۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۰۳ : ۲۳
عقیق:همان طور که میدانیم جریان مذهبی یکی از ستونهای اصلی مبارزاتی علیه رژیم فاسد پهلوی بود. قطعا یکی از مهمترین جریانهای مذهبی که پیش از بسیاری از گروهها رهبری مبارزه را شروع کرد، گروه فدائیان اسلام بود.
شخصیت برجسته این جریان نیز سید مجتبی میرلوحی متولد سال 1303 و معروف به نواب صفوی بود و همو بود که فدائیان اسلام را با آمدنش به ایران از نجف پایه گذاری کرد. همچون دیگر جریانهای مذهبی مبارز، فدائیان اسلام نیز پیوندهای عمیقی با بازار داشتند. در واقع رویکرد فدائیان اسلام در درجه نخست مبارزه با جلوههای بیدینی بود که در وهله اول آن را در شخصیت و آثار اشخاصی همچون احمد کسروی متجلی میدیدند. این طرز نگرش به تدریج به عرصه سیاست نیز کشانده شد و فدائیان اسلام از جریانهای مخالف دربار و در کنار آیتالله کاشانی از حامیان جریان ملی شدن نفت شدند.
اقدامات آنها در حذف و اعدام برخی مقامات سیاسی به ویژه علی رزم آرا نخست وزیر وقت و عبدالحسین هژیر همچون عامل کاتالیزوری در تسریع جریان ملی شدن نفت به رهبری مصدق شد. با این حال جریان فدائیان اسلام به رهبری شهید نواب صفوی اگر چه با برخورد خشن نظام مواجه شد -تا جایی که حتی شخصیت طراز اول آن، یعنی خود نواب صفوی هم به جوخه تیر سپرده شد- اما در جریان مبارزاتی نیروهای مذهبی پس از خود تاثیرگذار بود.
شهید نواب صفوی و جریان فدائیان اسلام آغازگر برخوردی عقیدتی و انقلابی با جریانهای منحط دین ستیزی، سلطه پرستی و بیگانه پرستی بودند و بر آرمانها و عقاید انقلابیون بسیاری پس از خود تاثیر گذاشتند.
در واقع آنها به دنبال یک ایده بودند و آن هم برقراری حکومت خالص اسلامی بود. در این میان اگر چه نواب صفوی عمر کوتاهی به ویژه در عرصه مبارزه علیه نظام حاکم داشت، اما تاثیر شخصیت وی بیش از دیگر اعضای فدائیان اسلام بود. شخصیت و افکار وی تا آن اندازه مهم تلقی شد که بعدها بسیاری از انقلابیون سال 1357، خود را بسیار تحت تاثیر شخصیت وی میدانستند. یکی از چهرههایی که اندیشه سیاسی خود را تا حدی متاثر از نواب میداند مقام معظّم رهبری است. در حقیقت مقام معظّم رهبری اعتقاد به اسلام سیاسی را مدیون شخص نواب میدانند. به همین بهانه جستار زیر در پی آن بر خواهد آمد تا دیدگاه مقام معظّم رهبری درباره این شهید بزرگ را مورد واکاوی قرار دهد.
*تبیین بیانات رهبری انقلاب درباره شهید نواب صفوی
فدائیان اسلام و در راس آن شخصیت نواب صفوی در دیدگاه شخصیتهای ممتاز انقلاب اسلامی به ویژه امام خمینی و مقام معظم رهبری جایگاه والایی دارد. امام خمینی حتی با نامه نگاریهای متعدد با مراجع آن روز سعی در حرکتی اعتراضی ضد اعدام این مبارز کردند که در نتیجه فضای فکری حاکم بر جامعه روحانیت آن روز و مردم، اقدامات ایشان راهگشا نبود. از دیدگاه ایشان نواب صفوی روشنی بخش حیات اسلام و انقلاب راه مبارزین بود.1 فرزندان امام خمینی ، شهید مطهری و بسیاری دیگر از مبارزین انقلاب به تمجید از فدائیان اسلام و نواب صفوی پرداختند. در این میان، رهبری انقلاب، حضرت آیت الله خامنهای، بیشترین توجه را به نواب صفوی، جاذبه شخصیتی او و مبارزات وی داشتهاند.
قطعا اولین برخورد و تعاملی که افراد با شخصیتهای مورد علاقه خود دارند، بسیار تاثیرگذار بود. شوق دیدن نواب برای او و دیگر شاگردان مدرسه به قدری بود که خود را آماده دیدار نواب کرده بودند: «شروع کردیم مدرسه را آب و جارو کردن و آماده شدن... آن روز جزء روزهای فراموش نشدنی من است... وقتی آمد دیدم که یک آدمی است قد کوتاه و ریزنقش.... سخنرانی نواب مثل سخنرانیهای معمولی نبود؛ او بلند میشد، میایستاد و با شعار شروع به حرف زدن میکرد و همین طور پرکوب و شعاری صحبت میکرد...بنا کرده بود به شاه و دستگاههای انگلیس بدگویی کردن. حرفش... این بود که اسلام باید زنده شود؛ اسلام باید حکومت کند و این کسانی که در راس کار هستند... دروغ میگویند. اینان مسلمان نیستند.»2
شخصیتی که حتی در حال راه رفتن شعار میداد و منبری راه می انداخت و مردم را امر به معروف و نهی از منکر میکرد: «میرسید به افرادی که کراوات گردنشان بود میگفت این بند را اجانب به گردن ما انداختهاند، برادر باز کن. میرسید به کسانی که کلاه شاپو سرشان بود، میگفت این کلاه را اجانب بر سر ما گذاشتهاند، بردار بردار.»3
سالهای دستگیری اعضای فدائیان اسلام و سپس اعدام نواب صفوی مصادف با حضور رهبری انقلاب در مدرسه نواب خراسان بود. رسیدن خبر اعدام این شخصیت انقلابی به رهبری در سال 1334 خشم ایشان و دوستانش را پدید آورد و منجر به تظاهرات ضد رژیم و شعار بر علیه آن در مدرسه نواب شد. وقتی حاج شیخ قاسم قزوینی یاد مرحوم نواب صفوی را مطرح کرد، چشمان سیدعلی را مملو از اشک و شکوه کرد. در واقع رهبری انقلاب در سالهای 1331 یا 1332 و در سن پانزده سالگی بود که در مشهد اولین بار نواب را هم در مدرسه سلیمان خان و هم مدرسه نواب دیده بود و مجذوب سخنان و شخصیت این شهید شده بود.4
نواب شخصیتی بود که حتی در حال راه رفتن شعار میداد و منبری راه می انداخت و مردم را امر به معروف و نهی از منکر میکرد: «میرسید به افرادی که کراوات گردنشان بود میگفت این بند را اجانب به گردن ما انداختهاند، برادر باز کن. میرسید به کسانی که کلاه شاپو سرشان بود، میگفت این کلاه را اجانب بر سر ما گذاشتهاند، بردار برادر.»
