کد خبر : ۱۲۹۱۷
تاریخ انتشار : ۲۵ شهريور ۱۳۹۲ - ۲۱:۰۰

چرا امام رضا(ع) را «عالم آل محمد»نامیدند؟

یک کارشناس دینی درباره‌ی اوصاف امام هشتم شیعیان(ع) گفت: یکی از القاب این امام همام، «عالم آل محمد(ص)» است.
 عقیق:حجه‌الاسلام «محمدتقی جعفری‌تهرانی» درباره‌ی این لقب توضیح داد: تاریخ شهادت امام جعفر صادق(ع) 25 شوال سال 148 هجری قمری است و امام رضا(ع) که نوه‌ی امام صادق(ع) هستند، 14 روز پس از شهادت پدر بزرگ‌شان یعنی در 11 ذی‌القعده همان سال متولد شدند.
 
وی افزود: امام صادق(ع) نوه‌ی خود را ندیدند اما به فرزندشان امام موسی‌بن جعفر(ع) نوید دادند که خداوند به شما فرزندی عنایت می‌کند که او «عالم آل محمد(ص)» است.
 
تجلی «عالم آل محمد(ص)» بودن امام رضا(ع) در مناظره‌ها
 
جعفری مناظره‌ها را صحنه‌ی بروز و ظهور بیرونی پیش‌بینی امام صادق(ع) دانست و گفت: هنگامی فرمایش امام صادق(ع) بر همگان آشکار شد که مامون عباسی مجالس مناظره را برپا کرد. در این جلسات بود که دوست و دشمن تسلط ثامن‌الحجج(ع) بر قرآن مجید و کتب آسمانی سایر ادیان و مذاهب را دیدند.
 
وی افزود: حضرت رضا(ع) در این مناظره‌ها با علمای ممتاز ادیان و مذاهب مختلف مانند جاثلیق مسیحی، راس‌الجالوت یهودی، موبد موبدان هربد یا هربذ زردشتی، نسطاس رومی و عمران صائبی ستاره پرست گفت‌وگو می‌کردند و سرانجام آنان را تسلیم خود می‌کردند.
 
جعفری یکی از نشانه‌های علم حضرت را احاطه امام هشتم(ع) به زبان‌های مختلف دانست و گفت: در این مناظره‌ها حضرت رضا(ع) مثلا با عالم یهودی به عبری و با موبد ایرانی به زبان خودش صحبت می‌کردند و به بیان امروز امام هشتم(ع) به زبان‌های زنده روزگار خودشان واقف بوده‌اند.
 
این کارشناس دینی گفت: هدف اصلی مامون عباسی از برگزاری این مناظره‌ها این بود که مکتب تشیع و خود حضرت را به چالش بکشد. اما این اقدام نتیجه معکوسی داشت و حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) بیشتر و بهتر شناخته شدند و بسیاری از بزرگان به ایشان گرایش یافتند.
 
چرا امام رضا(ع) به خراسان منتقل شدند؟
 
جعفری درباره‌ی انگیزه‌های مامون از انتقال امام هشتم(ع) از مدینه به خراسان گفت: مدت امامت امام رضا(ع) 20 سال بود، 17 سال در زمان هارون و 3 در زمان مامون. پدر مامون یعنی هارون امام موسی‌بن‌جعفر(ع) را زندانی کرد اما مامون که از اشتباه پدر درس گرفته بود، خواست ظاهر را حفظ و امام(ع) را کاخ نشین کند.
 
وی ادامه داد: مامون در پی آن بود که با انتقال بزرگترین شخصیت علویان به حکومت خود مشروعیت بخشد، علوی‌ها را کنترل و از قیام آن‌ها جلوگیری کند و خود امام(ع) را زیر نظر داشته باشد. امام رضا(ع) این توطئه مامون را خنثی کردند و گفتند که در عزل و نصب‌ها دخالت نمی‌کنند تا مهر تایید حکومت مامون نشوند و او به هدفش نرسد.
 
