۰۴ آذر ۱۴۰۳ ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۰۵
عقیق: قرائت همیشگی قرآن کریم از توصیههای مؤکد خداوند در این کتاب آسمانی و هادیان معصوم دین اسلام است؛ «فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ».
به نظر میرسد عمل به قرآن کریم فقط از راه شناخت آن میسر است و بدیهی است که این شناخت نیز منوط به انس روز افزون با آن است و این انس تحقق نمییابد مگر با تلاوت آن در هر زمانی از شبانه روز که میسر باشد.
در این راه، بهرهگیری از صوت زیبای ترتیل قاریان استاد و همچنین ترجمهها و تفاسیر قابل تکیه میتواند ما را با قرآن مأنوستر و از نور آن بیشتر بهرهمند کند.
پیش از این پنج صفحه از قرآن کریم، هریک در قالب بستهای شامل تلاوت ترتیل، ترجمه و ذکر برخی پیامهای آیات تقدیم علاقهمندان شد؛ اما با توجه به استقبال خوبی که از آن صورت گرفت به نظر میرسد که چنانچه این طرح با تأنی بیشتری پیگیری شود میتواند اثرات عمیق و ماندگارتری داشته باشد؛ به این جهت از این پس این بستهها در حجم کمتر از یک صفحه از قرآن و مطابق با تقسیمبندی که در برخی از کتب تفسیری وجود دارد ارائه میشود و در طول روزهای پس از ارائه بسته نیز به انتشار معارف مربوط به همان آیات خواهیم پرداخت و پس از آن بستهای جدید ارائه میشود.
در سیره پیامبر مکرم اسلام(ص) نیز آمده است که ایشان قرآن را در مقاطع 10 آیهای به تازه مسلمانان میآموختند و تا زمانی که به خوبی در دل و جان آنها نمینشست اقدام به آموختن مقطع جدید نمیکردند.
اینک نیز چنانچه این روش پیاده شود بهره ما از حقایق قرآنی بیشتر و به تبع آن عمل ما قرآنیتر خواهد شد. ارباب لغت در معنای کلمه قرائت نیز گفتهاند «خواندن همراه با فهم»؛ پس مراد از قرائت قرآن روخوانی صرف نیست هرچند که آن نیز بر تورانیت انسان میافزاید؛ لیکن آنچه سبب بهرهمندی شایسته انسان از قرآن میشود فهمیدن مراد قرآن و عمل به آن است.
با توضیحاتی که داده شد از این پس بستههای مذکور مانند پنج شماره گذشته با بهرهگیری از ترجمه شیوای حضرت آیتاللهالعظمی «ناصر مکارم شیرازی» و تلاوت ترتیل دلنشین استاد مرحوم «محمدصدیق منشاوی» اما در حجم کمتر و پرداختن بیشتر به معارف آیات ارائه میشود.
همچنین امکان ارتباط با پایگاههای اینترنتی «درسهایی از قرآن» و آیتالله مکارم شیرازی برای مطالعه تفسیر آیات در قالب تفاسیر «نور» و «نمونه» در انتهای هربسته قرار داده شده است.
در ادامه ششمین شماره بسته انس با قرآن با عنوان «شفاء و رحمت» در پی میآید.
«وَ إِذَا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَ أَنصِتُواْ لَعَلَّکُمْ تُرْحَمُونَ؛ و چون قرآن خوانده شود گوش بدان فرا دارید و خاموش مانید امید که بر شما رحمت آید» (اعراف 204)
متن و ترجمه آیات
وَ إِذْ قَالَ رَبُّکَ لِلْمَلاَئِکَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الأَرْضِ خَلِیفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِیهَا مَن یُفْسِدُ فِیهَا وَ یَسْفِکُ الدِّمَاء وَ نَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَ نُقَدِّسُ لَکَ قَالَ إِنِّی أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ؛ و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت من در زمین جانشینى خواهم گماشت [فرشتگان] گفتند آیا در آن کسى را مىگمارى که در آن فساد انگیزد و خونها بریزد و حال آنکه ما با ستایش تو [تو را] تنزیه مىکنیم و به تقدیست مىپردازیم فرمود من چیزى مىدانم که شما نمىدانید(30)
وَ عَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء کُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلاَئِکَةِ فَقَالَ أَنبِئُونِی بِأَسْمَاء هَؤُلاء إِن کُنتُمْ صَادِقِین؛ و [خدا] همه [معانى] نامها را به آدم آموختسپس آنها را بر فرشتگان عرضه نمود و فرمود اگر راست مىگویید از اسامى اینها به من خبر دهید(31)
قَالُواْ سُبْحَانَکَ لاَ عِلْمَ لَنَا إِلاَّ مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّکَ أَنتَ الْعَلِیمُ الْحَکِیمُ؛ گفتند منزهى تو ما را جز آنچه [خود] به ما آموختهاى هیچ دانشى نیست، تویى داناى حکیم(32)
قَالَ یَا آدَمُ أَنبِئْهُم بِأَسْمَآئِهِمْ فَلَمَّا أَنبَأَهُمْ بِأَسْمَآئِهِمْ قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّکُمْ إِنِّی أَعْلَمُ غَیْبَ السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ وَ أَعْلَمُ مَا تُبْدُونَ وَ مَا کُنتُمْ تَکْتُمُونَ؛ فرمود اى آدم ایشان را از اسامى آنان خبر ده و چون [آدم] ایشان را از اسماءشان خبر داد فرمود: آیا به شما نگفتم که من نهفته آسمانها و زمین را مىدانم و آنچه را آشکار مىکنید و آنچه را پنهان مىداشتید مىدانم(33)
گزیدهای از پیامها
1- آفرینش ملائکه، قبل از آدم بوده است. زیرا خداوند آفریدن انسان را با آنان در میان گذاشت.
2- حاکم و خلیفه الهى باید عادل باشد، نه فاسد و فاسق؛ خلیفه نباید «یفسد فى الارض» باشد.
3- طرح لیاقتِ خود، اگر بر اساس حسادت نباشد، مانعى ندارد. «و نحن نسبّح بحمدک و نقدّس لک».
4- مطیع و تسلیم بودن با سؤال کردن براى رفع ابهام منافاتى ندارد. «أتجعل فیها».
5- توقّع نداشته باشید همه مردم بىچون و چرا، سخن یا کار شما را بپذیرند؛ زیرا فرشتگان نیز از خدا سؤال مىکنند. «قالوا أتجعل فیها»
6- برترى انسان بر فرشتگان، به خاطر علم است. «و علّم آدم...» و انسان براى دریافت تمام علوم، استعداد و لیاقت دارد. «کلّها»
7- فرشتگان عبادت بیشترى داشتند و آدم، علم بیشترى داشت. رابطه مقام خلافت با علم، بیشتر از عبادت است. «نسبّح بحمدک... علّم آدم الاسماء»
8- براى روشن کردن دیگران، بهترین راه، برگزارى امتحان و به نمایش گذاشتن تفاوتها و لیاقتهاست. «علّم... ثم عرضهم... فقال انبئونى»
9- به جهل خود اقرار کنیم. «لا علم لنا» فرشتگان عالىترین نوع ادب را به نمایش گذاشتند. کلمات «سبحانک، لاعلم لنا، علّمتنا، انّک، انت العلیم الحکیم» همه، نشانه ادب است.
10- به استعدادهاى لایق، فرصت شکوفایى و بروز بدهید «انبئهم باسمائهم»
منبع:فارس