۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۳ : ۰۸
محمدحسین امیدی خبرنگار و کارشناس منطقه غرب آسیا که مدتی در خاک لبنان حضور داشته است درباره محورهای «قدرت حزبالله لبنان»، «نقش نیروهای مستشاری ایران در لبنان» و همچنین «عملکرد و حال و روز تروریستها پس از شکستهایشان در سوریه، عراق و لبنان» با میزان به گفتوگو نشست.
اسرائیل خیال میکرد با یکسری جوان که شلوار خاکی به تن دارند و کلاشینکف به دست گرفتهاند، حریف است
پیشرفت حزبالله لبنان از ابتدای تاسیس تا امروز را چگونه ارزیابی میکنید؟
پیام انقلاب اسلامی زودتر از هر کشور دیگری به لبنان رسید. با توجه به
اینکه بذر تفکر مقاومت اسلامی توسط امام موسی صدر در لبنان کاشته شده بود،
صدور انقلاب اسلامی از ایران به لبنان با سرعت زیادی انجام شد. در سال 1361
یکسری از عناصر جنبش «امل» با جمهوری اسلامی ایران لینک شده و بلافاصله
حزبالله را شکل دادند. حزبالله با تفکر ناب انقلابی و اسلام ناب محمدی
توسط افرادی، چون سید عباس موسوی، حاج عماد مغنیه و سید حسن نصرالله تشکیل
شد. جرقه پیشرفت آنها زمانی بود که ژنرال «امیل لحود» در سال 1990
فرمانده ارتش لبنان شد. او از توان نظامی حزبالله بیشترین بهره را برد.
او ارتش لبنان را ملی کرد و شیعه و سنی و مسیحی را در یک قالب جای داد و
بدون آنکه هماهنگی خاصی انجام دهد، با مقاومت همراه شد. امیل لحود میگفت:
«مگر میشود یک نیروی لبنانی را که دارد با دشمن میجنگد، نابود کرد؟ من در
آمریکا درس خواندهام و میدانم همراهی یک نیروی مردمی با ارتش در یک جنگ
خارجی، جواب بسیار مثبتی میدهد». در زمان او بود که مثلث «ارتش، ملت،
مقاومت» شکل گرفت. در سال 2000
و پس از آنکه نیروهای رژیم صهیونیستی به پشت مزارع «شبعا» رانده شدند،
پیشرفت حزبالله به صورت علنی آغاز و دست آنها برای گرفتن سلاحهای مختلف
باز شد. وقتی اسرائیل در سال 2006
به لبنان حمله کرد، تفکرش از حزبالله همان تفکر ده سال پیش بود. اسرائیل
خیال میکرد با یکسری جوان که کاپشن و شلوار خاکی به تن دارند و کلاشینکف
به دست گرفتهاند، حریف است، درحالیکه آن زمان حزبالله، موشک ضد میرکاوا
داشت. صهیونیستها در این جنگ وقتی دیدند که در مقابل یک نیروی شبه نظامی
قرار گرفتهاند، شگفتزده شدند و از روز چهاردهم پانزدهم جنگ، برای آتشبس به تکاپو افتادند.
ریشه هماهنگیهای نظامی ایران با حزبالله لبنان نیز به زمان شهید همت برمیگردد
امروز نقش حزبالله در محور مقاومت و در همکاری با جمهوری اسلامی ایران، چگونه تعریف میشود؟
ایران نقش اول اتاق فرماندهی جبهه مقاومت است. ریشه هماهنگیهای نظامی ایران با حزبالله لبنان نیز به زمان شهید همت و اوایل دهه 60 برمیگردد.
اعتقاد شهید شاطری درباره سیدحسن نصرالله
شهید شاطری در میان لبنانیها چه جایگاهی داشت؟
لبنانیها هنوز هم شهید حسن شاطری را بسیار دوست دارند و به او لقب «حسام
خوشنویس» داده بودند. شهید شاطری اعتقاد داشت که رهبری سیدحسن نصرالله
نعمتی از جانب خداوند است.