این کارشناس دینی گفت: مامون خیلی تلاش کرد از امام رضا(ع) در جهت مشروعیت‌بخشی حکومت خود استفاده کند و برای همین به نام امام رضا(ع) سکه ضرب کرد و یا دختر خود را به همسری حضرت(ع) درآورد.
 
جعفری درباره این اقدام مامون توضیح داد: مامون فرد دانشمند و عالمی بود. خودش هم در مناظره‌ها شرکت می‌کرد و فقط تماشاچی نبود. او در روایات اسلامی خوانده بود که حضرت مهدی(عج) از خاندان امام علی(ع) است. مامون می‌خواست امامان از نسل او باشند. در نتیجه درصدد برآمد ضمن وصلت با امام رضا(ع) و فرزندشان امام جواد(ع) اولاً قرابت و نزدیکی ایجاد کند و ثانیاً خاندان عباسی را با مهدویت گره بزند. در نتیجه دو دختر خود را به این دو امام بزرگوار داد تا مادر حضرت مهدی(عج) از خاندان عباسی باشد.
 
خلق‌وخوی امام هشتم
حجه‌الاسلام «محمدتقی جعفری‌تهرانی» درباره‌ی این لقب توضیح داد: تاریخ شهادت امام جعفر صادق(ع) 25 شوال سال 148 هجری قمری است و امام رضا(ع) که نوه‌ی امام صادق(ع) هستند، 14 روز پس از شهادت پدر بزرگ‌شان یعنی در 11 ذی‌القعده همان سال متولد شدند.
 
وی افزود: امام صادق(ع) نوه‌ی خود را ندیدند اما به فرزندشان امام موسی‌بن جعفر(ع) نوید دادند که خداوند به شما فرزندی عنایت می‌کند که او «عالم آل محمد (ص)» است.
 
تجلی «عالم آل محمد (ص)» بودن امام رضا(ع) در مناظره‌ها
 
جعفری مناظره‌ها را صحنه‌ی بروز و ظهور بیرونی پیش‌بینی امام صادق(ع) دانست و گفت: هنگامی فرمایش امام صادق(ع) بر همگان آشکار شد که مامون عباسی مجالس مناظره را برپا کرد. در این جلسات بود که دوست و دشمن تسلط ثامن‌الحجج(ع) بر قرآن مجید و کتب آسمانی سایر ادیان و مذاهب را دیدند.
 
وی افزود: حضرت رضا(ع) در این مناظره‌ها با علمای ممتاز ادیان و مذاهب مختلف مانند جاثلیق مسیحی، راس‌الجالوت یهودی، موبد موبدان هربد یا هربذ زردشتی، نسطاس رومی و عمران صائبی ستاره پرست گفت‌وگو می‌کردند و سرانجام آنان را تسلیم خود می‌کردند.
 
جعفری یکی از نشانه‌های علم حضرت را احاطه امام هشتم(ع) به زبان‌های مختلف دانست و گفت: در این مناظره‌ها حضرت رضا(ع) مثلا با عالم یهودی به عبری و با موبد ایرانی به زبان خودش صحبت می‌کردند و به بیان امروز امام هشتم(ع) به زبان‌های زنده روزگار خودشان واقف بوده‌اند.
 
این کارشناس دینی گفت: هدف اصلی مامون عباسی از برگزاری این مناظره‌ها این بود که مکتب تشیع و خود حضرت را به چالش بکشد. اما این اقدام نتیجه معکوسی داشت و حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) بیشتر و بهتر شناخته شدند و بسیاری از بزرگان به ایشان گرایش یافتند.
 
