ماجرای شعری که صائم کاشانی برای نگارنده سرود
در ابتدای این مراسم و پس از شعرخوانی محمدرضا یزدی از پژوهشگران بازنشر کتاب «نغمههای پیروزی»، صائم کاشانی از شاعران آئینی و از دوستان نزدیک مرحوم نگارنده در سخنانی با اشاره به آشنایی خود با عبدالعلی نگارنده از دوران نوجوانی اظهار داشت: یادم هست وقتی نوجوان بودم کتاب شرار اندیشه مرحوم نگارنده به دستم رسید و آنقدر تحت تاثیر آن قرار گرفتم که در همان نوجوانی در وصف آقای نگارنده شعری سرودم.
وی سپس یادآور شد: در همان ایام در سفری که به مشهد داشتم به انجمن ادبی فرخ و به دیدن مرحوم دکتر قاسم رسا رفتم. البته ایشان در محل انجمن نبودند و به من آدرس مطبشان را دادند. وقتی به مطب ایشان مراجعه کردم، دیدم که بسته است. من هم به دفترخانه اسناد رسمی که در کنار مطب ایشان بود مراجعه کردم و جویای آقای رسا شدم. صاحب دفترخانه با خنده به من گفت شما شاعری یا مداح؟ و وقتی علت را جویا شدم گفت به مطب آقای رسا فقط شاعران و مداحان مراجعه میکنند و با خنده نشانی منزل ایشان را به من داد.
صائم کاشانی ادامه داد: در منزل آقای رسا وقتی ماجرای شعرم را که خطاب به مرحوم نگارنده بود، به ایشان گفتم، قرار شد به دلیل حضور آقای نگارنده در تهران شعر من به واسطه آقای رسا به ایشان برسد. چندی بعد مرحوم رسا به من که نوجوانی بیش نبودم تلفن کرد و گفت آقای نگارنده شعری در پاسخ به شعر شما سروده و فرستاده است که من هر دوی آنها را تا به امروز حفظ کردهام.
معرفت نگارنده کیمیایی نایاب استمحمدعلی مجاهدی دیگر شاعر آئینی حاضر در این مجلس نیز به عنوان سخنران بعدی این مراسم، با اشاره به اینکه موفق به شش بار دیدار آقای نگارنده در دوران حیات او شده است، گفت: یادم هست بیست ساله که بودم و به مشهد مشرف میشدم، در فلکه حضرتی که امروز خراب شده، دفتر نمایندگی قند فریمان بود و مرحوم احمد کمالپور در آن مشغول به کار بود. من آن زمان مشغول جمع آوری تذکره سخنوران قم بودم، صبحها به کتابخانه آستان قدس میرفتم و عصرها به محل آن دفتر که پس از پایان کار تبدیل به کانون شعر میشد، میرفتم. در آنجا بارها مرحوم قهرمان، گلچین معانی، غلامرضا قدسی، ذبیح الله صاحب کار و محمدرضا شفیعی کدکنی را که آن زمان درس حوزوی میخواند، دیدم و مرحوم نگارنده را هم در دو سه جلسه در آنجا زیارت کردم.
مجاهدی ادامه داد: نخستین چیزی از ایشان که مرا به خود جذب کرد این بود که وجودش سراسر تواضع و خاکساری بود. آقای نگارنده به معنای واقعی متواضع بودند و محبت از تمام وجودشان میبارید. من اگر بخواهم از دو بزرگوار پرچمدار شعر آئینی قبل از انقلاب یاد کنم باید از مرحوم نگارنده و خوشدل تهرانی حرف بزنم که به لایهها و ابعاد ارزشی شعر فاطمی و دینی احاطه و به آن عنایت تام و تمام داشتهاند.
مرحوم نگارنده برای گریه گرفتن شعر نمیسرودرضا نگارنده نوه پسری مرحوم نگارنده نیز از دیگر سخنرانان حاضر در این مراسم بود که در سخنان کوتاهی با اشاره به اینکه مرحوم نگارنده در زندگی و فعالیت ادبی اش با تکیه بر معرفت فعالیت داشت، اظهار داشت: شعرهای مرحوم نگارنده هم به واسطه معرفت بر اهل بیت سروده می شود و هدف وی از سرایش آنها ذکر مصیبت و یا گریه گرفتن از مخاطب نبوده است. ایشان سعادت دنیا و آخرت را در پیروی از مسیر اهل بیت میدانستند و معتقد بودند اگر این مسیر طی شود آنچه به انسان مومن باید ارائه شود، ارائه خواهد شد.
محمود اکبرزاده نخستین مولف کتاب نغمه های پیروزی نیز دیگر سخنران این مراسم بود.
وی با اشاره به اینکه برای نخستین بار این کتاب در سال 1343 منتشر شد، گفت: کتابی که امروز رونمایی می شود، حد اکمل کاری است که من و حاج آقا سروی در سال 43 انجام دادیم و چاپ دوباره آن منتّی است که بر سر ما گذاشته شده است.
وی ادامه داد: من در جلسات منزل مرحوم نگارنده چای در استکان میریختم و تعارف می کردم و یادم هست که بارها استاد محمدرضا حکیمی، مقام معظم رهبری، مرحوم قهرمان و صاحبکار به آن جلسات می آمدند و با آقای نگارنده صحبت می کردند.
همچون آب روان
علی انسانی شاعر و مداح اهل بیت نیز از دیگر سخنرانان این مراسم بود.
وی در ابتدا با اشاره به دو کتاب حاضر در مجلس گفت: یک شاعر آئینی امروز باید بداند که این کتاب ها چطور به دست ما رسیده است. آقای اکبر زاده در آن زمان سهم زیادی در تنویر افکار عمومی داشت چون افراد بسیار کمی بودند که اشعار قرائت شده توسط شاعران آئینی را از حفظ باشند و پیش خود نگه دارند جدای از آن در دوران قبل از انقلاب کارکردن بر روی شعر آئینی جدای از توان و مایه، قدرت و جرات نیز می خواست.
وی ادامه داد: شعر آئینی امروز می تواند مودبتر و با حرمتتر باشد ولی برخی از شعرا قدری کم لطفی میکنند. من امیدوارم حرکتهایی مانند جلسه امروز منجر به این شود که بتوانیم بار دیگر شاهد شعر آئینی فاخری باشیم که لااقل وهم نباشد.
وی با اشاره به شعرهای مرحوم نگارنده نیز گفت: شعرهای ایشان همچون آب روان بود و هیج تعقیدی نداشت.