۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۰۸
حجت الاسلام مسعود عالی در مورد وظایف امام سجاد در دوره امویان گفت: امام سجاد(ع) سه وظیفه مهم داشت. حضرت امام سجاد(ع) بعد از شهادت پدر ۳۴ سال زنده ماند. عمر شریف ایشان حدود ۵۸ سال بود که در واقعه عاشورا ۲۴ ساله بودند.
وی ادامه داد: اولین وظیفه امام سجاد فرماندهی کاروان اسرای کربلا بود که باید پیام اباعبدالله را به گوش تاریخ برساند. اشک چشم امام سجاد(ع) در طول آن ۳۴ سالی که بعد از واقعه عاشورا زنده بود، خشک نشد و دائم به بهانه های مختلف گریه می کرد.
وی افزود: دومین وظیفه آن حضرت حفظ شیعیان بود. در آن مقطع شیعه ای دیگر باقی نمانده بود. شیعیان درجه یک و خالص با امام حسین شهید شده بودند. حتی خیلی از شیعیان درجه دو یا سه هم در سال ۶۳ و واقعه حره و بعد در سال ۶۴ در قیام توابین و بعد در سال ۶۵ در قیام مختار از بین رفتند.
عالی گفت: از امام سجاد نقل است که فرمودند در مکه و مدینه ۲۰ نفر بیشتر نیستند که محب ما هستند. لذا امام سجاد باید شیعیان را حفظ کند. لذا ماموریت امام سجاد(ع) جنگ نبود بلکه سکوت بود.
وی با اشاره به بازسازی فرهنگی جامعه توسط امام سجاد(ع) گفت: وظیفه سومی که امام سجاد بر عهده داشت بازسازی فرهنگی جامعه مسلمین بود که به شدت منحط شده بودند و از جهت فرهنگی سقوط کرده بودند. فساد توسط دستگاهی مثل دستگاه بنی امیه خیلی رواج پیدا کرده بود. زمانی که عبدالمک مروان حاکم بود و حجاج ابن یوسف کارگزار او بود، زن رقاصه وقتی می خواست از مدینه به مکه برود، مردم چنان در مدینه به بدرقه او رفتند و در مکه به استقبال او آمدند که انسان تعجب می کند. زن رقاصه ای اینقدر محبوب شده بود و خوبان خدا مظلوم و غریب بودند. این نشان دهنده سقوط جامعه است و جامعه از نظر اخلاقی تنزل پیدا کرده است. امام سجاد بازسای علمی و فرهنگی جامعه مسلمین را بر عهده گرفت. منتهی این کار را با کلاس درس انجام نداد چون به قدری اختناق شدید بود، شرایط آن وجود نداشت. امام سجاد در قالب دعا و راز و نیاز با خدا معارف را منتقل کرد.
وی در پایان اظهار داشت: دعای ابوحمزه، مناجات خمس عشر، رساله حقوق امام سجاد(ع) و... یادگارهای امام سجاد است که معارف دین را در قالب دعاها آورده است. بعد امام باقر و امام صادق همین ها را پرورش و تفصیل دادند.
حجت الاسلام فاطمی نیز در مورد سیره امام سجاد در آموزش مردم می گوید: امام سجاد و بقیه ائمه ما معلمین بشر بودند و هرگز یاددادن را ترک نکردند و مکتب را تعطیل نکردند. منتهی این امر در هر زمان به گونه ای بوده است. نهضت سیدالشهدا نهضت علم است و حضرت در این راه کشته شد. در زمان امام سجاد شرایط به گونه ای بود که امام هرکاری انجام می داد عکس العملی از بنی امیه دیده می شد. یزید پس از آنهمه ظلم به مدینه حمله کرد و جنایت بزرگی را رقم زد ولی خواست خدا بر این بود که کسی به خانه امام سجاد متعرض نشد. در این واقعه حره یکی از دشمنان شماره یک امام سجاد(ع) از حضرت درخواست کرد و زن خود را به خانه امام فرستاد تا در امان باشد چون خانه امام سجاد امن بود.
وی ادامه می دهد: غلامان و خدمتکاران وقتی خطایی می کردند حضرت آن را یادداشت می کرد و چیزی به آنها نمی گفت. در ماه مبارک رمضان حضرت آنها را جمع می کرد و خطاهای آنها را می خواند. پس از آن حضرت می فرمود من شما را بخشیدم، شما هم دعا کنید خداوند مرا ببخشد. سپس به آنها پاداشی می داد و آنها را آزاد می کرد. کار حضرت این بود که این غلامان را بخرد و به آنها آموزش دهد و سپس آنها را آزاد کند. آنها در خانه سیدالساجدین استاد و مبلغ می شدند.
این کارشناس دینی معتقد است نهضت امام سجاد نهضتی علمی بود و نه تنها شیعیان خیلی از اهل تسنن نیز روایات امام سجاد را نقل کرده اند.
وی در مورد خصوصیات امام سجاد(ع) با نقل روایتی می گوید: نقل کرده اند که دیدیم در طواف خانه خدا فردی می آید که «و کان من اجمل الناس وجهاً» از زیباروترین مردم بود «و اطیبهم ارجا» از خوشبوترین مردم بود. دیدند آن فرد امام سجاد(ع) است. عده ای حضرت را نمی شناختند اما وقتی امام به سمت حجر حرکت کرد بی اختیار مردم کنار می رفتند.
وی ادامه می دهد: گزارش اهل تسنن این است که «تنحی له الناس» مردم بی اختیار کنار رفتند. امام به حجر دست زد. این در حالی بود که هشام نتوانسته حجر را در ازدحام جمعیت لمس کند. به هشام گفتند «من هذا الذی هابه الناس هذه الهیبه؟» یعنی این چه کسی بود که چنین هیبتی داشت. او به صراحت دروغ می گوید و گفت « لا اعرفه» او را نمی شناسم.
حجت الاسلام فاطمی نیا در ادامه ذکر این روایت می گوید: فرزدق شاعر جان در کف نهاد و در مقابل او گفت «انا اعرفه» من او را می شناسم. او در همان لحظه شعری گفت که می گویند از همه اشعار او قوی تر است. فرزدق گفت «هَذا الّذی تَعرِفُ البَطْحاءُ وَطْأتَهُ» او کسی است که حتی سرزمین مکه او را می شناسد. فرزدق ادامه داد تا رسید به این قسمت که « ولیــــس قـــولک من هذا بضائره» هشام درست است که تو داری تجاهل می کنی «العرب تعــــرف مـــن أنکرت والعجم» اما عرب و عجم او را می شناسند. می گوید واضح تر بگویم او کیست؟ می دانم که تجاهل می کنی ولی می خواهم برای تو اتمام حجت شود و می گوید «هذا ابن فاطمة إن کنت جاهله/ بجــــده أنبیاء الله قد ختموا» او فرزند فاطمه زهرا(س) است و جد او خاتم پیامبران است. تا آخر که به اینجا می رسد که بسیار زیبا گفته است «یکاد یمسکه عـــرفان راحته/ رکن الحطیم إذا ما جـاء یستلم» این دست آنقدر با برکت است وقتی می خواهد به اطراف کعبه بیاید، رکن حطیم می خواهد این دست را نزد خود نگه دارد، چراکه اینقدر جود و کرم. لذا فرزدق قصیده ای گفت که دیگر در دنیا مثل آن گفته نشده است.
وی معتقد است: امام سجاد دو یادگار برای ما به جا گذاشت که باید از آن استفاده کنیم. یکی صحیفه سجادیه است که تنها کتابی که می توان قسم یادکرد که تمام کلمات آن از میان دو لب معصوم بیرون آمده صحیفه سجادیه است. دیگری نیز رساله حقوق امام سجاد(ع) است که باید افرادی داشته باشیم که بتوانند رساله حقوق را در جامعه ما درس دهند.