چرا امام رضا(ع) به خراسان منتقل شدند؟
 
جعفری درباره‌ی انگیزه‌های مامون از انتقال امام هشتم(ع) از مدینه به خراسان گفت: مدت امامت امام رضا(ع) 20 سال بود، 17 سال در زمان هارون و 3 در زمان مامون. پدر مامون یعنی هارون امام موسی‌بن‌جعفر(ع) را زندانی کرد اما مامون که از اشتباه پدر درس گرفته بود، خواست ظاهر را حفظ و امام(ع) را کاخ نشین کند.
 
وی ادامه داد: مامون در پی آن بود که با انتقال بزرگترین شخصیت علویان به حکومت خود مشروعیت بخشد، علوی‌ها را کنترل و از قیام آن‌ها جلوگیری کند و خود امام(ع) را زیر نظر داشته باشد. امام رضا(ع) این توطئه مامون را خنثی کردند و گفتند که در عزل و نصب‌ها دخالت نمی‌کنند تا مهر تایید حکومت مامون نشوند و او به هدفش نرسد.
 
این کارشناس دینی گفت: مامون خیلی تلاش کرد از امام رضا(ع) در جهت مشروعیت‌بخشی حکومت خود استفاده کند و برای همین به نام امام رضا(ع) سکه ضرب کرد و یا دختر خود را به همسری حضرت(ع) درآورد.
 
جعفری درباره این اقدام مامون توضیح داد: مامون فرد دانشمند و عالمی بود. خودش هم در مناظره‌ها شرکت می‌کرد و فقط تماشاچی نبود. او در روایات اسلامی خوانده بود که حضرت مهدی(عج) از خاندان امام علی(ع) است. مامون می‌خواست امامان از نسل او باشند. در نتیجه درصدد برآمد ضمن وصلت با امام رضا(ع) و فرزندشان امام جواد(ع) اولاً قرابت و نزدیکی ایجاد کند و ثانیاً خاندان عباسی را با مهدویت گره بزند. در نتیجه دو دختر خود را به این دو امام بزرگوار داد تا مادر حضرت مهدی(عج) از خاندان عباسی باشد.
 
خلق‌وخوی امام هشتم(ع)
 
جعفری درباره‌ی رفتار و خلق و خوی ثامن‌الحجج(ع) گفت: امام رضا(ع) چنان رفتاری داشتند که همه را شیفته خود می‌کردند. برای نمونه، فردی است به نام رجاء بن ابی ضحاک، او از سوی مامون ماموریت یافت تا امام رضا(ع) را تحت‌الحفظ از مدینه به مرو یا خراسان منتقل کند. او از نزدیکان فضل بن سهل است. به او گفته شده بود امام(ع) را از مسیرهایی بیاورد که شیعیان در آن‌ها نباشند، مثلا مسیری انتخاب شود که امام(ع) از قم عبور نکنند. در طول این سفر، همین آدم از شیفتگان حضرت می‌شود.
 
این کارشناس دینی اظهار کرد: از ضحاک نقل شده که گفته است حضرت رضا(ع) نماز شب را به نماز صبح و سپس طلوع آفتاب می‌رساندند، سپس به امور مردم می‌پرداختند. یعنی حضرت رضا(ع) صرفاً یک زاهد نبودند بلکه هم ذکر بود و هم گره‌گشایی از مشکلات خلق خدا.
 
وی افزو: فرد دیگری که به شدت تحت تاثیر امام(ع) قرار می‌گیرد، همسر فضل بن سهل وزیر مامون است. این بانو یکی از افرادی است که موضوع به شهادت رسیدن امام(ع) را مطرح کرد. چون تا مدت‌ها این تصور وجود داشت که حضرت(ع) به مرگ طبیعی از دنیا رفته‌اند.
 
تواضع امام رضا(ع)
 
جعفری در مورد شیوه‌ی زندگی امام رضا(ع) گفت: مردم انتظار داشتند ولیعهد مامون مانند سلاطین زندگی اشرافی داشته باشند. اما این‌گونه نبود.
 
