ضربهها و خسارتهای وارده را جبران نماید. و اگر چنین نکند، در دنیا و آخرت کیفر کردار ناروای خویش را خواهد دید.۳. حفظ آبروی دیگران و احترام به آن
عرض و آبروی افراد هم، دارای حرمت و مصونیت فوق العادهای
است و از موارد حق الناس به شمار میآید. بنابراین انسان نمیتواند به وسیله غیبت،
تهمت، افشاگری و هرگونه رفتار دیگری، به آبرو و حیثیت دیگری ضربه و آسیبی وارد نماید،
زیرا در غیر این صورت مرتکب ظلم بزرگی در حق او شده که باید به جبران آن بپردازد.
چنان که امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «مَن کسَرَ مؤمِناً فَعلَیْه جَبْرُهُ؛ هر کس حیثیت مؤمنی را بشکند، بر او واجب است که آن را جبران نماید». [۷]
حاصل آن که حق الناس از نظر اسلام دارای گسترة وسیعی میباشد. به عبارتی حق الناس در همه ابواب فقه وجود دارد و میتوان گفت که بابی از ابواب فقه اسلامی نیست، مگر اینکه مسایل فراوانی در زمینه حق الناس وجود دارد.پس باید دانست که جامعه بر عهدة هر یک از اعضای خود حقوقی دارد که همگی به احترام و ادای آن موظفند وعمل به آنچه آدمی، خود انتظار انجام آن را از دیگران دارد، پایینترین درجه آن است. چنان که از امام صادق ـ علیه السّلام ـ درباره حق مؤمن بر مؤمن سؤال شد، آن حضرت فرمود: «... اَیْسَرُ حَقٍّ مِنها اَنْ تُحبُّ لِنفْسِکَ و تَکْرهُ لهُ ما تَکرَهُ لِنَفْسِکَ...؛ کمترین میزان حقوق برادرت بر تو آن است که آنچه را برای خودت دوست میداری برای او نیز دوست بداری و آنچه را برای خودت نمیپسندی، برای او نپسندی. [۸]
پی
نوشت ها:
۱. حدید/ سوره۵۷، آیه ۲۵.
۲.نساء/ سوره۴، آیه ۲۹.
۳. نساء/ سوره۴، آیه ۱۶۱.
۴. نهج البلاغه، خطبه ۱۷۵.
۵. میزان الحکمة ج ۲، ص ۴۸۰.
۶.بحار الانوار ج ۶، ص ۳۰.
۷.بحار الانوار ج ۲۲، ص ۳۵۱.
۸. بحار الانوار ج ۷۴، ص ۲۲۴.
منبع:ویکی فقه
211008