۰۷ آذر ۱۴۰۳ ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۴۴ : ۰۶
*در سیستم آموزشی حوزه علمیه برای کار بین المللی چه ظرفیت ها و چه کمبودهایی را می بینید.
قبل از پیروزی انقلاب یک شرایطی داشتیم، اما بعد از انقلاب آن شرایط عوض شد، مردم دنیا به خاطر ویژگی های حضرت امام(ره) به جمهوری اسلامی ایران تمایل پیدا کردند، حتی دورترین نقاط دنیا مثل بندر دوربان آفریقای جنوبی، بسیاری از جوانها به تشیع گرایش پیدا کرده بودند و علاقه مند بودند مبانی دین را بشناسند، بنابراین هرچه جلوتر می آییم نیازها شدید تر شده است، مثل علائقی که در افغانستان عراق آسیای میانه مالزی اندونزی و ... تا برسد به بیداری اسلامی در مصر، تونس،یمن، لیبی، بحرین و.... .
باید بتوانیم نیازها را بشناسیم و سپس برنامه ریزی کنیم، ضعفی که الان من می بینم این است اکثر حوزویان شناخت درستی از فضای خارج ندارند، طبیعتا نسخه ای که می پیچند برای آنجا ممکن است درست نباشد! لذا به خاطر تفاوت فرهنگ و محیط کشورها از همدیگر، اولین گام شناخت مردم و محیط این کشور هاست و تا این را ندانیم توان برنامه ریزی نخواهیم داشت.
حوزه باید سریعا بیاید به شکل تخصصی، جهان را منطقه ای کند و نیروهایی که راجع به مناطق مختلف شناخت دارند را برنامه ریزی کنند.
گاهی اوقات ما یک کتاب می نویسیم، اما نمی دانیم مخاطب این کتاب کیست، آیا می تواند در محیط های سنی نشین توزیع شود؟ در کنار این مساله خود فرهنگ و آداب و رسوم این ملتها برای ما مجهول است، یعنی گاهی استفاده از یک کلمه در یک کشور خیلی خوب است، اما همین واژه در کشور دیگری بسیار بد است و موجب می شود اثر کاربردی نداشته باشد. لذا ترجمه ای که نشان دهنده شناخت دقیق محتوا باشد لازم است، بنابراین نتیجه می گیریم حوزه دیر حرکت کرده و در پاسخگویی به جهان باید دو رویکرد داشته باشیم.
یکی از ضعف های قابل اشاره و مهم بحث مکالمه است، الان ترکیه خیلی از ما جلوتر است و به سراسر دنیا نیرو می فرستد، لذا حوزه نیازمند توسعه در عرصه بین المللی است و این توسعه اگر با شناخت همراه نباشد و نیاز سنجی نکنیم، فایده ای نخواهد داشت.
*برای طلابی که در زمینه حج فعالند و تعامل بین المللی دارنداما به لحاظ عدم تسلط بر زبان ارتباط با دیگران سخت می شود، چه راهکارهایی برای رفع این مشکل پیشنهاد می فرمایید؟
ما در بعثه آموزش زبان را در اولویت قرار دادیم، برای زائرین هم برنامه یادگیری زبان داریم، اساسا این نقصی است که در کشور ما مشاهده می شود، بسیاری از کشورها با 2 زبان یا چند زبان در سفرهای خارجی گفت و گو می کنند، لذا اگر بخواهیم حوزه و روحانیت محوریت پیدا کند، طلاب حتما باید به یک زبان زنده دنیا مسلط باشند، مثلا ماچند میلیون اسپانیولی زبان داریم، چقدر طلبه برای تعامل داریم؟!
در دوران پیغمبر(ص) نیز می بینیم وقتی قرار بود اسیری آزاد شود، ایشان مقید می کنند که بیایند10تا از مسلمانها را زبان یاد بدهند، بعد آزاد شوند، معلوم است پیامبر(ص) در آن زمان این ضرورت را احساس می کردند .
*نهضت ترجمه و تالیف متون دینی به زبان های دیگر را چگونه ارزیابی می کنید؟ و شما چقدر کمبود آن را احساس می کنید؟
بحث ترجمه تخصصي مهم است، در اين جهت آنچنان کاری نکردیم، حتی در ترجمه عربی به فارسی و فارسی به عربی مشکل داریم، در ترجمه قرآن و نهج البلاغه و...اشتباه داریم؛ این امر را باید به شکل تخصصی ببینیم، اگر این گونه نباشد از دانش جهان عقب می مانیم، در اروپا می دیدم برخی متون به نام دین، اسلام را خشن معرفی می کند، عده ای ساده لوح نیز این آثار را به نام ترویج اسلام ترجمه کرده اند و در محیط های اروپا و غرب دست مایه ای برای تبلیغات مسموم اسلام هراسی شده، باید مخاطب را بشناسیم، نیاز غرب را بفهمیم. سپس در چند گام نهضت ترجمه را راه اندازی کنیم.
