کد خبر : ۹۶۱۱۹
تاریخ انتشار : ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۳:۴۸
معتمدی:

رقابت قرآنی نوعی رفاقت است

من و برادرم با یکدیگر قرآن را حفظ می‌کردیم، تا قبل از فضای مسابقات تنها بحث رفاقتی مطرح بود. هر دو در خانه مباحثه می‌کردیم، اما در چند سال اخیر در چندین مسابقه رقابت قرآنی داشتیم.
عقیق:کارنامه قرآنی مسابقات بین المللی قرآن کریم و سایر رقابت‌های قرآنی مطرح و شناخته شده را که ورق بزنید، نام برادران معتمدی را جزء اسامی ممتاز و رتبه‌های برتر در مسابقات جهانی رشته حفظ کل قرآن کریم می بینید.

در این میان، موسی معتمدی که در سی و چهارمین دوره مسابقات بین المللی قرآن کریم بر سکوی اول رشته حفظ ایستاد، برادر حسین معتمدی است که در سال 91 در همین مسابقات رتبه اول جهانی را به دست آورده بود.

موسی معتمدی آخرین فرزند از خانواده معتمدی هاست که در شهر مقدس قم به دنیا آمده و رتبه‌های درخشانی را در کارنامه قرآنی خود دارد. برادران و خواهران او همگی از جمله حافظان و قاریان مطرح کشور هستند و همین فضای خانوادگی قرآنی زمینه ای شد تا امسال نام «موسی معتمدی» در مقام اول بسیاری از مسابقات کشوری و بین المللی قرآن کریم بدرخشد.

برای جویا شدن علت این موفقیت‌ها، زمینه قرآنی در خانواده معتمدی و برنامه‌های گذشته و آینده این چهره برجسته قرآنی، با او گفت‌وگویی انجام داده‌ایم که شرح آن را می‌خوانید.

  برای شروع گفت‌وگو خوب است به مبانی تربیتی و قرآنی در خانواده رجوع کنیم. ما در خانواده معتمدی چهره‌های برجسته قرآنی زیادی را مشاهده می‌کنیم که همگی از رتبه های ممتاز و اساتید در عرصه حفظ و قرائت قرآن کریم هستند. دلیل این امر چیست؟

در پاسخ به این پرسش فقط می‌توانم به لطف خدا استناد کنم که در خانواده‌ای مذهبی و قرآنی متولد شده و رشد کرده‌ام. از زمانی که به یاد دارم پدرم هر وقت فرصتی پیدا  می‌کرد مشغول تلاوت قرآن یا دعا می‌شد و آیات قرآن را حفظ می‌کرد. به طوری که تا امروز که تقریبا 70 ساله هستند بسیاری از آیات و احادیث را به یاد دارند. الحمدالله خانواده قرآنی داشتم و خانه ما همیشه محفل انس با قرآن بود. اتفاق خوبی که برایم افتاد این بود که ما هشت برادر بودیم و من که فرزند آخر هستم مورد توجه خاص والدین و برادرهایم در تربیت قرآنی قرار گرفتم.

نقش برادرهایتان در حفظ قرآن توسط شما و کسب رتبه های برتر قرآنی چه بود؟

برادر بزرگ‌ترم، مهدی معتمدی، که با حجت‌الاسلام سیدمحمدحسین طباطبایی وارد بحث حفظ و قرائت قرآن بود. او یک کلاس قرآن در دارالتلاوه قم راه‌اندازی کرده بود و  من را از حدود پنجج سالگی‌ام به همین کلاس قرآنی که خودش راه انداخته بود، می‌برد.

از همان پنج سالگی که سواد خواندن و نوشتن نداشتم با ضبط صوت و نوارهای تلاوت، قرآن را حفظ می‌کردم. برادرم از همان دوران کودکی، دست من را هم برای حفظ و قرائت قرآن می گرفت و راهنمای خوبی برایم بود. در عین حال همان طور که اشاره کردم، فضای خانواده ما فضای قرآنی بود. تا اینکه برادرم، مهدی، خودش حافظ کل قرآن شد بعد از آن برادر دیگرم، احمد، حافظ کل قرآن شد. در همان دوران من و حسین که تقریبا هم سن هستیم، هم که توفیق پیدا کردیم که وارد عرصه حفظ شویم تا اینکه در نهایت رتبه بین‌المللی کسب کردیم.

با تشویق خانواده، از پنج سالگی حفظ قرآن را شروع کردم

از چه زمانی حفظ قرآن را به طور جدی و پیگیر شروع کردید؟

به یاد دارم که من سال سوم راهنمایی بودم و برادرم، حسین، در مقطع دوم دبیرستان تحصیل می‌کرد. هر دو با هم در دوره حفظ یک ساله قرآن کریم در جامعه القرآن الکریم شرکت کردیم. تا آن زمان، چند جزء را به طور پراکنده حفظ بودم، اما از آن زمان برنامه حفظ قرآن را به طور جدی شروع کردم.

با این توضیحات، خانواده نقش بسیار مهم و اثرگذاری در تربیت قرآنی فرزندان و حتی حافظ و قاری موفق شدن آنها دارد. درست است؟

کاملا درست است. خانواده در تربیت قرآنی فرزندان و مانوس شدن آنها با آیات وحی اثر بسیار زیادی دارد. چون پدر و مادر و خواهر و برادرهای بزرگ‌تر محرک خوبی هستند تا کوچک‌ترهای خانواده به سمت قرآن گرایش پیدا کرده و با معنویات انس بگیرند. در سن کودکی که شخص قوه تشخیص ندارد، تحت تأثیر فضا و جو خانه قرار می‌گیرد. در این شرایط مشخص است اگر خانواده قرآنی باشد کودک به سمت قرآن می‌رود. به همین دلیل است که خودم را مدیون پدر و مادرم و برادرم، احمد، می‌دانم که بنیانگذار حفظ قرآن در خانواده ما بوده است.

رقابت اهالی قرآنی، رفاقت آنها را رد نمی‌کند

در صحبت‌هایتان اشاره کردید که شما و برادرتان، حسین معتمدی، که تقریبا هم سن بودید، همراه یکدیگر حافظ قرآن شدید. سوالی که ممکن است برای مخاطبان مطرح شود، این است که رقابت قرآنی بین برادرها چگونه بوده؟ درواقع می‌خواهیم بدانیم شما تا چه اندازه رقابت داشتید و چقدر رفاقت؟ چقدر باعث پیشرفت یکدیگر بودید و در فضای حفظ قرآن مباحثه داشتید؟

در مباحث حفظ قرآنی چون من و برادرم با یکدیگر قرآن را حفظ می‌کردیم، تا قبل از فضای مسابقات تنها بحث رفاقتی مطرح بود. هر دو در خانه مباحثه می‌کردیم، به هم کمک می‌کردیم، من غلط‌های حفظی او را می‌گرفتم و او اشتباهات من را تذکر می‌داد. این همراهی برای تسلط بر حفظ، کمک زیادی به هر دویمان می‌کرد. چون بقیه برادران در مدارس حوزه مشغول تحصیل بودند و فقط من و حسین در خانه بودیم.

سال اولی که می‌خواستیم در مسابقات شرکت کنیم، پنج جزء حفظ کرده بودیم و فضای رقابت چندانی بین ما حاکم نبود. چون برادرم در رشته بالای 16 سال شرکت داشت و من زیر 16 سال؛ که هر دو هم رتبه اول را کسب کردیم.

اما در چند سال اخیر در چندین مسابقه رقابت قرآنی داشتیم و حتی این رقابت را با برادر دیگرم، احمد، هم تجربه کرده‌ایم. به هر حال رقابت قرآنی هم نوعی رفاقت است و اصول برادری را نقض نمی‌کند. وقتی هدف، تسلط به قرآن و اصل شرکت در مسابقات و موفق شدن بود، همه ما به یکدیگر کمک هم می کردیم.

