۰۲ آذر ۱۴۰۳ ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۷ : ۲۲
ترخان در ابتدا در باب این سؤال که اساساً وجود مقدس امام عصر(ج) در حال حاضر در چه شرایطی به سر می برند و در پاسخ افرادی که، از محل زندگانی و حضور ایشان، در دوران غیبت سؤال می کنند، چه جوابی باید داد، تصریح کرد: در این زمینه سه گونه روایت داریم که در ابتدای امر، هر یک با دیگری مخالفت دارند. برخی از روایات محل خاصی را برای سکونت آن حضرت(عج) مشخص نمی کنند و جایگاه آن حضرت را در بیابانها و کوهها معرفی می کنند، مانند روایت ابن مهزیار که شیخ طوسی(ره) در کتاب غیبت بیان کرده است. دسته ای دیگر از روایات، منطقه خاصی را برای زندگی حضرت حجت(عج) تعیین میکنند. مثلاً: مدینه و پیرامون آن و یا کوه رضوی که در اطراف شهر مدینه است.
وی ادامه داد: علامه شوشتری در این باب میگوید: در نصوص معتبره رسیده که جایگاه حضرت ولی عصر(عج) درغیبت صغرا و کبرا، کوه رضوی است. این که کیسانیه می پندارند که مقّر محمد بن حنفیه در کوه رضوی است، دلیل نمی شود که این کوه، جایگاه حضرت مهدی (عج) نباشد؛ زیرا کیسانیه اخباری را که از پیامبر اکرم (ص) شنیده بودند و به تواتر ثابت شده بود که حضرت مهدی (عج) غیبتی دارد و...، آنها را بر محمد بن حنفیه، تطبیق کرده بودند و اصولاً باید بیان کرد که، هر انحراف و شبهه ای، منشأش یک مطلب حقی است که، مورد سوء استفاده قرار میگیرد.
این استاد و محقق حوزه و دانشگاه بیان کرد: دومین مکانی که برای حضور حضرت بقیه الله الاعظم(ارواحناء له الفدا) بیان شده است، شهر مقدس مکه و پیرامون این شهر است.
ترخان عنوان کرد: از برخی روایات، استفاده می شود که آن حضرت در مکانی به نام «ذی طوی» و در پیرامون شهر مکه زندگی می نمایند و از همان جا نیز، همراه یارانشان قیام خواهند کرد.
این عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به این نکته که دسته سوم، اخباری هستند که از جایگاه خاصی نام نمی برند و فقط بیان میدارند که آن حضرت(عج)، با مردم حشر و نشر دارند و به گونه ای ناشناس زندگی می کنند، افزود: حال که این سه دسته روایت را، اجمالاً مرور کردیم، با کمی دقت در می یابیم که بین آنها هیچ گونه تضاد و ناسازگاری وجود ندارد؛ زیرا اصل اولی بر این است که، زندگی آن حضرت(عج)، به شیوه عادی و معمولی باشد و به گونه ای باشد که موجب حساسیت نگردد و این نوع زندگی برای خود آن حضرت(عج) نیز، آسان تر خواهد بود.
وی بیان کرد: البته این مطلب با این موضوع که حضرت(عج)، در بیشتر اوقات در مدینه یا مکه باشند و گاهی به جهت ضرورت از مردم دوری گزیند و در کوهها و بیابانها بسر برند، منافات ندارد.
ترخان در ادامه در پاسخ به این موضوع که اساساً چه نیازی برای دعا کردن برای سلامتی حضرت حجت(عج) وجود دارد و چرا، اصولاً می بایست منتظر ایشان بمانیم و دعا نماییم، تصریح کرد: دعا برای سلامتی امام عصر (عج) از جمله دستورات شرعی است که حکمتهای فراوانی را در بَردارد و این حکمتها و لو این که تماماً برای ما ناشناخته باشند، از امور واقعی هستند، چنان چه اگر پزشک، دارویی را تجویز مینماید بی علت و بی حکمت نخواهد بود.
وی ابراز کرد: به هر حال ما طبق دستور عمل می کنیم و مطمئنیم که دعا برای سلامتی آن وجود مبارک(عج)، بدون علت نخواهد بود، اما پیرامون فهم مطلبِ چرایی و حکمت دعا برای سلامتی امام زمان (عج)، می توان به نکاتی اشاره داشت.
ترخان گفت: اولاً می بایست به صراحت بیان کرد که یکی از عوامل سلامتی آن وجود نازنین(عج)، همین دعاها و قرائت آنها است، نه به این معنا که اگر ما دعا نکنیم، حضرت(عج) سالم نخواهند بود، بلکه به هر حال، حتماً کسان بسیاری خواهند بود که همواره برای آن حضرت دعا خواهند کرد، در واقع اصل دعای افراد، به طورعلی البدل مؤثر است، مثل اینکه اگر عده ای خاص مرتد شوند، دین از بین نخواهد رفت، چون به هر صورت قرآن کریم می فرماید:«فَإِن یَکْفُرْ بهَا هَؤُلاءِ فَقَدْ وَکلْنَا بهَا قَوْماً لَّیْسوا بهَا بِکَفِرِین، أُولَئک الَّذِینَ هَدَی اللَّهُ»،یعنی؛ اگر به فرض، افرادی نسبت به دین کفر ورزند،(آیین حق زمین نمی ماند)؛ زیرا کسان دیگری را نگاهبان آن میسازیم که نسبت به آن، کافر نباشند.
این استاد حوزه و دانشگاه در ادامه با اشاره به این موضوع که، افتخار ما این است که ما، جماعت و عدّه دعاگویان حضرت ولی عصر(عج) باشیم، ادامه داد: مثلاً بر طبق قانون عام؛ می بایست کسانی در مقابل امام حسین (ع) قرار داشته باشند، اما این که آن کسان، شمر لعین و یا لشکر ابن سعد ملعون باشند، به اختیار خود آنها است و اعمال آنها، در اجرای این قانون عام، تأثیر خواهد داشت.
وی بیان کرد: ثانیاً، دعا برای سلامتی، در واقع شامل سلامتی از بیماریها و ناراحتیها است، هرچند این ناراحتی ها جزئی و کوچک باشند و آنچه قطعی است، در واقع، اصل بقای وجود آن حضرت(عج) است و نه حتی آرامش و راحتی آن وجود مبارک، پس از این جهت هم دعا مؤثر خواهد بود و منافاتی با اراده ازلی خداوند نخواهد داشت.
ترخان در ادامه خاطرنشان کرد: در واقع برای نائل شدن به فخرعبودیت و بندگی حضرت رحمان، چارهای جز محبت ورزیدن به اهل بیت (ع) وجود نخواهد داشت و این موضوع به صراحت در روایات آمده است که «بِنَا عُبِدَ اللَّهُ وَ بِنَا عُرِفَ اللَّهُ وَ بِنَا وُحِّدَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی».