۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۱ : ۲۲
عقیق:اما موج عظیم بیداری اسلامی در هنگامه شهادت آن حضرت در آخرین روز ماه صفر، جهان تشنه معرفت را به سوی حقیقت رهنمون شد. برای بررسی و واکاوی نقش سترگ حضرت علی بن موسی الرضا(ع) در بیداری اسلامی، گفتوگو کرده ایم با حجت الاسلام والمسلمین دکتر ناصر رفیعی محمدی، استاد اخلاق و کارشناس معارف اسلامی که در ادامه میخوانید.
جامعه اسلامی در عصر حیات امام رضا(ع) دستخوش موج انحرافات و جریانهای فکری مختلف بود، آن حضرت در تثبیت دین برای مقابله با این فرقهها از چه تدابیری بهره بردند؟- سه جریان فکری، اذهان عمومی را در عصر امام رضا (ع) دستخوش فراز و فرودهای خود کرده بود، اولین جریان به افکار عرب جاهلی اختصاص داشت که در کنار افکار مسلمانان به حیات خود ادامه میداد. جریان دوم مربوط به اندیشههایی بود که بر اثر اسلام به وجود آمد؛ یعنی فرهنگ اسلامی که پیامبر(ص) و ائمه معصومین(ع) در جامعه به دنبال آن بودند و جریان سوم جریانی بود که بر اثر فتوحات و گسترش اسلام وارد شد. بنابراین در یک تفکیک کلی میتوان گفت، این سه جریان به تفکیک شامل یک افکار دوره جاهلیت، دوم افکار اسلامی و سوم افکاری که از طریق بیگانگان وارد جهان اسلام شد و این مسأله در همه جا و در هر زمانی میتواند باشد و در این زمان نیز هست. در چنین شرایطی مأمون نیز به خلافت رسیده بود. وی خود را یک آزاد اندیش معرفی میکرد و از همین رو همه این جریانها آزادانه فعالیت داشتند و همین مسأله موجی از انحرافات را به ساحت دین وارد کرد. امام رضا(ع) در چنین فضایی مجبور به هجرت اجباری به خراسان شدند و از آنجا که مأمون تلاش میکرد موقعیت حضرت را تضعیف کند، کاری کرده بود که اندیشمندان سایر مذاهب شخصیت ثامن الحجج(ع) را در فضای مناظرهها به چالش بکشند. اما هشتمین پیشوای شیعه از آنجا که حجت خدا و امام معصوم بودند، با تدبیری ویژه از این چالش عبور کردند و مناظرات ایشان موجب شکست پی در پی مأمون شد. به طوریکه همین مناظرات به ظرفیتی برای توسعه دین و فرهنگ شیعی تبدیل شد.
پس با این حساب هجرت اجباری امام هشتم(ع) از مدینه به ضرر مأمون تمام شد، درست است؟
- بله، همین طور است، مأمون پس از رسیدن به خلافت به این
مسأله آگاه بود که حکومت او در برابر امامت امام رضا(ع) مشروعیتی ندارد، ضمن اینکه
محبوبیتی هم برای او در میان مردم وجود ندارد و قطعاً همه پیرو علی بن موسیالرضا(ع) هستند، در چنین شرایطی تصمیم گرفت حضرت
را به شهادت برساند و از آنجا که از بازخوردهای این مسأله واهمه داشت، تصمیم گرفت
با اجبار حضرت رضا(ع) به هجرت، ایشان را در حصار نظارت شدید خود در ایران نگه دارد
و بر همین اساس این امام همام را مجبور به ترک وطن کرد. اما این تاکتیک مأمون نه تنها
مؤثر نیفتاد، بلکه فرهنگ شیعی با موج دیگری از تبلیغات امام هشتم(ع) به اوج خود رسید،
چنانکه ما در دوران حضور امام رضا(ع) در ایران میبینیم که تمدن اسلامی به دوره
طلایی خود رسیده است، دروازههای علم باز شده و نهضت ترجمه به پویایی علمی کمک
شایانی کرد که این تاکتیکها دیدگاههای مأمون را همواره با شکست مواجه میکرد.
توسعه بیداری اسلامی از سوی امام رضا(ع) منحصر به مناظرات
بود یا اینکه حضرت از تدابیر دیگری نیز بهره بردند؟
- به نکته خوبی اشاره داشتید؛ زیرا امام رضا(ع) در راستای
تثبیت فرهنگ اهل بیت(ع) هر تهدیدی از سوی مأمون را به فرصت تبدیل میکردند تا
معارف اسلامی توسعه پیدا کند، برگزاری جلسات درس و بحث به دور از مجالس مناظره و
تربیت شاگردان مختلف در ایران از جمله این موارد است. همچنین حضرت رضا(ع) از ظرفیت
ایجاد شده با عنوان ولایتعهدی از هر فرصتی برای گوشزد کردن کلام حق به مأمون بهره
میبردند و در همین فضا به مشکلات مومنین در بند کارگزاران خلیفه عباسی رسیدگی میکردند.
- همانطور که میدانید مأمون از حصر امام رضا (ع) در خراسان
هدفی جز برطرف کردن موانع حکومت خود نداشت و بر این اساس از هر فرصتی استفاده میکرد
تا زمینههای شهادت امام هشتم(ع) را مهیا کند تا اینکه سرانجام موج محبوبیت حضرت
در میان مردم را برنتابید و ثامن الحجج(ع) را به زهر ظلم و کینه مسموم کرد. مأمون
که تلاش میکرد، شهادت امام رضا(ع) را مرگی طبیعی جلوه دهد، زمینهها را فراهم کرد
که در اولین مواجهه مردم با این خبر، خودش را از شهادت مظلومانهایشان تبرئه کند.
در این زمینه شیخ طبرسی مینویسد: «علتی که سبب شد مأمون، امام رضا (ع) را به شهادت
برساند، این بود که آن حضرت بیمحابا (و بدون ترس) حق را در برابر مأمون اعلام میکرد.
در بیشتر موارد در مقابل او قرار میگرفت که سبب عصبانیت و کینه او میشد...» اما
نقطه اوج بیداری اسلامی در میان جامعه مسلمین درست در روز تشییع پیکر حضرت محقق
شد، چنانکه پس از شهادت امام رضا(ع) شیعیان بدن شریف آن حضرت را در خراسان تشییع
کردند.
این تشییع جنازه به حدی پر شور بود که تا آن زمان مثل آن
دیده نشده بود؛ همه طبقات مختلف جامعه در تشییع پیکر امام (ع) حاضر شدند. یکی دیگر
از مکانها و زمانهایی که زنان گوی سبقت همت را از مردان ربودند، در مراسم تشییع
امام رضا(ع) بود. زنان محله نوغان که یکی از محلههای بسیار کهن آن زمانی بود که از
تاریخچه مشهد اثری و خبری نبود. (محله نوغان اکنون در اوایل خیابان طبرسی مشهد از
طرف حرم مطهر رضوی واقع است.) زنان نوغان هنگامی که از شهادت حضرت باخبر شدند،
بشدت متأثر و اندوهگین شدند و از مهریههای خود گذشتند تا مردان اجازه شرکت در
تشییع جنازه حضرت ثامن الحجج (ع) را به آنها بدهند. شاخههای
گلی را تهیه دیده و برای عرض ارادت به امام رئوف راهی تشییع جنازه شدند و بسیار
پرشکوه در این مراسم جانسوز و جانگداز شرکت کردند و این کار نیک، غریب نوازی و
میهمان نوازی را برای خود به ثبت رساندند.
این حضور انبوه و سوگواری باشکوه بار دیگر حقانیت اسلام و
امام هشتم(ع) را بر همگان آشکار، بیداری اسلامی را تثبیت و چهره سرشار از نفاق
مأمون را برملا کرد.
منبع:قدس
211008