کد خبر : ۹۲۱۸۹
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۳۹۶ - ۱۳:۴۱
به مناسبت روز بزرگداشت علامه طباطبایی

عنایتی که خداوند به علامه کرد +عکس

علامه طباطبایی ضمن شرح زندگی خویش می‌گوید: علاقه زیادى به ادامه تحصیل نداشتم لذا هرچه مى‌خواندم، نمى‌فهمیدم.چهارسال به همین نحو گذرانیدم. یک باره عنایت خدایى دامنگیرم شد، عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگى و بى‌تابى نسبت به تحصیل کمال حسن نمودم.
عقیق:سید محمد حسین طباطبایى معروف به علامه طباطبایى مفسر بزرگ و مشهور دوران معاصر است. شرح حال خودنوشت ایشان چنین است: در سال 1281 شمسى در تبریز در میان یک خانواده عالِم متولد شدم. در پنج سالگى مادر و نُه سالگى پدر را از دست دادم. پس از درگذشت پدر به مکتب و پس از چندى به مدرسه فرستاده شدم و تقریباً مدت 6 سال مشغول فراگرفتن فارسى و تعلیمات ابتدایى بودم.

اساتید
 سال 1297 وارد علوم دینى و عربى شدم و به سال 1304 براى تکمیل تحصیلات خود عازم حوزه علمى نجف گردیدم و به مجلس درس مرحوم آیت‌الله شیخ محمد حسین اصفهانى(ره)، مرحوم آیت الله نایینى، مرحوم آیت الله آقاى سید ابوالحسن اصفهانى رفتم. کلّیات علم رجال را نیز پیش مرحوم آیت الله حجّت کوه کمرى، فلسفه را نزد حکیم و فیلسوف معروف وقت مرحوم آقا سید حسین بادکوبى موفق شدم. منظومه سبزوارى و اسفار و مشاعر ملا صدرا و دوره شفاى بوعلى و کتاب اثولوجیا و تمهید ابن تُرکه و اخلاق ابن مسکویه را خوانده‌ام. مرحوم بادکوبى امر فرمود که به تعلیم ریاضیات بپردازم و لذا به درس مرحوم آقا سید ابوالقاسم خوانسارى که ریاضیدان زبردستى بود، حاضر شدم.

 سال 1314 بر اثر اختلال وضع معاش ناگزیر به مراجعت شده، به زادگاه اصلى خویش( تبریز) برگشتم و 10 سال و خُرده‌اى در آن سامان به سر بردم که حقاً باید این دوره را در زندگى خود دوره خسارت روحى بشمارم، زیرا بر اثر گرفتارى ضرورى به معاشرت عمومى وسیله تأمین معاش (که از مجراى فلاحت بود) از تدریس و تفکّر علمى( جز مقدارى بسیار ناچیز) بازمانده بودم و پیوسته با یک شکنجه درونى به سر بردم. در سال 1325 از سر و سامان خود چشم پوشیده، زادگاه اصلى را ترک گفتم و متوجه حوزه قم گردیده، بساط زندگى را در این شهر گستردم و دوباره اشتغالات علمى را از سر گرفتم و تاکنون که اوایل 1341 می‌باشد، روزگار خود را در این سامان مى‌گذرانم. در اوایل تحصیل که به صرف و نحو اشتغال داشتم، علاقه زیادى به ادامه تحصیل نداشتم و از این روى هر چه مى خواندم، نمى‌فهمیدم و چهار سال به همین نحو گذرانیدم. پس از آن، یک باره عنایت خدایى دامن‌گیرم شده، عوضم کرد و در خود یک نوع شیفتگى و بى تابى نسبت به تحصیل کمال حسن نمودم.
 علامه طباطبایى این زندگى‌نامه را در سال 1341 نوشت و حدود بیست سال بعد، در قید حیات بود.

شاگردان او هم چون مطهری، جوادی آملی، مصباح یزدی و بهشتی از معروف‌ترین مؤثرترین روحانیان شیعه در ایران در چهار دهه پایانی قرن 14ش هستند. علامه همچنین در حوزه اخلاق و عرفان شاگردانی را تربیت کرد که در این باره می‌توان از افرادی همچون علامه حسن‌زاده آملی، علی سعادت‌پرور، عزیزالله خوشوقت و آیت‌الله جوادی آملی یاد کرد.
 

علامه در کنار شهید مطهری

زندگی علمی
علامه طباطبایی در سال 1304 به نجف اشرف رفت و در حوزه علمیه آنجا به تکمیلات تحصیلات خود در حوزه‌ معارف اسلامی پرداخت. ایشان در حوزه علمیه نجف نزد نایینی و کمپانی فقه و نیز نزد سیدحسین بادکوبه فلسفه را آموخت. همچنین علامه از شاگردان برجسته درس اخلاق و عرفان سیدعلی قاضی بود.

علامه در سال 1325 به حوزه علمیه قم رفت و در آنجا محافل تفسیر و فلسفه و حکمت را برپا کرد و تدریس کتاب شفا و اسفار را در آنجا مرسوم کرد. ایشان همچنین در تهران درباره مسائل فلسفی، عرفانی، ادیان و اسلام‌شناسی محافلی برگزار کرد. این جلسات با حضور هانری کربن همراه بود.

خاطره‌ای از علامه درباره ملاقات با کُربن
علامه طباطبایی درباره دومین ملاقات خود با کربن نوشته است: امسال (سال 1338 ش). نیز که نویسنده پس از گذرانیدن تعطیلات تابستانی - در یکی از ییلاقات اطراف دماوند موقع مراجعت به قم، چند روزی در تهران توقف داشتم، شب 16 مهرماه طبق وعده قبل، ملاقات دوم در محیط گرم و دوستانه به عمل آمد. در این مجلس کربن مذاکره را ادامه داده، افزود: امسال موقعی که اروپا بودم، در ژنو کنفرانسی در موضوع امام منتظر (حضرت مهدی (عج)) طبق عقیده شیعه داشتم و این موضوع برای دانشمندان اروپایی که در آن جلسه حضور داشتند، کاملا تازگی داشت. وی همچنین گفت: به عقیده من، مذهب تشیع تنها مذهبی است که رابطه هدایت الهی را میان خدا و خلق برای همیشه نگه داشته، پیوسته ولایت را زنده و پا برجا می‌دارد.

علامه‌طباطبایی و هانری کربن

وفات‏
 در آبان 1360 مطابق محرم الحرام 1402 به لقاءالله پیوست و در مسجد بالاسر حرم حضرت معصومه( س) به خاک سپرده شد.

آثار
 از علامه طباطبایى علاوه بر تفسیر مشهور المیزان آثار زیر بر جاى مانده است: سنن النبى، اصول فلسفه یا روش رئالیسم، کتاب توحید( شامل سه رساله)، نهایة الحکمه، بدایة الحکمه، شیعه در اسلام، قرآن در اسلام، وحى یا شعور مرموز، حکومت در اسلام، اعجاز، على و الفلسفة الالهیه، حواشى بر کتاب کفایة الاصول، حواشى بر کتاب الانصار الاربعه ملاصدرا، تعلیقاتى بر شش جلد اول تا ششم بحارالانوار و رساله‌‏هایى که منتشر نشده است.

پی نوشت:
مقاله نرم‌افزار جامع‌التفاسیر نور
پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه

منبع:تسنیم

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین