۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۱۷ : ۰۳
وی افزود: مفهومی که من ابتدا به ساکن درگیر آن شدم مفهوم توحش است که در عنوان کتاب است. همانطور که می دانید توحش در زبان فارسی به معنی وحشی گری و عصبانیت است. مطابق محتوای کتاب این معنا دورترین معناست. با مطالعه کتاب و رجوع به دائره المعارف های عربی به این نتیجه رسیدم که توحش دراین کتاب به معنای فقدان نظم و مدنیت از طریق از بین بردن امنیت است. یعنی ایجاد هرج و مرج است و اگر دلالتی هم به وحشی گری داشته باشد، وحشی گری از نتایج این وضعیت است. درصورتیکه محتوای متن وحشی گری را بیان نمی کند.
شرایط شکل گیری داعش در منطقه
محدثی در ادامه با اشاره به اینکه چه زمینه ای موجب شده که داعش یا القاعده در آن شکل بگیرد، گفت: من در اینجا بر روی چهار عامل تمرکز می کنم که این حرکت ها در چه زمینه مساعدی بالیدند. یکی به گمانم سیطره طولانی نیروهای استعماری و استثماری در خاورمیانه و جهان اسلام است. درواقع نوعی از ذلت، ازخود بیگانگی، نوعی از بحران هویت را به انسان مسلمان ساکن در این منطقه تزریق کرده است. این تزریق احساس ذلت و بی هویتی در چند قرن متمادی انبانی از خشم و نفرت از غرب و دنیای مدرن را پدید آورد.
وی در ادامه افزود: مورد دیگر وجود حکومت های دست نشانده ای است که غرب از آنها حمایت می کند و در واقع نماینده مردم خاورمیانه نیستند و در خدمت نظام های استثماری و استعماری هستند. اما عامل دیگر کمک غرب به مبارزان در افغانستان علیه شوروی بود، در جای جای این کتاب هم می بینیم که نویسنده مداوما نهضت را مدیون و دست آورد آن جنبش تلقی می کند. یعنی کمک غرب به افغانستان به شکل گیری این جنبش ها بسیار کمک کرده است. اما عامل چهارم حمله امریکا و کشورهای غربی به عراق و لیبی و از بین بردن حکومت های مرکزی آن کشورها با ادعای صدور دموکراسی بود که به نظرم صدور دموکراسی نبود بلکه بسترسازی برای داعش بود.
ده ویژگی داعش
محدثی یادآور شد: بحثم را در ده ویژگی داعش که در این کتاب می توان استخراج کرد خلاصه می کنم. نخستین ویژگی این است که ما با نهضتی کاملا دینی مواجه هستیم. چرا که برخی از رسانه ها معتقدند که داعش هیچ ربطی به اسلام و دین ندارد. درصورتی که این متن کاملا نشان می دهد که داعش دائما از شرع و دین و میراث اسلامی صحبت می کند. از قضا مدعی است که خالص ترین و دقیقترین قرائت را از اسلام دارد. دومین ویژگی این است که داعش تمام امور عالم را ساده و فرموله در فرمول های مشخصی می کند و شناخت بسیار نظام مند و ساده ای را به مخاطب خودش عرضه می کند و به همین سبب این نگاه مطلق گرایانه بسیار به انتقال اندیشه و جذاب بودن آن کمک می کند.
وی گفت: ویژگی سوم این است که داعش مداوما شبیه سازی تاریخی می کند و خودش را با آن چیزی که در صدر اسلام رخ داده مقایسه می کند و اوضاع مشابه و موقعیت های مشابه را استخراج می کند و آنها را با مصداق و مثال ذکر می کند و وضع خودش را با وضع پیامبر در آغاز اسلام در مدینه تشبیه می کند. ویژگی چهارم غیریت سازی داعش است، داعش جهان را به سه قلمرو؛ «نظام های کفر»، «نظام های مزدور که در منطقه و جوامع اسلامی هستند» و «قلمرو خود داعشیان تحت عنوان حکومت اسلامی» تقسیم می کند. و دشمن را هم به سه نوع؛ «دشمن مسیحی یا صلیبی»، «دشمن صهیونیستی» و «مرتد» تقسیم می کند. یعنی مسلمانانی که مرتد شده اند و شیعیان صفوی هم در میان این مرتد ها هستند.
محدثی در ادامه افزود: ویژگی بعدی تاکید و تمرکزی است که داعش بر مردم دارد. مردم را به عنوان نیروی بسیار مهمی که باید به سوی خودمان جلبشان کنیم می داند. اما نگاهی که به مردم دارد نگاهی بسیار آسیب شناسانه است و در واقع مردم تحت تاثیر رسانه ها و تبلیغات و آموزش های انحرافی به شدت جاهل و منحرف هستند و ما فقط باید کاری بکنیم که عجالتا به سمت دشمن نروند و بعد از اینکه این جوامع را فتح کردیم باید از طریق آموزش آنها را اصلاح کنیم. یعنی در واقع اینگونه نگاهی به مردم وجود دارد، از یک سو یک نگاه آسیب شناسانه و از یک سو یک نگاهی که آنها را یک پتانسیل می داند.
استاد دانشگاه آزاد تصریح کرد: نکته دیگر این است که ما با یک تفکر بسیار عقلانی مواجهه هستیم. داعش یک سیستم اندیشه ای کاملا عقلانی ارائه می کند و سیستماتیک صحبت می کند و به اصول و استراتژی های جهان معاصر کاملا توجه می کند و معتقد است که باید از آنها استفاده کرد و نگاهی هم که درباره جهان ارائه می کند در درون خودش سیستماتیک و عقلانی است که بسیار مهم است. در واقع ما می توانیم از نوعی عقلانیت داعشی صحبت بکنیم. ویژگی هفتم این است که این کتاب به قدرت رسانه تمرکز فوق العاده ای دارد. اینکه غربیان و کفار از قدرت رسانه برخوردار هستند و می توانند از آن علیه ما استفاده کنند و اینکه ما باید راه های استفاده و قدرت استفاده از رسانه را پیدا کنیم و بتوانیم با این رسانه تفکر مردم را در دنیا نسبت به خودمان عوض کنیم یا اینکه بر عواطف و احساسات مردم تاثیر بگذاریم.
وی یادآور شد: ویژگی هشتم تمرکز و تکیه بر اصل شهادت در این نهضت است. در اندیشه داعش به شدت بر شهادت تاکید می شود و شهادت یک راهکار و یک راه رستگاری معرفی می شود. حتی گفته می شود که «مرگ انگیزه ای قوی است و فرد باید جنگیدن در صف اهل حق را انتخاب کند و در راه خیر جان دهد، چرا که این انتخاب به مراتب بهتر از آن است که بر باطل بمیرد و دنیا و آخرت را از دست بدهد...». یعنی از مرگ به عنوان یک انگیزه صحبت می شود که می تواند آدم ها را جلب و جذب بکند. وقتی که ما جهان را به جهان اسلامی، حقیقت و جهان کفر تقسیم می کنیم، طبیعی است در این نگاه ساده سازانه زندگی به کالای ارزانی تبدیل می شود و مرگ به یک انتخاب مهم بدل می شود و از چنین انتخابی خوشحالیم که بر کفر نمی میریم. با این نگاه می توان درک کرد که افرادی که خودشان را می کشند بر چه مبنایی چنین کاری می کنند.
وی افزود: اگر این را بپذیریم به اصل دیگری در مبارزه که اصل خونریزی و شدت عمل است می رسیم. تاکید می شود که اسلام به ما می گوید که در مقابل با دشمنان ما باید شدت عمل نشان بدهیم و از ریختن خون مردم ابایی نداشته باشیم. تاکید می کند که خونریزی از اوجب واجبات است و تضمین کننده پیروزی است و تاکید می کند که این خونریزی باید از حدود شرع تجاوز نکند. نکته در این است که این چگونه شریعتی است که چنین امکانی را فراهم می کند که به این شدت بشود خونریزی کرد. در شریعت، چیزی به نام فقه جهادی داریم که داعش بسیار بر آن تاکید دارد. تصور من این است که فقهای اسلام اعم از شیعه و سنی در شرایطی که در آن به سر می بریم در باب دِما ضرورت دارد بحث و گفتگو کنند و چه بسا در این زمینه نیاز به تجدید نظری اساسی باشد و در این زمینه صورت بگیرد تا اینکه حیات و خون انسان مقدس شمرده شود.
محدثی درباره ویژگی دهم داعش گفت: در این اثر ما این استنباط را می کنیم که داعش به شدت با ایدئولوژی ملی گرایانه مشکل دارد. ایدئولوژی های ملی گریانه یک اختلال جدی در حرکت داعش ایجاد می کند و مانع از نیروگیری آنها می شود. یعنی به همان میزانی که ملی گرایی در کشورهای اسلامی قوت پیدا می کند داعش امکان اینکه بتواند از آن کشورها نیرو بگیرد را ازدست می دهد. به گمانم بر حسب این ویژگی هایی که عرض کردم ما نیازمند مطالعه سازمان یافته و جدی این حرکت هستیم و به نظر نمی رسد که این حرکت با از بین بردن تجهیزات و نیروهایشان بتوان آنها را از بین برد. فکر می کنم که شرایطی در منطقه وجود دارد که می تواند دائم شرایط را برای شکل گیری چنین نیروی فراهم کند. به گمان من باید به فکر درمان بنیادی تری برای منطقه خاورمیانه بود. که دردرجه اول شناخت سیستماتیک از این حرکت هاست که این کتاب گامی در این راه است.
وی در پایان گفت: تصور می کنم باید سازمانی درست بشود که این جنبش ها و حرکت ها را به صورت سازمان یافته مطالعه بکند و به نظرم در این زمینه غفلت وجود دارد و به قدر کافی جدی گرفته نشده است.