چه روزي سادات مجبور به ترك خلافت شدند
مأمون بعد از مشورت با اطرافيانش مصمّم شد كه حضرت رضا (عليه السلام) را از مدينه به مرو طلب كند و وليعهد خود قرار دهد تا سادات طمع از خلافت بردارند و از مأمون اطاعت كنند. لذا رجاء بن ضحاك، مأمور مأمون براى انجام اين كار به مدينه مشرف شد.
عقیق: وقتى مأمون بر خلافت نشست، در شهر مرو اقامت كرد. در اطراف حجاز و يَمن
بعضى از سادات به طمع حكومت، با مأمون مخالفت كردند. مأمون بعد از مشورت با
اطرافيانش مصمّم شد كه حضرت رضا (عليه السلام) را از مدينه به مرو طلب كند
و وليعهد خود قرار دهد تا سادات طمع از خلافت بردارند و از مأمون اطاعت
كنند. لذا رجاء بن ضحاك، مأمور مأمون براى انجام اين كار به مدينه مشرف شد.
حضرت
مجبوراً از مدينه به سوى مرو حركت كردند. در آن زمان امام جواد (عليه
السلام) هفت ساله بود. وقتى امام به مرو رسيد مأمون به تجليل و تكريم حضرت
پرداخت، خواصّ و اصحاب خود را جمع نمود و گفت: در ميان آل عباس و آل على
فكر كردم هيچكس را افضل به امر خلافت از على بن موسى نيافتم، سپس رو كرد به
حضرت رضا (عليه السلام) و گفت اراده نمودم خود را از خلافت خلع كنم و به
تو تفويض نمايم، حضرت فرمود: اگر خلافت را خدا براى تو قرار داده جايز نيست
به ديگرى ببخشى و اگر مال تو نيست اختيار ندارى به ديگرى تفويض نمائى.
تا
مدت دو ماه ميان حضرت و مأمون گفتگو بود، هر قدر مأمون مبالغه كرد، حضرت
قبول نفرمود، مأمون گفت: حالا كه خلافت را قبول نمى كنى، ولايت عهدى را
قبول نما، سخنان بسيارى به ميان آمد ولى امام (عليه السلام) قبول نكرد،
بالاخره مأمون گفت: اگر قبول نكنى گردنت را مى زنم، حضرت فرمود: خداوند
نفرموده من خود را به مهلكه بياندازم، هرگاه مجبور نمائى قبول مى كنم به
شرط آن كه، كسى را عزل و نصب نكرده و كارى انجام ندهم.
سپس دست به سوى آسمان برداشت و عرض كرد: خداوندا تو بهتر مى دانى كه مرا اكراه نمودند و به ضرورت اين كار را اختيار كردم.
گفتني
است، ۲ هزار و ۱۰۰ كيلومتر از مسير ۳ هزار و ۴۵۰ كيلومتري هجرت امام رضا
(ع) از مدينه تا مرو در ايران اسلامي واقع شده و تاكنون ۱۶ منزلگاه و
قدمگاه قطعي آن حضرت در كشورمان شناسايي شده است.
منبع:حج
211001