رهبری انقلاب در اهمیت جایگاه نواب صفوی معتقدند که: «وی اولین جرقههای انگیزش انقلاب اسلامی را در من به وجود آورد و هیچ شکی ندارم که اولین آتش را در دل ما نواب روشن کرد.»5 رهبری انقلاب در ارتباط با شخصیتهایی که بر روی ایشان تاثیر گذاشتند، نواب را در درجه اول میدانند.6 عملکرد شهید نواب صفوی تا آن حد مورد توجه رهبری انقلاب بوده است که به کرّات به تاثیر این شهید بر روی خود اذعان کرده اند. این تاثیر هم در بعد عملی و هم در ابعاد نظری بوده است. مهمترین تاثیر نواب بر ایشان و اساسا جریان انقلاب اسلامی، ایجاد دغدغه حکومت اسلامی و اندیشه اتحاد جهان اسلامی بوده است. رهبری معظّم انقلاب برای اولین بار سخن از تشکیل حکومت اسلامی و مخالفت با رژیم را از زبان نواب شنیده بود و همین سخنرانیها و دیگر اقدامات نواب توجه ایشان را به سیاست جلب کرده بود.7
اهمیت شخصیت نواب در نزد رهبری انقلاب در حدی بوده که نواب را پیش آهنگ شهادت و جهاد در روزگار معاصر میدانسته اند. در واقع رهبری انقلاب بنا به گفته اطرافیان نواب صفوی بیشترین شناخت را از نواب و اندیشه های او داشتند. ممکن است یک نفر از کسی خیلی چیزها بداند، اما قلبا هنوز نتوانسته او را بشناسد. اما ممکن است فقط یک ساعت با کسی باشد، اما طوری برداشت روحی و معرفتی از او داشته باشد که گویا همواره با بوده است. شناخت رهبری انقلاب از نواب در این دسته است. چنانکه دختر شهید نواب صفوی نیز به این شناخت اذعان کردهاند.8
توجه نواب صفوی به همبستگی جنبشهای اسلامی نیز از مواردی بود که مورد توجه رهبری انقلاب قرار گرفت. در واقع عملکرد نواب در حوزه جنبشهای اجتماعی آنگونه بود که حتی محدود به زمانه خود او نشد. آرمانگرایی رهبری معظّم انقلاب و تاکید ایشان بر اتحاد فرق و جوامع مختلف اسلامی ریشه در دغدغههای شهید نواب صفوی دارد. شخصیت فراملی نواب صفوی و عملکرد منطقهای وی و به ویژه روابط این شهید با دیگر گروههای اسلامی در دیگر نقاط دنیا، به ویژه اخوان المسلمین نیز مورد توجه رهبری انقلاب بود. چرا که نواب خود متاثر از حسن البناء و جریان اخوان المسلمین در مصر بود.9
رهبری انقلاب رویکرد شهید نواب صفوی نسبت به مسائل آن روز جامعه را سیاسی، فرهنگی و نظامی برمیشمرند. از نظر ایشان تاثیر جریان نواب در آن برهه نادیده گرفته شده است. از نظر رهبری اگر اقدامات فدائیان اسلام و در راس آنها شهید نواب صفوی در دوره ملی شدن نفت و سالهای 1329 تا 1332 نبود، دربار به راحتی حاضر نمیشد حکومت را به دکتر محمد مصدق بسپارد.
پی نوشت:
http://www.iichs.ir/s/4173
1. جواد امامی، خاطرات آیت الله مسعودی خمینی، تهران، انتشارات مهر، 1381، ص 125.
2. هدایت الله بهبودی، شرح اسم: زندگی آیت الله سیدعلی حسینی خامنهای (1357-1318)، تهران، موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، 1391، ص 57.
3.همان، 58.
4.همان، 32.
5. پروین قائمی، نواب اسطوره مهر، تهران، انقلاب اسلامی، 1390، ص 12.
6. هدایت الله بهبودی، همان، ص 58.
7. شاهین رهنما، شهید نواب صفوی، تهران، برهان، 1384، ص 52.
8. ارمیا آدینه، سید مجتبی نواب صفوی، تهران، فراندیش، 1380، ص 42.
9.گفتگو با رهبری انقلاب درباره شخصیت شهید نواب صفوی، قابل بازیابی در:
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=1231
10. رحیم نیکبخت، مجموعه مقالات همایش بزرگداشت پتجاهمین سالگرد شهادت نواب صفوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1384، ص 152.
نویسنده:محمد جواد سلطانی
موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
منبع:فارس