۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۲۳ : ۰۵
در همین راستا، مجید لشکری شاعر جوان و آئینی کشورمان قطعه شعری را سروده است که در ادامه آمده است:
خورشید عمر کیست که بر بام میرود
بر دوش شب نشسته و آرام میرود
مجهول قدر اوست که مخفیست قبر او
از بینهایتی به سرانجام میرود
در نوبهار غارت طوفان خشنترست
در دست او شکوفهی بادام میرود
او هست جلوهگاه حیا، غیرممکنست
بر دوش بیلیاقت هر عامّی رود
تشییع میکند همهی هست خویش را
بییاوری که خسته در این شام میرود
این گفتگوی ساکت مردی شکسته است
مردی که زخمخوردهی دشنام میرود:
زهرا پس از تو خار به چشمم گذاشتند
زهرا پس از تو تیغ بر این کام میرود