این کارشناس دینی گفت: ابراهیم ابن عباس بیان می‌کند که هرگز ندیدم علی بن‌موسی‌الرضا(ع) با سخن خویش کسی را برنجاند. یعنی امام(ع) با گفتار خود موجبات رنجش کسی را فراهم نمی‌کردند. هرگز ندیدم که امام(ع) در مقابل کسی تکیه بزنند. تصور کنید با جایگاهی که امام(ع) دارند به مخاطب خود چقدر احترام می‌گذارند. هرگز ندیدم که امام(ع) به غلامان خود حرف زشتی بزنند. هرگز ندیدم که حضرت(ع) قهقهه بزنند، بلکه لبخند می‌زدند.
 
وی افزود: برخی اعمالی که ما انسان‌های معمولی انجام می‌دهیم ریاکارانه و برای جلوی دوربین است. اما رفتار امام رضا(ع) همیشه یکسان است و خلوت و جلوت ندارد. ابراهیم ابن عباس بیان می‌گوید که حتی در خلوت، امام هشتم(ع) غلامان خود را سر سفر کنار خود می‌نشاندند و با هم غذا می‌خوردند، حتی کارکنان اصطبل را که پست‌ترین رتبه را داشتند و به علت نوع کار بدنشان بوی ناخوشایندی داشت.
 
مامون، پست‌ترین خلفا
 
جعفری با بیان این‌که مامون از زیرک‌ترین و البته پست‌ترین خلفاست، گفت: درباره‌ی یزیدبن‌معاویه خیلی در تاریخ بد گفته‌اند که او شارب‌الخمر بود، ناکح‌البهیمه والمحارم، تارک‌الصلوه بود و بوزینه‌باز. همین یزید فاسق فاجر امام حسین(ع) را شخصاً به شهادت نرساند و هیچ خلیفه‌ای مستقیم و با دست خود چنین کاری نکرده است. اما تنها خلیفه‌ای که خود شخصاً امام معصوم(ع) را کشت، مامون بود که سم به امام رضا(ع) خوراند.
 
جعفری گفت: هارون پدر مامون دستور دستگیری، زندانی کردن و شکنجه امام موسی‌بن جعفر(ع) را صادر می‌کرد اما وقتی امام هفتم را نزد هارون می‌آوردند از جای خود بر می‌خاست و امام(ع) را کنار خود روی تخت می‌نشاند و حاضر نمی‌شد مستقیماً به امام هفتم (ع) اهانت کند.
 
نمی‌خواستم شرمندگی را در چهره‌اش ببینم
 
جعفری یادآور شد: روزی امام رضا(ع) مشغول صحبت در جمعی بودند. فردی وارد شد و سلام کرد و خطاب به امام رضا(ع) گفت از دوستان شما و خاندان شما هستم. از سفر حج بازمی‌گردم و پولم تمام شده و حتی هزینه‌ی یک منزل دیگر را هم ندارم. خواهش می‌کنم هزینه‌ی سفرم را بدهید. وقتی به شهرم برگردم این پول را از جانب شما صدقه می‌دهم. امام هشتم(ع) با لحنی دلنشین گفتند که صبر کن تا صحبتم تمام شود.
 
جعفری گفت: امام رضا(ع) پس از پایان سخن‌شان از حاضران برای خروج اجازه می‌خواهند، داخل منزل می‌شوند و پس از لحظاتی بدون این‌که از خانه بیرون بیایند از بالای درب کیسه‌ای را بیرون می‌فرستند. امام(ع) به آن مرد می‌فرمایند بیا و پول را بگیر، احتیاجی نیست که از جانب من صدقه بدهید.
 
وی گفت: وقتی علت این کار را از امام جویا می‌شوند، امام(ع) حدیثی از پیامبر نقل می‌کنند که فرمودند، کسی که عمل پسندیده را پنهان کند، عملش برابر 70 حج است. امام رضا(ع) هم فرمودند که نمی‌خواستم شرمندگی را در چهره‌اش ببینم.
 
