۰۵ آذر ۱۴۰۳ ۲۴ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۳ : ۲۰
آنچه در ادامه می آید، برش هایی مهم و جذاب از سخنرانی وی است که حقیقتاً حاوی مطالبی ارزشمند و برآمده از اخلاص والای این استاد شعر و ادبیات آیینی است.
بالاترین درجه شکر این است که ما به عجز خودمان در شکرگزاری معترف باشیم، باید همواره شاکر خداوند بود چراکه به ما نعمت حیات داد و از آن بالاتر ما را انسان خلق کرد، خداوند می توانست ما را به شکل پست ترین موجود بیافریند ولی ما را اشرف مخلوقات آفرید.
مهمتر از نعمت حیات و نعمت انسان بودن، نعمت مسلمان بودن است، ممکن بود خداوند ما را وهابی، یهودی یا بیدین قرار دهد، از طرفی اگر خداوند هیچ نعمتی به ما نداده بود همین که به ما اجازه داده نام امام حسین(ع) را بر زبان جاری کنیم این خودش بالاترین نعمت است.
هدف از محافل دینی ، خدمت بهتر به اهل بیت(ع) است
هدف از برگزاری مجالس مذهبی این است که خوب تر و بهتر بتوانیم به اهل بیت(ع) خدمت کنیم، عیوبی که در ما هست برطرف شود، عدم آشنایی ما با ادبیات دینی برطرف شود، بفهمیم که درباره چه کسانی حرف می زنیم، تعریف خورشید را بفهمیم، که به راستی هرکس خورشید را بشناسد درواقع خودش را شناخته است، اگر من از خورشید تعریف می کنم به این معناست که من معرفت دارم و می توانم آن را مشاهده کنم.
البته این را هم باید بگویم که "مداحی" همان طور که آیت هست، آفت هم هست، همینطور که نعمت هست نقمت نیز هست.
سه آفت جدی عرصه مداحی و لزوم هوشیاری بیشتر ما
به طور کلی از سه طریق آفت وارد مداحی می شود که اگر این سه کانال مراقبت شود بنده یقین دارم که هیچ آفتی در مداحی وارد نمی شود؛ آفت اول بیاستادی است، مثل اینکه یک بنا که اگر استاد نداشته باشد دیواری را تا بالا می سازد ولی در نهایت دیوار فرو می ریزد چرا که خشت اول را کج گذاشته است.
دومین آفت برای یک مداح "بی سوادی" است، از یک مداح علم اصول و فقه نمی خواهند اما هرکس باید در حرفه خودش عالم باشد، یک مداح باید در ادبیات، در مقتل و در شعر سواد داشته باشد، یک نعلبند باید در نعلبندی تخصص داشته باشد، یک بزاز باید در بزازی تخصص داشته باشد، پس یکی از کوچه هایی که از طریق آن به مردم آسیب می رسد کوچه بی سوادی است، یکی از دوستان می گفت مداحی کردن برای دو نفر خیلی راحت است، اول فردی که خیلی سواد دارد و دوم فردی که سواد ندارد و هرچه به ذهنش می رسد را به زبان میآورد.
مداحان باید شعر و مقتل صحیح بخوانند
کسی که می خواهد مداحی کند باید سواد داشته باشد، حرف صحیح بزند، مقتل صحیح بگوید و شعر صحیح بخواند، مداح باید بداند این شعری که می خواند با روایات معتبر وفق دارد یا نه.
فردی را دیدم که می گفت "ای پیامبر، روی تو هم مثل خوی تو آتشین است" و مدعی بود که این شعر را مرحوم فیض گفته است، اما ما می دانیم که خوی پیغمبر سرشار از رحمت و خوش خلقی بوده است، به آن فرد گفتم که این شعر به پیغمبر نمی خورد و هرکس این شعر را گفته باشد اشتباه گفته است اگر هم مرحوم فیض این شعر را گفته باشد لابد خودش هم معنا کرده، به هر حال ما باید شعری را بخوانیم که معنی آن را بدانیم، یعنی از نظر ادبی و عقیدتی آن شعر را بشناسیم.
متاسفانه الان در انجمن های ادبی که می رویم ایرادهای ادبی زیاد گرفته می شود اما ایرادهای عقیدتی گرفته نمی شود، از اینجاست که میتوان دریافت "بی سوادی" برای یک مداح آفت به حساب می آید.
تقوا و اخلاص؛ رمز نجات و توفیق
سومین آفت برای جامعه مداحی "بی تقوایی" است، به این معنا که ببینم بعد از باسواد بودن و بااستاد بودن وقتی به منبر می روم مراقب نیات خودم باشم، ببینم این جمله ای که می خواهم بیان کنم آیا مورد رضایت اهل بیت(ع) هست یا نه.
بنده همیشه وقتی پایم را روی اولین پله منبر می گذارم دعا می کنم که "خدایا همان چیزی را بر زبان من جاری کن که خودت می خواهی"، الان ما افرادی را داریم که مردم را پشت سر امام حسین (ع) می بینند و داریم افرادی را که امام حسین (ع) را پشت سر مردم می بینند یعنی نظرشان این است که اول مردم بپسندند بعد اگر امام حسین(ع) هم پسندید که چه بهتر، اما بعضی ها می گویند ما باید جوری مداحی کنیم و حرف هایی در منبر بیان کنیم که اهل بیت(ع) بپسندند.
شاخصه مداح خوب و موفق از نگاه استاد سازگار
به اعتقاد بنده مداح خوب باید جوری مداحی کند که هم امام حسین (ع) بپسندد و هم مردم راضی باشند، فردی به من می گفت ما مداحی می کنیم تا اهل بیت (ع) بپسندند حال مردم می خواهند گریه بکنند یا نکنند، خیلی مهم نیست. من به او گفتم این سخن صحیحی نیست، ما منبرهایی داریم که پیغمبر می گوید، احسنت مردم هم می گویند احسنت، امام حسین (ع) می گوید آفرین مردم هم می گویند آفرین، مثل شعر سعدی که یک بنّای ساختمان می گوید آفرین یک مجتهد هم می گوید آفرین.
روضه باید جوری باشد که مردم بفهمند، روضه را باید با مطالعه خواند، از شعر هم اگر کمک بگیریم خوب است و مهم نیست که از حفظ بخوانیم یا از روی کاغذ، مهم این ست که صحیح بخوانیم و اگر متخصص در شعر نیستیم می توانیم به یک متخصص نشان بدهیم و بعد از آن شعر استفاده کنیم.
مداح اول باید خود بسوزد تا بعد مردم را بسوزاند
مقام معظم رهبری در جایی می فرمایند «صدای خوب داشتن از مستحبات است ولی کاردانی و خبرگی در مداحی جزو واجبات است». مداحی به من گفت باید چه کار کنم که مردم پای منبرم بسوزند؟ گفتم اول خودت بسوز تا مردم هم بسوزند، مثل هیزم می ماند، هیزم نه می سوزد و نه می سوزاند اما آتش اول خودش می سوزد و بعد می سوزاند؛ ما تا حالا چقدر در خلوت برای امام حسین (ع) سوخته ایم، اخلاص از همه چیز مهمتر است، گاهی در سالیان سال اخلاص به دست نمی آید و گاهی در یک لحظه به عنایت خدا و ائمه اطهار(ع) حاصل می شود.
مرحوم تاج نیشابوری صدای بینظیری در ایران داشته و شاید از لحاظ زمانی تاکنون چنین صدایی در ایران نداشته باشیم، ایشان از جوانی به خانه یک پیرزن می رفت و در آنجا روضه می خواند، به مرور زمان دستمزدش بالا رفت ولی روضه پیرزن را رها نکرد و می گفت روضه این پیرزن برکت زیادی دارد، این نشان می دهد که فرد اخلاص دارد.
در دستگاه امام حسین (ع) نباید نگاه مادی داشت
مداح نباید در دستگاه امام حسین (ع) نگاه مادی داشته باشد نباید بگوید اینقد بریز به حساب من تا روضه بخوانم، خیلی ها هستند که برای امام حسین (ع) روضه می خوانند و پول هم نمی گیرند اما آنهایی هم که پول می گیرند بهتر است با نیت پول و پاکت به منبر نروند.
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مکن/ که خواجه خود روش بنده پروری داند
تاج نیشابوری و روضه خوانی در حضور حضرت زهرا(س)
تاج نیشابوری را یک دهه دعوت کرده بودند برای روضه خوانی به یکی از مساجد شهر و از قضا شب آخر آن مجلس همزمان شده بود با روضه پیرزنی که همیشه برایش می خواند، وقتی تاج نیشابوری میخواهد به مسجد برود پیرزن را می بیند که سر کوچه ایستاده و منتظر است که او را به خانه دعوت کند، تاج نیشابوری به پیرزن می گوید امشب جای دیگری مراسم دعوت دارم و روضه تو را هفته بعد خواهم آمد، پیرزن ناراحت می شود و به تاج نیشابوری می گوید یک عمر برای من روضه خواندهای و حالا میخواهی ما را ترک کنی؟ حرفهای پیرزن تاج نیشابوری را متاثر می کند و از رفتن به مسجد منصرف می شود، وقتی وارد خانه پیرزن می شود می بیند هیچ کس در خانه نیست، به پیرزن می گوید اینجا که هیچ کس نیامده و پیرزن به او می گوید عیبی ندارد حضرت زهرا (س)که هست.
تاج نیشابوری به منبر می رود و شروع به روضه خوانی می کند، وقتی روضه امام حسین (ع) را می خواند متوجه می شود که از مجلس صدای خانمی می آید که ناله "عزیز مادر حسین" می گوید، تاج نیشابوری می فهمد که پیرزن درست می گفته و آن کسی که ناله می زند حضرت زهرا(س) است، تاج نیشابوری از حال می رود، شب خواب حضرت زهرا (س) را می بیند و حضرت زهرا (س) در رویا به او میگوید "تا الان سالهاست که با آن صدا و شهرتت برای اهل بیت (ع) روضه میخوانی ولی امشب من پای روضه ات نشستم چون منبری که امشب رفتی خالصِ خالص بود."
مداحان و روضه خوانان مراقب برخی کارها و حرف ها باشند
اگر کسی به منبر رفت و نتوانست به خوبی روضه بخواند شما نباید کاری کنی که روضه او زیر سوال برود، اگر کسی خواست بعد از شما به منبر برود کاری نکن که هیچ حرفی برای او باقی نماند، از امیرالمومنین (ع) پرسیدند که بهترین عمل چیست و حضرت پاسخ داد "بهترین عمل، عملی است که مورد رضایت خدا باشد"، و من به شما بگویم که بهترین روضه، آن روضه ای است که امام حسین (ع) قبول کند، یک بار یکی از روضه خوان ها وقتی از مراسم برگشته بود به من گفت نسخه فلانی را پیچیدم، طوری روضه خواندم که دیگر هیچ حرفی برای گفتن باقی نمانده بود که بگوید!
خیلی باید مراقب نیاتمان باشیم، آنچه به روضه ما نور و برکت می دهد عنایت امام حسین (ع) است، او اگر دید ما خودمان سوز داشتیم به مستمع ما هم سوز می دهد.
استاد تاج نیشابوری را روز عاشورا دعوت می کنند به صحن علی ابن موسی الرضا (ع) برای روضه خوانی و همه هیات های شهر برای شنیدن روضه او به حرم آمدند ولی هرکاری کردند تاج نیشابوری به منبر نرفت، از او پرسیدند که چرا به منبر نمی رود ولی تاج نیشابوری جواب نداد، بعدا کسی او را قسم داد که چرا به منبر نرفتی و تاج نیشابوری در جوابش گفت: آن زمان که برای منبر به صحن رفته بودم یک طلبه ای قبل از من به منبر رفته بود و مردم به او توجهی نکرده بودند، من نمی خواستم با روضه خوانی خودم او را خراب کنم.
ان شاءالله خداوند به ما قدرتی بدهد که برای خدا بخوانیم و این را به ما نخواهند داد مگر در نماز شب، ان شاءالله بتوانیم از گناهان دوری کرده و عیب های خودمان را برطرف نماییم.
منبع:حوزه