* ضرورت ترجمه است .
* نیروی تخصصی است که بفهمد برای چه کسی ترجمه می کند.
* شناخت جغرافیایی اسلام و فرهنگ متناسب با آنان است.
* اتقان ترجمه با رعایت قواعد ادبی هر زبان رسمی است.
*به نظر حضرتعالی نیاز سنجی حوزه وطلاب و اساتید به چه موارد بستگی دارد؟
*کاری کنیم که این عزیزان با خارج ارتباط برقرار کنند.
*خروجی های حوزه را به کشورهای دیگر ارائه کنیم.. زبان آموزی را در اولویت قرار دهیم؛ اگر زبان را یاد بگیرند اعزام ها هدفمند خواهد شد.
*حضور علمی در سیستم آموزشی غرب را چگونه می بینید، جایگاه مقالات دینی و پژوهشی در محافل علمی خارج چگونه است؟
باید از ظرفیت های موجود بهره کافی را ببریم، دسترسی به علوم زیاد شده حتما باید محتوا را قوی کنیم. بعد از انقلاب مقالات ما که در عرصه جهانی عرضه شده چند برابر شده، باید از دانش بشری استفاده کنیم، الان چقدر کتابخانه های دیجیتالی داریم، غرب خیلی از ما جلوتر است ولی باید این نکته را گوشزد کرد، بسیاری از دانشمندانی که در غرب درخشیده اند، همین نیروهای کشورهای جهان سومی هستند، به هر صورت باید اذعان کرد ما خیلی قوی عمل نکرده ایم، مسیحیت امروز با مسیحیت 400سال پیش فرق دارد، نگاهشان فرق کرده آنها مطالب بسیار جدیدی را جلوی ما می گذارند که هنوز ندیدیم .
*در موسم حج یک ظرفیت چند میلیونی را شاهدیم برای ارتقاء تعامل با زوار خارجی چه راهکارهایی را از سوی حوزه و روحانیت پیشنهاد می دهید؟
در این خصوص چند نکته را یادآوری می کنم.
ابتدا خود روحانی مستمع را جذب کند، باید مخاطب را بشناسد و به زبان مخاطب مسلط باشد.
دوم معرفی فرهنگ اهل بیت(ره) با شناخت مخاطب و تسلط به زبان مستمع.
سوم مقابله با تفکراتی مثل وهابیت، راههای تبلیغ وهابیت و مقابله با شبهات روز را بشناسد، وهابیت در 3سال گذشته نزدیک به11میلیون جلد کتاب به20زبان زنده دنیا ترجمه کرده و فعالیت می کنند، برای پاسخگوئی به این موج وحشتناک شبهه پراکنی، رسالت حوزه بسیار سنگین است.
وضعیت بیداری اسلامی را چگونه ارزیابی می کنید، به نظر شما الگویی برای این کشورها داریم.
این موضوع در کشورهای منظور متفاوت است. مصر یک فضائی دارد یمن فضای دیگر ...
اول باید بیداری را تعریف کنیم، مصر وقتی با آن همه دانشمند به ما متصل میشود و از ما الگو می خواهد، ما چه چیزی میخواهیم بدهیم، برای بانکداری بدون ربا چه ایده ای داریم ؟ برای مقابله بافساد چه برنامه ای داریم؟مدیریت صحیح دینی چیست؟ارزش زن در جامعه چیست؟ نظام ما مبتنی بر چه سیستمی است؟و هزاران مطلبی که وقتی در جامعه آنها باز می شود از ما توقع دارند. حالا آیا در مسائل مختلف به یک نتیجه مشخص رسیدیم؟خیر تنها راه این است روی نقاط مشترک با مصوباتی که مقام معظم رهبری ابلاغ می فرمایند برنامه های 5 ساله چشم انداز نظام و... یا تجربه کوتاهی که در بانکداری داریم و یا کارهایی که برای جوانها...کردیم اینها را باید مدون کنیم که هنوز نکردیم.
دوم ارتباط بین فرهیختگان کشورهاست، مبادلات علمی صورت بگیرد، مخصوصا دیدگاههای امام و رهبری که دنیا از آن استفاده می کند. البته یک بخش هم شبهاتی است که وهابیت از یک طرف ومسیحیت از طرف دیگر دشمنان از گوشه و کنار دارند، باید اینها را رصد کرد و پاسخ داد تا (ملتها) از ما مایوس نشوند، ارائه این کارها باید در روشها تغییر کند، روی نقاط مشترکمان در جهان اسلام کار کنیم (تعالوا الی کلمه سواء...) اینها به ما روش میدهد، استراتژی می دهد، ما می توانیم با مسیحیت خیلی راحت کارکنیم، اگر بگوییم روی ارزشهای اسلامی و تحکیم خانواده می خواهیم کار کنیم، مسیحیت قبول می کند.