سال 90 که حسین معتمدی در مسابقات حفظ کل قرآن از سوی سازمان اوقاف و امور خیریه رتبه اول را کسب کرد، من در آن رقابت حضور نداشتم. البته سهمیه داشتم اما به خاطر کنکور شرکت نکردم و به این ترتیب با حسین در اوقاف رقابت آنچنانی نداشتیم. اما با برادرم، احمد معتمدی، در مسابقات اوقاف رقابت کردیم. برای یکدیگر آرزوی موفقیت می‌کردیم و به هم کمک می‌کردیم. در زمان مسابقات همه می‌خواهند اجرای خوبی ارائه دهند و البته از موفقیت قرآنی دیگری هم خوشحال می‌شویم.

قرآن را در طول یک سال حفظ کردم

درباره رفاقت­‌ها و رقابت‌­های برادرانه و سابقۀ خانوادگی­تان توضیحاتی دادید. در مورد شروع حفظ خودتان بگویید.

من مقدمات حفظ را از سن پنج سالگی آغاز کردم . تا قبل از شرکت در دوره‌های حفظ کل، جزء 30 و سوره­‌های وسط قرآن را حفظ کرده بود منتها فراموش شده بود. وقتی تقریبا 15ساله بودم، پدر و مادرم پیشنهاد دادند مدرک سیکلم را که گرفتم، حفظ کل قرآن را شروع کنم. دو سال قبل از آن هم برادرم، احمد، از همین طریق حافظ کل قرآن شده بود. من هم دیدم طرح خوبی است و استقبال کردم.

چه سالی بود که حفظ قرآن را شروع کردید؟

از مرداد سال 81 تا سال 82 کل قرآن را حفظ کردم.

حفظ یک ساله چگونه است؟ شما این روش حفظ را پیشنهاد می­‌کنید یا فکر می­‌کنید شخص باید شرایط خاصی برای حفظ قرآن داشته باشد تا بتواند در طول یک سال حافظ قرآن شود؟

در این زمینه اختلاف­ نظرهای زیادی وجود دارد. من معتقدم ورود به برنامه حفظ یک ساله، شروطی دارد.از یک سو حسن حفظ یکساله آن است که فرسایش ندارد و سریع تمام می­‌شود؛ شخص ثمره تلاشش را زود مشاهده می‌کند. اما این موفقیت با چند شرط محقق می‌شود؛ یکی اینکه شخص استعداد و توانایی حفظ قرآن در مدت یک سال را داشته باشد. چون برخی افراد این توانایی را ندارند. در عین حال حتماً باید در این زمینه وقت بگذارد و حتی اگر استعدادش هم کم است؛ اگر در این زمینه وقت بیشتری بگذارد موفق می‌­شود، معمولاً افراد وقت نمی­‌گذارند سرشان شلوغ است و کارهای دیگری می­‌خواهند کنار آن انجام بدهند.

شما در آن سال که حفظ قرآن را شروع کردید، مرخصی تحصیلی گرفته بودید؟

بلکه من و برادرم آن سال درس نمی‌­خواندیم و مرخصی تحصیلی گرفته بودیم و فقط حفظ قرآن داشتیم. اما برخی افراد می‌خواهند فعالیت‌­های جنبی را هم داشته باشند و قرآن را هم حفظ کنند، مسلم است کار سخت می­­‌شود.

از نظر شما بهترین سن برای حفظ یک ساله قرآن، چه سنی است؟

سن افراد هم فرق می‌­کند و برای حفظ یکساله سن 13 ساله تا حدود 16 سالگی بهتر جواب می‌­­دهد. البته فرد باید پشتکار داشته باشد، چون در زمان حفظ، فرد بعد از مدتی خسته می­شود به این دلیل که فعالیت ذهنی­‌اش زیاد می­‌شود. اما اگر پشتکار داشته باشد به نظرم خیلی بهتر از این است که بخواهد چندین سال معطل شود. البته تا دو سه سال بعد از آن هم مراقبت می­‌خواهد و باید مراقبت ویژه داشته باشد، نه اینکه فقط حفظ کند و بعد کار را رها کند. چون نگهداری حفظ سخت‌­تر از حفظ کردن است.

