۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۷ : ۱۳
ایشان تصریح کردند: مثلاً گفته می شود ما ثروتمندانی را می شناسیم که همه امکاناتی دارند اما هرگز در کارهای خیر و نیکوکاری نظیر احداث مدرسه، درمانگاه، مسکن و تأمین جهیزیه و داروی افراد نیازمند مشارکت نمی کنند و توفیق الهی ندارند.
معظم له افزودند: گاهی افرادی هم هستند دست خالی هستند؛ اما در کار خیر اقدام می کنند و برنامه زندگانی آنان، سراسر کارهای خیر است و توفیق الهی شامل حال آنان است.
این مرجع تقلید با اشاره به اینکه یک بار کلمه توفیق درباره حضرت شعیب در آیه ۸۸ سوره هود «إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ» آمده است، تصریح کردند: حضرت شعیب می گوید: من آمدم این قوم گمراه و فاسد را اصلاح کنم، توفیق من از ناحیه خداست.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی با بیان اینکه توفیق در حقیقت به معنای فراهم آمدن اسباب کارهای خیر است، تصریح کردند: گاهی انسان در مسافرت با شخصی آشنا می شود و بعد پیوند دوستی مستحکم می شود و او را به کارهای خیر و نیک دعوت می کند و این جوان در پرتوی این دوست به کمال می رسد، این مسئله را می گویند توفیق الهی شامل حال او شده است؛ گاهی هم انسان با شخصی آشنا می شود که او را به فساد و تباهی و انواع گناه دعوت می کند که در این حالت از او سلب توفیق شده است.
ایشان افزودند: در بعضی از داستان ها نقل شده که مرد ثروتمندی موفق نمی شد کار خیر انجام دهد و هروقت سراغ او می آمدند پاسخ منفی می داد؛ یک بار با خود اندیشید که تا کنون کار خیر انجام ندادم؛ به دوستان خود گفت این کلید گاوصندوق را از من بگیرید و دست و پای من را هم ببندید و بروید در گاو صندوق را باز کنید و هرچه می خواهید بردارید!
این مرجع تقلید تصریح کردند: بعضی از اولیای الهی کارهای کوچکی انجام می دادند، اما روزنه ای به کارهای مهم برای آنان گشوده می شد و توفیق پیدا می کردند.
این مفسر برجسته قرآن کریم با اشاره به اینکه قرآن کریم ماجرای فرار حضرت موسی (ع) از مصر به خاطر کشتن یکی از قبطیان و ورودش به دیار شعیب، ملاقاتش با دختران حضرت شعیب، یاری رساندن به آنان در سیراب کردن گوسفندان و ازدواجش با یکی از دختران حضرت شعیب را بیان کرده است. اظهار کردند: هنگامی که موسی(ع) از مصر فرار کرد، شب ها و روزها در راه ها بود تا به شامات و سرزمین مدین رسید. موسی مشاهده کرد گروهی از مردم دامهای خود را آب می دهند اما پشت سرشان دو زن را یافت که گوسفندان خود را دور میکردند، موسی وقتی در این باره از آنان سؤال کرد، گفتند: ما به گوسفندان خود آب نمیدهیم تا شبانهای دیگر گوسفندانشان را برگردانند و پدر ما پیری سالخورده است. سپس موسی گوسفندان آنان را سیراب کرد و آنگاه به سوی سایه برگشت در حالی که هیچ پناهگاه و زندگی نداشت، اما یک کار خالصانه کرده بود.
حضرت آیت الله مکارم شیرازی با بیان اینکه کار نیکو اگر خالصانه باشد، کوچک آن هم بزرگ است، تصریح کردند: این کار خالصانه حضرت موسی باعث شد دختران به نزد حضرت شعیب بروند و ماجرا را بیان کردند؛ حضرت شعیب گفت برای اینکه او این کار خیر را انجام داده، نباید بی اجر و مزد بماند و یکی از دختران شعیب(ع) بازگشت و به موسی(ع) گفت پدرم از تو دعوت می کند و می خواهد مزد این کار تو را بدهد.
ایشان با بیان اینکه انسان باید از کار دیگران حق شناسی کند، افزودند: حضرت موسی جریان فرار خود از مصر را توضیح داد و حضرت شعیب به موسی(ع) گفت خوشحال باش تو نجات پیدا کردی، همینجا یکی از دختران را به ازدواج تو در می آورم و تو نیز وظیفه چوپانی گوسفندان ما را به عهده بگیر.
معظم له افزودند: این کار خیر کوچک برای موسی به خانه و همسر و پناهگاه تبدیل شد و درس نبوت را در محضر شعیب(ع) در این هشت سال آموخت و یاد گرفت.
این مرجع تقلید در پایان خاطرنشان کردند: یک کار خیر کوچک وقتی خالصانه باشد، توفیق بزرگی به انسان می دهد؛ راه رسیدن به توفیق الهی، انجام دادن کارهای خیر است که انسان را موفق به کارهای مهم دیگری می کند.