جعفری درس‌های این ماجرا را چنین بیان کرد: اولاً، حضرت در حال صحبت هستند که سائل سخن امام رضا(ع) را قطع می‌کند، ولی امام(ع) عصبانی نمی‌شوند. اگر کسی سخن ما را قطع کند عصبانی می‌شویم. ثانیاً، با نهایت فروتنی از حاضران در مجلس برای رفتن به منزل و پول آوردن، اجازه می‌گیرند. ثالثاً، بیش از مبلغی که می‌خواهد به او می‎بخشند. رابعاً، امام(ع) توقع جبران ندارند، حتی در راه خیر. خامسا، نمی‌خواهند شرمندگی را در چهره فرد ببنند به همین علت درب منزل را باز نمی‌کنند و کیسه‌ی پول را از بالای در به او می‌دهند و حکم می‌کنند که برود و نماند.
 
جعفری درباره‌ی رفتار و خلق و خوی ثامن‌الحجج(ع) گفت: امام رضا(ع) چنان رفتاری داشتند که همه را شیفته خود می‌کردند. برای نمونه، فردی است به نام رجاء بن ابی ضحاک، او از سوی مامون ماموریت یافت تا امام رضا(ع) را تحت‌الحفظ از مدینه به مرو یا خراسان منتقل کند. او از نزدیکان فضل بن سهل است. به او گفته شده بود امام(ع) را از مسیرهایی بیاورد که شیعیان در آن‌ها نباشند، مثلا مسیری انتخاب شود که امام(ع) از قم عبور نکنند. در طول این سفر، همین آدم از شیفتگان حضرت می‌شود.
 
این کارشناس دینی اظهار کرد: از ضحاک نقل شده که گفته است حضرت رضا(ع) نماز شب را به نماز صبح و سپس طلوع آفتاب می‌رساندند، سپس به امور مردم می‌پرداختند. یعنی حضرت رضا(ع) صرفاً یک زاهد نبودند بلکه هم ذکر بود و هم گره‌گشایی از مشکلات خلق خدا.
 
وی افزو: فرد دیگری که به شدت تحت تاثیر امام(ع) قرار می‌گیرد، همسر فضل بن سهل وزیر مامون است. این بانو یکی از افرادی است که موضوع به شهادت رسیدن امام(ع) را مطرح کرد. چون تا مدت‌ها این تصور وجود داشت که حضرت(ع) به مرگ طبیعی از دنیا رفته‌اند.
 
تواضع امام رضا(ع)
 
جعفری در مورد شیوه‌ی زندگی امام رضا(ع) گفت: مردم انتظار داشتند ولیعهد مامون مانند سلاطین زندگی اشرافی داشته باشند. اما این‌گونه نبود.
 
این کارشناس دینی گفت: ابراهیم ابن عباس بیان می‌کند که هرگز ندیدم علی بن‌موسی‌الرضا(ع) با سخن خویش کسی را برنجاند. یعنی امام(ع) با گفتار خود موجبات رنجش کسی را فراهم نمی‌کردند. هرگز ندیدم که امام(ع) در مقابل کسی تکیه بزنند. تصور کنید با جایگاهی که امام(ع) دارند به مخاطب خود چقدر احترام می‌گذارند. هرگز ندیدم که امام(ع) به غلامان خود حرف زشتی بزنند. هرگز ندیدم که حضرت(ع) قهقهه بزنند، بلکه لبخند می‌زدند.
 
وی افزود: برخی اعمالی که ما انسان‌های معمولی انجام می‌دهیم ریاکارانه و برای جلوی دوربین است. اما رفتار امام رضا(ع) همیشه یکسان است و خلوت و جلوت ندارد. ابراهیم ابن عباس بیان می‌گوید که حتی در خلوت، امام هشتم(ع) غلامان خود را سر سفر کنار خود می‌نشاندند و با هم غذا می‌خوردند، حتی کارکنان اصطبل را که پست‌ترین رتبه را داشتند و به علت نوع کار بدنشان بوی ناخوشایندی داشت.
 