شما برای تثبیت و نگهداری محفوظات­تان چقدر وقت می‌­گذارید؟

من از سال 88 که دوباره حفظ قرآن را شروع کردم، در سال اول تقریباً بر 25 جزء مسلط بودم. یک بار هم در رشته حفظ 20 جزء در مسابقات جامعة­القرآن در مرحله کشوری رتبه اول را کسب کردم. بعد از آن 6 سالی که در حوزه بودم یک مقداری محفوظاتم کمرنگ‌­تر شد و نشد درست تثبیت کنم. اما از سال 88 که دوباره شروع به تثبیت کردم تا یکی دو سال روزی پنج  جزء را مرور می‌کردم و بعد از آن هم چون مسابقات بود، همان برنامه را ادامه دادم. ایام غیرمسابقات هر روز تا دو یا سه جزء می­خواندم. در حال حاضر هم اگر روزانه یک جزء را مرور کنم، کفایت می‌کند. بعضی روزها شاید کمتر بخوانم ولی محفوظاتم را دارم چون دیگر تثبیت شده است. اگر فرد دو سه سال روزی تا پنج جزء را مرور کند، تثبیت می­‌شود و بعد می‌­تواند با روزی یک یا دو جزء محفوظاتش را نگه دارد.

آشنایی با اصول تجوید و صوت و لحن اثر مهمی در موفقیت قرآنی حفاظ دارد

همان طور که می‌دانیم، در مسابقات امروزی صد نمره حُسن حفظ دارد و صد نمره هم مربوط به تجوید و لحن است. اگر کسی در این زمینه‌­ها کار نکرده باشد نمی­‌تواند در مسابقات موفق باشد. خود شما برای آموزش این نکات از آموزش ویژه‌ای بهره برده بودید؟

بله. به عنوان مثال امسال در مسابقات بین‌­المللی ایران در مرحله نهایی پنج یا 6 نفر حُسن حفظ­شان را کامل خواندند یعنی نمره 100 را دریافت کردند ولی رقابت روی صوت و لحن و تجوید بود. در کنار حفظ این موارد هم باید انجام شود. زمانی که ما در جامعهةالقرآن حفظ می­‌کردیم، آموزش صوت و تجوید هم داشتیم و البته از قبل، کلاس قرائت رفته بودیم و صوت و لحن هم کار کرده بودیم. منتها بعد از اینکه فرد حافظ مسلطی شد بهتر می­‌تواند در این زمینه‌­­ها وقت بگذارد. اگر در حین حفظ خیلی نتوانست وقت بگذارد بعد از آن حفظ برای این کارها فرصت است.

یک مقدار از فعالیت­های رقابتی و مسابقات بگویید چه زمانی در مسابقات شرکت کردید و از این به بعد چقدر لازم می‌دانید در مسابقات شرکت کنید؟

مسابقات بین­‌المللی ایران به نوعی پایان کار حافظ قرآن است. چون فرد بعد از کسب رتبه اول دیگر نمی‌تواند در مسابقات سازمان اوقاف و امور خیریه شرکت کند. به نظر من شرکت در مسابقات دیگر هم چندان جالب نیست و باید اجازه دهیم فضا برای دیگران باز شود و وارد مسابقات شوند. شاید یک مقداری برای حافظ قرآن کسر شأن است که رتبه اول بین‌­المللی را گرفته حالا بخواهد مسابقات دیگر را شرکت کند، مگر مسابقات بین‌­المللی برون­‌مرزی یا جاهای دیگری شرکت کند.

قبلاً در چه مسابقاتی شرکت کردید؟

همان سالی که قرآن را حفظ می‌کردم، در مسابقات 20 جزء جامعة­القرآن اول شدم. بعد از آن هم سال اول و دوم طلبگی در مسابقات 10 جزء طلاب اول شدم و بعد حدود چهار سال در مسابقه‌ای شرکت نکردم، تا سال 89 اکثرِ مسابقات را شرکت کردم. به عنوان مثال در مسابقات طلاب سراسر کشور دو بار مقام اول را در حفظ کل کسب کردم، یکی سال 90 و یکی هم سال 93 بود که رتبه اول را کسب کردم، چون تا دو سال نمی‌­توانستم شرکت کنم. سل 94 هم در مسابقات کشوری جامعهةالقرآن رتبه اول را کسب کردم، همچنین در مسابقات کشوری دانشجویان سال 93 و 94 اول شدم.

در مسابقات اداره کار کشور در سال 92 رتبه دوم و در سال 94 رتبه اول را به دست آوردم.

در این میان، مسابقات کشوری سازمان اوقاف و امور خیریه که معتبرتر از سایر مسابقات است، در سال 92 دوم شدم و بابت همین رتبه دوم، با دو سال تاخیر در سال 94 به مسابقات بین­‌المللی روسیه اعزام شدم و آنجا رتبه اول حفظ را کسب کردم. سال 94 هم جزء ممتازان مسابقات اوقاف و امور خیریه بودم. در سال 95 هم اول شدم و برای مسابقات بین‌­المللی ایران انتخاب شدم.

در مسابقات دارالقرآن امام علی علیه السلام تهران که هر سال در سطح کشوری برگزار می‌­شود، در سال 93 اول شدم.

از شکست ها درس بگیریم

از موفقیت‌های قرآنی‌تان گفتید. اما آیا تا به حال در این مسابقات شکست خوردید؟

بله مسابقات زیادی شکست خوردم.

در این شکست­ها چه چیزی به دست آوردید؟

به عنوان مثال در مسابقات سال 93 در مرحله کشوری سازمان اوقاف که در تبریز برگزار می‌شود، نمره تجوید را خیلی پایین گرفته بودم که البته به عقیده برخی افرادی که در هیات داوران بودند، نوعی ناداوری شده بود. ولی بالاخره همان اتفاق زمینه‌ای می­‌شود حافظ قرآن بیشتر در نقطه‌­ای که ضعیف است کار کند.

همچنین مسابقات دیگری هم بوده که از لحاظ حفظی غلط خواندم و باعث شده بیشتر در زمینۀ حفظ کار کنم و مسابقاتی بوده که خودم خوب نخواندم و یا اگر خوب خواندم سلیقۀ داوران متفاوت بود. چون یک درصدی از مسابقات هم به نظر داوران بستگی دارد یعنی اگر شما بتوانید داوران را در مسابقات عوض کنید نتیجۀ مسابقات هم خیلی تغییر می­‌کند چون در یک مسابقه­‌ای یک داوری لحن را به من 22 داده و همان تلاوت را یک داوری گوش داده گفته این نمره این لحن 25 است، یعنی دو سه نمره اختلاف؛ در صورتی که در مسابقات بابت نیم نمره رتبه­‌ها تغییر می‌­کند.

به عنوان حافظ موفق قرآن کریم، این روزها چه می‌کنید؟ همچنان درس حوزوی را ادامه می­دهید؟

6 سال در حوزه تحصیل کرده‌ام  و وقتی سطح دو حوزه را که گرفتم، فعالیت‌­های قرآنی‌­ام را شروع کردم و در حال حاضر در آموزش و پرورش استان اصفهان مشغول کار هستم و عربی، قرآن و دینی تدریس می‌­کنم که خیلی از آنها برگرفته از درس­‌هایی است که در حوزه خوانده‌ام. ولی فعلا در کلاس‌های حوزه شرکت نمی‌کنم، چون در اصفهان ساکن شدم و حوزه هم قم بودم. یک مدتی کتاب­هایش را خودم می­‌خواندم یا مثلاً یکسری کتاب‌­های ترجمه شرح نوشتم که هنوز چاپ نشده است.

شما تحصیلات دانشگاهی هم دارید؟

بله. فوق ­لیسانس فقه و مبانی حقوق از دانشگاه قم دارم که سال 94 فارغ التحصیل شدم.

مدتی است وارد عرصه دعاخوانی و مداحی شده‌ام

شما مداحی و روضه‌خوانی هم می­‌کنید؟

بله. اگر توفیق داشته باشم در عرصه دعاخوانی، روضه­‌خوانی و مداحی هم مشغول هستم.

چه مدت است مداحی می‌­کنید؟

تقریباً از سال 84 در قم پیش آقایان سلحشور و میرعماد کلاس مداحی می رفتم و از آن زمان کم و بیش می­خواندم. البته در قم که بودم بیشتر بود و حالا اصفهان که آمدم تا سال گذشته کمرنگ­تر بود و امسال توفیق داشتم چند باری در جلسات مختلف مداحی، دعاخوانی و مولودی­خوانی و روضه­خوانی را داشته‌ام.

می‌دانیم دعاخوانی یک شیوۀ خاصی دارد و سبک­‌های خاصی دارد و سبک هر دعایی با دعای دیگر متفاوت است. شما چقدر به این رشته علاقه دارید؟ و آیا هر کسی که با تلاوت قرآن آشنا باشد می­­‌تواند وارد این حوزه شود؟

من قبل از اینکه وارد مسابقات قرآنی شوم به خاطر علاقه‌­ای که داشتم وارد بحث مداحی و دعاخوانی شدم. چند سالی که قم بودم جلسۀ هفتگی و هیات داشتیم، جلسۀ سینه­‌زنی و روضه­‌خوانی داشتیم. میان برنامه حفظ قرآن که داشتم با مداحی و دعاخوانی برای من خیلی ارتباطی وجود نداشت. این طور نیست که حتماً کسی که قاری قرآن است بتواند دعا بخواند. یک زمینه و کارِ جدایی می­‌طلبد ولی معمولاً افرادی که می‌­روند یک مقدار تداخل پیدا می­‌کند. مثلاً فردی که قرآن می ­خواند اگر نتواند سبک­ها و نغمه­‌ها را تشخیص بدهد مداحی هم کار کرده باشد، گاهی داوران می­‌گوید او دارد مداحی می­­‌خواند. یا مداحی که می‌­خواند از مقامات قرآنی استفاده می­‌کند. اما من چون هر دو را کار کردم یک وقت­‌هایی به من کمک می­‌کرد مثلاً در یکسری مسابقات می‌­شد من قرآن می­‌خواندم، مثلاً اساتید یا داوران قرآن یک قسمتی را خیلی پسندیده بودند. من می­‌دانستم این یک ترتیبی از یک نغمه مداحی با نغمۀ قرآنی ترکیب شده و لحن زیبایی هم شکل می‌گرفت.

در مجموع کسی که هر کدام از مداحی، دعاخوانی و قرائت قرآن را به طور جداگانه کار کرده باشد می­‌تواند موفق باشد.

در حال یادگیری قرائت قرآن هستم

این برنامه ها برای شما تداخل زمانی و فکری ایجاد نمی‌کند؟

طبیعتا تا یک مدتی مسابقات قرآن می‌­رفتم توفیق مداحی کمتر شده بود و امسال که در مسابقات شرکت نداشتم، توفیق مداحی بیشتر شده است.

در این میان قرائت قرآن را دوست داشتم و ما هم بیشتر ترتیل می‌­خواندیم. چند وقتی که مسابقات تمام شد کلاس‌های استاد شاه‌­میوه در اصفهان شرکت می­‌کنم و ایشان از ما حفظ می­‌پرسید و ما ترتیل می‌­خواندیم. وقتی در مسابقات اول شدم و دیگر کارِ حفظ تمام شده بود، به جلسه ایشان رفتم و گفتم می‌­خواهم قرائت را شروع کنم. هم خندید و هم تعجب کرد. یک برنامه‌­ای داد و الان چند وقتی است کم ­کم قرائت کار می­‌کنم، اما نه به این صورت که بخواهم حرفه­‌ای و مسابقه­‌ای وارد شوم. فعلاً  اینطور نیست ولی شاید بعداً توفیق پیدا کردم و در مسابقات قرائت شرکت کردم.

