۰۷ آذر ۱۴۰۳ ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۳۳ : ۱۶
یکی از معانی که لغتپژوهان برای «نفق» بر شمردهاند، این است که واژه «نفق» معناى تونل و راه زیرزمینى و «نافقاء» در برابر «قاصعاء» به معناى یکى از دو سوراخ لانه موش صحرایى به کار رفتهاند. برخى نیز احتمال دادهاند که این دو معنا، به یک دیگر بازگشته، یک ریشه دارند. به گفته ابن منظور در لسان العرب و فیروز آبادى در تاج العروس، عرب ماده و هیئتهاى گوناگون «نفق» را براى انسان به کار نمىبرد و تنها پس از کاربرد قرآنى آن، معناى این واژه در زبان عرب توسعه یافت. از این جهت میتوان احتمال داد «نفاق» یعنی مسیر یا سوراخی که در قلب فرد پیدا میشود و ایمانیات فرد را مورد چالش قرار میدهد.
از منظر اسلام منافقان افرادی هستند که در ظاهر خود را مؤمن و مصلح نشان میدهند، اما در باطن ایمان ندارند؛ با افراد بی دین، رفت و آمد و خلوت میکنند. نمازشان با کسالت و انفاقشان با کراهت است، نسبت به مؤمنان عیب جویند، از جبهه و جهاد فراری و از خدا غافلند ریاکار، شایعهساز و علاقهمند به دوستی با کفارند، ملاک علاقهشان کامیابی و ملاک غضبشان، محرومیت است، نسبت به پیشرفت مومنان نگران اما نسبت به مشکلاتی که برای مسلمانان پیش میید شادند.
آیات ابتدایی سوره احزاب به
مناسبت جنگ احزاب یا خندق چهره منافقان را به خوبی تصویر کرده است. خداوند
در آیه9 ماجرای این جنگ را با امدادهای غیبی خویش بر اهل ایمان آغاز
میکند و تا آیه11 به دنبال آن است که چندین معرفت را به اهل ایمان انتقال
دهد که یکی از آنان ابتلای مؤمنان در صحنههای سخت نبرد مقابل جبهه باطل
است؛ خداوند در آیه نهم این سوره پس از آنکه از امدادهای غیبی خویش بر اهل
ایمان در جنگ احزاب صحبت به میان میآورد، در ادامه از شدت صحنه این نبرد
سخن میگوید سپس به معرفی چهره منافقان میپردازد که برخی از این موارد را
در گذشته «اینجا» و «اینجا» عنوان کردیم و اکنون به ادامه آیات میپردازیم.
خداوند در آیات 18 و 19 خطاب به منافقان و در معرفی حالات آنان میفرماید:قَدْ یَعْلَمُ اللّهُ الْمُعَوِّقِینَ مِنْکُمْ وَ الْقائِلِینَ لِإِخْوانِهِمْ هَلُمَّ إِلَیْنا وَ لا یَأْتُونَ الْبَأْسَ إِلاّ قَلِیلاً«18»؛ بدون شک خداوند کسانی از شما که مردم را(از جبهه و جهاد)باز میداشتند و کسانی را که به برادران خود میگفتند به سوی ما بیایید(و خود را به کشتن ندهید)به خوبی میشناسد؛(آنان ضعیف و ترسو هستند)و جز اندکی به جبهه نمیروند. أَشِحَّهً عَلَیْکُمْ فَإِذا جاءَ الْخَوْفُ رَأَیْتَهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْکَ تَدُورُ أَعْیُنُهُمْ کَالَّذِی یُغْشی عَلَیْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَإِذا ذَهَبَ الْخَوْفُ سَلَقُوکُمْ بِأَلْسِنَهٍ حِدادٍ أَشِحَّهً عَلَی الْخَیْرِ أُولئِکَ لَمْ یُؤْمِنُوا فَأَحْبَطَ اللّهُ أَعْمالَهُمْ وَ کانَ ذلِکَ عَلَی اللّهِ یَسِیراً؛ در حالی آنان بر یاری شما بخیل هستند،که هرگاه(لحظات)بیم(و جنگ) پیش آید،آنان را میبینی چنان به تو مینگرند که چشمانشان(در حدقه) میچرخد،همچون کسی که مرگ او را فرا گرفته؛ پس همین که ترس از میان رفت، زبانهای تند و خشن(خود را)بر شما میگشایند،در حالی که نسبت به خیر(مال و غنیمت)بخیل هستند،آنان ایمان(واقعی)ندارند و خداوند اعمالشان را محو کردهو این کار بر خداوند آسان است.»
نکته1 ــ
بر اساس آیه18 «معوّق»به معنای باز دارنده و«بأس»به معنای سختی و میدان کارزار و جهاد است که در این آیه به معنای «بازدارنده» است و منافقان در صحنههای سخت نبرد میان مؤمنان و کفار کارشان بازداشتن برادران دینی خود از این کار است. لذا منافقان بزدل که خود از جبهه فرار میکنند، مانع حضور دیگران در جبهه می شوند. البته در قرآن به انواع برادری اشاره شده است، اما در این آیه منظور اصلی همان «برادری سیاسی و حزبی» است. از این جهت یکی از مهمترین پیامهای این آیه لزوم هشیاری مؤمنان در قبال مکر و ضعف منافقان است.
منبع:تسنیمنکته2ـ
نکته مهمتری که در این آیه وجود دارد، بر اساس فرازقَدْ یَعْلَمُ اللّهُمیتواننتیجه گرفت خداوند بر تمام جزئیات صحنه نبرد بین مؤمنان با کفار توجه دارد. همان طور که در آیات قبل مطرح شد، خداوند یکی از فلسفههای نبرد را «ابتلای مؤمنین» معرفی کرد لذا منافقان یکی از وسایل ابتلای مؤمنان به آزمونهای دشوار الهی است، در آنجا که فرمود: «هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدِیداً؛ آنجا بود که مؤمنان آزمایش شدند و به لرزه سختی دچار شدند.»