مامون، پست‌ترین خلفا
 
جعفری با بیان این‌که مامون از زیرک‌ترین و البته پست‌ترین خلفاست، گفت: درباره‌ی یزیدبن‌معاویه خیلی در تاریخ بد گفته‌اند که او شارب‌الخمر بود، ناکح‌البهیمه والمحارم، تارک‌الصلوه بود و بوزینه‌باز. همین یزید فاسق فاجر امام حسین(ع) را شخصاً به شهادت نرساند و هیچ خلیفه‌ای مستقیم و با دست خود چنین کاری نکرده است. اما تنها خلیفه‌ای که خود شخصاً امام معصوم(ع) را کشت، مامون بود که سم به امام رضا(ع) خوراند.
 
جعفری گفت: هارون پدر مامون دستور دستگیری، زندانی کردن و شکنجه امام موسی‌بن جعفر(ع) را صادر می‌کرد اما وقتی امام هفتم را نزد هارون می‌آوردند از جای خود بر می‌خاست و امام(ع) را کنار خود روی تخت می‌نشاند و حاضر نمی‌شد مستقیماً به امام هفتم (ع) اهانت کند.
 
نمی‌خواستم شرمندگی را در چهره‌اش ببینم
 
جعفری یادآور شد: روزی امام رضا(ع) مشغول صحبت در جمعی بودند. فردی وارد شد و سلام کرد و خطاب به امام رضا(ع) گفت از دوستان شما و خاندان شما هستم. از سفر حج بازمی‌گردم و پولم تمام شده و حتی هزینه‌ی یک منزل دیگر را هم ندارم. خواهش می‌کنم هزینه‌ی سفرم را بدهید. وقتی به شهرم برگردم این پول را از جانب شما صدقه می‌دهم. امام هشتم(ع) با لحنی دلنشین گفتند که صبر کن تا صحبتم تمام شود.
 
جعفری گفت: امام رضا(ع) پس از پایان سخن‌شان از حاضران برای خروج اجازه می‌خواهند، داخل منزل می‌شوند و پس از لحظاتی بدون این‌که از خانه بیرون بیایند از بالای درب کیسه‌ای را بیرون می‌فرستند. امام(ع) به آن مرد می‌فرمایند بیا و پول را بگیر، احتیاجی نیست که از جانب من صدقه بدهید.
 
وی گفت: وقتی علت این کار را از امام جویا می‌شوند، امام(ع) حدیثی از پیامبر نقل می‌کنند که فرمودند، کسی که عمل پسندیده را پنهان کند، عملش برابر 70 حج است. امام رضا(ع) هم فرمودند که نمی‌خواستم شرمندگی را در چهره‌اش ببینم.
 
جعفری درس‌های این ماجرا را چنین بیان کرد: اولاً، حضرت در حال صحبت هستند که سائل سخن امام رضا(ع) را قطع می‌کند، ولی امام (ع) عصبانی نمی‌شوند. اگر کسی سخن ما را قطع کند عصبانی می‌شویم. ثانیاً، با نهایت فروتنی از حاضران در مجلس برای رفتن به منزل و پول آوردن، اجازه می‌گیرند. ثالثاً، بیش از مبلغی که می‌خواهد به او می‎بخشند. رابعاً، امام(ع) توقع جبران ندارند، حتی در راه خیر. خامسا، نمی‌خواهند شرمندگی را در چهره فرد ببنند به همین علت درب منزل را باز نمی‌کنند و کیسه‌ی پول را از بالای در به او می‌دهند و حکم می‌کنند که برود و نماند.


منبع:ایسنا
212009

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین