۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۴ : ۰۷
عقیق: مراسم عزاداری ایام شهادت حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها با سخنرانی آیت الله جاودان در حسینیه شیخ مرتضی زاهد برگزار شد.
در ادامه گزیده ای از سخنان آیت الله جاودان را بخوانید:
انسان یا خدا پرست است یا هوا پرست؛ فرض دیگری هم ندارد. اگر هوا پرست باشد، مشرک است. شرک البته مراتبی دارد. مثلاً بتپرستی شرکی است که بخشش ندارد. اما هوا پرستی یعنی اطاعت از هوا و این شرک خفی است و لزوماً جهنم نمیآورد. ما در طبیعت زاده شدیم و با عوامل طبیعی بزرگ شدیم و تمام زندگیمان با عوامل طبیعی مخلوط است؛ اما ادیان آمدند تا انسان را از این پرستشها (اینکه در بند طبیعت باشیم و طبق عادت و طبیعت عمل کنیم) رها کنند. انسان باید بر طبیعت سوار باشد. اگر انسان به حداقل واجبات عمل کند، نجات حداقلی دارد و به بهشت میرود. این نجات، نتیجهٔ رهایی از این مقدار هوا پرستی یعنی گناه است. اگر گناه به طور کامل کنار رود، هیچ رنجی نخواهد بود. هیچ رنجی نیست مگر اینکه ریشهاش در گناه باشد.
اما ما برای این حداقل ساخته نشدهایم. توانایی انسان بینهایت است. اگر آدم همت را بلند کند ... . همت را انسان از اعتقاد میگیرد. این اعتقاد را هم آدم خودش باید بهدست بیاورد. ما یک یقین لازم داریم. ما بهطور عقلانی به درستی دین میرسیم؛ اما این درستی باید در صحنهٔ دل ما بیاید. اگر انسان به اعتقاد برسد، دیگر عمل، برایش سخت نیست و اعتقاد، او را به هر کاری وا میدارد. برای بهدست آوردن این اعتقاد انسان باید اولش رنج بکشد و به دستور عقل عمل کند. او میداند که بیداری شب خوب است ولی یقین ندارد. باید رنج عمل کردن به دستور عقل را بچشد تا یقین حاصل شود.
موضوع دوم: تجدید نظر طلبی برخی صحابه در احکام اسلام
بعد از پیامبر کسانی روی کار آمدند که معتقد به تجدید نظر بودند. در حالی که قانون پیامبر برای تمام زمانها و مکانها و تمام شرایط است. این اتفاق در زمان ما هم تکرار شد!
۵۰۰ هزار درهم از بحرین به مدینه آوردند. در این فکر بودند که با این پولها چه کنیم؟ در زمان پیامبر (امیرالمؤمنین هم همین کار را کردند) تمام پولها سریعاً (شب تا صبح بیدار میماندند و کار را تمام میکردند) بین همهٔ مسلمانان تقسیم شد. هر مسلمان به منزلهٔ یک سرباز بود. اما آن وقت یکی نظر داد که من در کشور عجمها دیدم که دیوانی داشتند که نام افراد در آن ثبت بود و سالیانه به افراد میپرداختند. به این شکل تقسیم کردند که قریشیها بیشتر، سابقهدارترها در اسلام بیشتر، همسران پیامبر بیشتر و ... . طبقاتی به وجود آمد! مثلاً زبیر بعد از مرگش ۳۰ تا ۴۰ هزار دینار طلا به جای گذاشت با ۱۰۰۰ برده که در اراضی کشاورزی او که حتی در اسکندریه هم بود، کار میکردند. این ثروتها قدرت به وجود آورد و با همین قدرتها مقابل امیرالمؤمنین ایستادند.
امیرالمؤمنین معتقد به تجدید نظر نبودند؛ اما آقایان دیگر میگفتند بنا به مصلحت میشود احکام دین را تغییر داد. امامان برای مقابله با همین تجدید نظرها جان دادند و حضرت زهرا اولین شهید این راه بود.
نکات ضمنی:
نذورات ما برای خداست. ثوابش را به محضر بزرگی هدیه میکنیم؛ و الا نذر برای غیر خدا حرام است.
در بتپرستی هم عربها بت قبیلهی خود را میپرستیدند؛ یعنی بتپرستیشان هم قبیله پرستی بود و ما می گوییم بزرگترین پرستش اعراب، پرستش قبیله بود.