دفع یک فتنه خطرناک توسط دبیرکل حزبالله
چند
ماه پیش و قبل از نابودی داعش، نزدیک بود که ماجرای تبادل اسرای گروهکهای
تکفیری با پیکرهای نظامیان لبنانی، به یک غائله بزرگ میان عراق و حزبالله
تبدیل شود. اصل داستان چه بود؟
کشور لبنان جامعهای احساسی و ملیگرا دارد. اهل تسنن، شیعیان و مسیحیان این کشور، همگی دارای حس ملیگرایی هستند. سه سال قبل، 9 نظامی لبنانی در عملیاتی به دست داعش ربوده شدند و سرنوشت آنها مشخص نبود. سرنوشت این 9 نظامی برای مردم لبنان اهمیت بسیار زیادی داشت. یکی از عواملی که باعث شده بود رفتار لبنان با داعش «محتاطاته» باشد، سرنوشت همان 9
نظامی لبنانی بود. آخرین نبرد حزبالله با تروریستهای تکفیری داعش در خاک
لبنان با نام «راس - بعلبک» در منطقه شمال شرق و شرق لبنان در منطقهای به
وسعت 250
کیلومتر انجام شد. در روزهای دوم و سوم عملیات علیه داعش، «سید حسن
نصرالله» اعلام کرد که «ما کارهای عملیاتیمان را کردهایم، اگر جلوتر
برویم درگیریها بسیار سنگین و پُرتلفات میشود. در این سخنرانی، دبیرکل
حزبالله لبنان از تفاوتهای سبک مبارزه کردن داعش و جبهه النصره هم صحبت
کرد. در این شرایط حزبالله با هماهنگی ژنرال «عباس ابراهیم»، که فرمانده
امنیت عمومی لبنان است، هماهنگیهای لازم را انجام داد. حزبالله پیشنهاد
داد عملیات متوقف شود و از داعشیها در خصوص سرنوشت آن 9 نفر سوال پرسیده شود. ماجرا از این قرار بود که در همان روز اول عملیات «راس _. بعلبک»، حزبالله متوجه شد که آن 9
نظامی توسط داعش شهید شده اند و اینکه محل دفن آنها کجاست برای حزبالله
سوال شد. برخی از بازداشتیهای داعش در این عملیات در خصوص محل دفن آن 9
نظامی لبنانی ربوده شده، اطلاعاتی را دادند. طبق اطلاعاتی که حزبالله
میگرفت، حفاریها را انجام میداد، اما به اجساد نمیرسید. سرانجام قرار
بر این شد که حزبالله، اسرای داعشی را به دیرالزور و بوالکمال منتقل کند و
اطلاعات محل دفن آن 9
نظامی را دریافت کند. داعش اطلاعات محل دفن را داد و اجساد پیدا شد.
حزبالله هم اسرای داعشی را شرق سوریه (دیرالزور و بواکمال) فرستاد.
منطقهای که به خاک عراق تقریبا نزدیک بود، اما کاملا در خاک سوریه قرار
داشت. در همین حین، یکسری گروه افراطی عراقی رفتند صحبتهای 9
ماه قبل سید حسن نصرالله را از آرشیو بیرون کشیده و آن را در سطح گسترده
منتشر کردند. فیلمی که در آن سید حسن نصرالله میگفت: «عراق نباید بگذارد
داعش وارد سرزمینش شود». این افراطیون میگفتند «اگر سید حسن نصرالله این
صحبتها را در گذشته بر زبان آورده، پس چرا الان اینگونه عمل میکند و
تروریستها را از لبنان به لب گوش عراق میآورد؟» صحنه داشت برمیگشت و عوض
میشد که بلافاصله سید حسن نصرالله پیامی داد و گفت که «ما تروریستها را
از نقطهای که خودمان با آنها درگیر بودیم، به نقطهای از سوریه
فرستادهایم که دوباره خودمان با آنها میجنگیم». او اطمینان داد که در
این جابجایی، خطری عراق را تهدید نمیکند. حقیقتا سید حسن نصرالله به موقع
این فتنه خطرناک را دفع کرد.
غذاهای ترکیهای و عربستانی تروریستها
قبل از شروع مصاحبه گفتید که بعد از فرار تکفیریها، وارد برخی از تونلهای زیرزمینی آنها شدهاید. در این تونلها چه وسایلی بود؟
در تونلهای زمینی که داعشیها در مرز لبنان برای خودشان ساخته بودند،
چندین جلد کتاب، سلاحهای ساخت آمریکا و غذاها و کنسروهای تازه بود.
غذاهایی که اکثرا برای ترکیه و عربستان بود. البته کنسروهایی از سازمان
ملل نیز در این تونلها به چشم میخورد.
عضویت جوانان در «داعش» و «النصره» برای فرار از کشته شدن
بعد
از آزادسازی یک به یک شهرها در سوریه و عراق، مردم این مناطق عمدتا چه
جملاتی را درباره حکمرانی تکفیریها بر آنها بیان میکردند؟
در بسیاری از مناطقی که از دست تکفیریها آزاد میشد این جمله را از زبان
مردم آن نواحی میشنیدیم که «ما تنها به دلیل شمشیری که بالای سرمان بود در
بیعت تکفیریها بودیم». آنها از این موضوع که جوانانشان برای فرار از
کشته شدن به عضویت «داعش»، «النصره» و سایر گروههای تروریستی درمیآمدند
بسیار ناراحت بودند.
داعشیها به اجساد باقیمانده خود هم رحم نمیکردند
تروریستها پس از شکستهایی که متحمل میشدند معمولا چه رفتارهایی از خود نشان میدادند؟
معمولا داعشیها و به طور کلی تکفیریها، پس از نبردهایی که انجام
میدادند، حتی به اجساد باقیمانده یاران خود هم رحم نمیکردند و آنها را
با خودشان نمیبردند. ضمن آنکه اسرای آنها نیز معمولا از عقاید متحجرانه و
سلفی خود کوتاه نمیآمدند.