۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۴ : ۰۳
هر انسان زمانی که متولد میشود مانند یک
الماسی است که تراش نخورده است. ممکن است این به دست شیطان بیفتد و آنجا
تراش بخورد. ممکن است به دست امام زمان (علیه السلام) بیفتد و آنجا تراش
بخورد. اگر به دست شیطان تراش بخورد برای انگشت شیطان خوب است و اگر به دست
امام زمان (عج) تراش بخورد برای دست امام زمان خوب است.
در آیه
257 سوره مبارکه بقره می فرماید: « اللهُ وَلیّ الذینَ آمَنوا » کسانی که
به راستی ایمان آورده اند، ولایت خدا را پذیرفته اند. اگر کم گذاشته باشد،
آن زمان ولایت شیطان را پذیرفته است. شیطان یک لحظه از من و شما غافل نیست.
تن
دادن به ولایت شیطان یعنی چه؟ یعنی آیا حرفش را گوش می دهی یا نه. اگر
اولین بار حرفش را گوش کردی، بار دوم راحتتر این کار را خواهی کرد. اگر
بار دوم گوش کردی او مسلط تر می شود. تا به جایی می رسد که کاملا عبد شیطان
می شود.
از این طرف هم اگر حرف امام زمان را گوش کند، بار اول
سخت تر است. بار دوم راحت تر است و بار سوم از آن هم راحت تر می شود. تا به
جایی می رسد که کاملا حرف گوش کن امام زمان می شود و تحت ولایت ایشان می
رود. ولایت امام زمان با ولایت خدای متعال فرقی ندارد.
انسان یا حرف شیطان را گوش می دهد یا حرف خدا را، فرض سومی وجود ندارد
بنابراین
این جواهر و این الماس می تواند به گونه تراش بخورد که لایق دست بزرگان
باشد و لایق دست پادشاه عالم و مالک الملوک که از اسماء خداوند است باشد.
این جواهر در صورتی برای آن دست شایسته می شود که به تراش الهی تن دهد. این
هم هیچ راه و وسیله ای ندارد جز حرف گوش کردن. انسان یا دارد حرف شیطان را
گوش می دهد یا دارد حرف خدا را گوش می دهد. فرض سومی وجود ندارد.
دامنه قدرت شیطان تا کجاست؟
در
آیه 71 سوره مبارکه ص می فرماید: « إذ قالَ رَبّکَ لِلمَلائِکةِ إنـّی
خالِقٌ بَشَرًا مِنْ طین» خدای متعال به فرشتگان فرمود من بشری از گل خلق
می کنم. در آیه بعد می فرماید: « فإذا سَوَّیْتـُهُ وَنفخْتُ فیهِ مِنْ
روحی فقعوا لهُ ساجدینَ» وقتی او ساخته شد و من از روح خود در او دمیدم،
تمام شما در برابر او به خاک بیفتید. تمام فرشتگان سجده کردند. در آیه 74
می فرماید: مگر ابلیس که کبر ورزید.
کسی که در حال گناه است، در آن لحظه گناه کردن بی ایمان است
اگر
انسان مومن باشد امکان ندارد که زیر بار حرف خدا نرود. لذا میگویند کسی
که در حال گناه است، در آن لحظه گناه کردن بی ایمان است. آن لحظه که در حال
گناه کردن است، بی ایمان است. اگر در همان لحظه از دنیا برود، بی ایمان از
دنیا رفته است. بعد که از گناه گذشت و به فکر افتاد و به عقل رسید، اگر
پشیمان شد، آنوقت ایمان برگشته است و اگر پشیمان نشد هم که دیگر هیچ.
در
ادامه می فرماید: «خَلقتنی مِنْ نارٍ وَخَلقتهُ مِنْ طینٍ» تو مرا از آتش
خلق کردی و او را از گل آفریدی. در آیه بعد میفرماید: «قالَ فاخْرُجْ
مِنها فإنـّکَ رَجیمٌ» از بهشت بیرون برو همانا تو رانده شدهای. شیطان گفت
تا روز معلومی به من مهلت بده. خداوند به او مهلت داد.
در
ادامه آمده: «قالَ فبعِزَّتِکَ لأغْویَنَّهُمْ أجْمَعینَ» قسم به عزت تو
همه آنها را اغوا می کنم. در آیه بعد آمده: «إلا عِبادَکَ مِنْهُمُ
المُخلصینَ» مگر بندگان مخلـَص را که من نمی تواتم اغوا کنم.
بندگان مخلَص چندتا هستند؟
در
آیه 13 و 14 سوره مبارکه واقعه می فرماید: «ثـُلـّة مِنَ الأوَّلینَ *
وَقَلیلٌ مِنَ الآخرینَ» یک دسته ای از گذشتگانند و اندکی از امت آخرند.
اینها از دایره اغوای شیطان بیرونند. بقیه چطور؟ غیر از آنهایی که چنگ
شیطان به آنها بند نمی شود بقیه چه می شوند؟ به بقیه بند می شود. شما می
توانستی سود داشته باشی. شما می توانستی برای خودت و دیگران سود داشته باشی
و برای یک لحظه سود نداری. کلاه بر سرت رفت.
درجایی خدایی
نکرده انسان را اغوا می کند و به گناه وادار می کند. اغوا می کند و انسان
را به بداخلاقی وادار می کند. ناگهان بیهوده داد می زنم. عصبانی شدن. یا
حرف بدی از دهانم بیرون میآید. این اغوا، جهنم است، اما هرگونه چنگش بند
شود من ضرر کردهام.
منبع: خبرگزاری دانشجو
211001