آینده موسی معتمدی را چگونه می‌­بینید؟ درواقع می‌خواهیم بدانیم برنامه شما برای آینده چیست؟

مسابقات قرآن برای حافظ قرآنی که رتبه یک بین­‌المللی را به دست بیاورد مانند مدرک دکتری می­‌ماند و مانند یک دکتر متخصصی که درس می­‌خواند که بعد بتواند خدمت کند. من هم دوست دارم در این زمینه فعالیت کنم و حالا در مسابقات هم به بالاترین نقطه رسیدم، بتوانم در بحث حفظ قرآن خدمت کنم. همانطور که مرحوم آیت‌­الله بهجت گفته بودند که وظیفۀ شما تولید امثال است، یعنی وظیفۀ شما این است که حافظ قرآن تربیت کنید.

در حال حاضر هم در جهت منویات مقام معظم رهبری علاقه و هدفم این است که بتوانم در این زمینه فعالیت داشته باشم. در آموزش و پرورش هم بیشتر در این زمینه فعالیت دارم. محافل قرآنی را داریم، بحث دعوت از دانش‌­­آموزان برای کلاس­‌های حفظ یا جلسه­ محوری هم توفیق داشتم. علاقه دارم در زمینه کلاس­داری و تربیت حافظان فعالیت کنم.

این روزها خودتان در کلاس‌های حفظ قرآن تدریس می‌کنید؟

تا چند ماه قبل جلسۀ محوری جمعه­‌ها و پنجشنبه­‌ها داشتم که یکی از طرف آموزش و پرورش برگزار می‌شد و دیگری هم از طرف مهد قرآن بود. متاسفانه این کلاس ها تداخل پیدا کرد و با تعطیلات نوروزی و امتحانات، فعلاً به حالت تعلیق درآمده است. البته برنامه ای داریم تا بتوانیم جلسه‌­ای راه بیندازیم و انشاءالله موفق شویم و دوباره تدریس حفظ قرآن را شروع کنیم.

همسران دو بال پرواز تا صعود به قله های موفقیت معنوی باشند

اشاره کردید که خانواده پدری‌تان همراه و راهنمای بزرگی در موفقیت‌های قرآنی بوده‌اند. زندگی پس از تاهل چگونه است؟ درواقع می‌خواهیم نقش همسران در توفیقات معنوی یکدیگر را بدانیم.

در مدتی که من در مسابقات شرکت داشتم، همسرم بارِ زندگی را بر روی دوش گرفته بود و همیشه کمک حال و دعاگوی من بود. به نظر من همسران نقش انکارنشدنی در موفقیت‌های یکدیگر دارند، به خصوص در امور اعتقادی و دینی، اگر همراه، هم عقیده و کمک حال یکدیگر نباشند، فعالیت دینی بسیار سخت می‌شود. درواقع همسران باید مانند دو بال پرواز باشند تا هم خودشان و هم فرزندان شان تا قله‌های موفقیت صعود کنند.

همسرتان هم فعالیت قرآنی دارند؟

همسرم در زمینه حفظ خیلی ورود نکردند به این دلیل که شرایط زندگی طوری شد که نتوانست. او تا سال 93 مشغول تحصیل دانشگاهی بود در آن زمان تصمیم داشت شروع به حفظ کند که مادرش بیمار شد و مدت سه سال است مادرش در کما به سر می‌برد. به همین خاطر هر دوی ما یک مقدار از لحاظ روحی و زمانی درگیر هستیم و باید مراقب مادرشان باشیم و کمک کنیم. در عین حال پسر هفت‌ماهه‌ای هم داریم. البته همسرم به فعالیت‌های قرآنی علاقه داشته و تلاوت و ترتیل خوبی دارد و برای من خیلی وقت گذاشت. به طوری که در ایام مسابقات، محفوظات من را گوش می‌­کرد و سوال می­‌پرسید و در ایام مسابقات از ایشان می­‌خواستم روزی یکی دو بار به سبک مسابقات از من سوال بپرسد. همیشه پیگیر برنامه‌های قرآنی من بوده و خیلی به من کمک می کند.

گفت‌وگو از مریم مرتضوی



منبع:تسنیم

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین