عقیق:بخش عظیمی از دین مبین اسلام را فروع و درسهای زندگیساز آن تشکیل داده است و شکی نیست که بیشتر افراد جامعه، مجتهد و فقیه نیستند تا خود بتوانند احکام الهی را از منابع غنی آن به دست آورده، دیگران را نیز از باران رحمت احکام خداوندی بهرهمند سازد و وظیفه تقلید از فقهای جامعالشرایط را در زمان غیبت کبری دارد. همچنین احکامی که به همت سفیران نور از کلام نورانی الهی و سنت پرنور معصومین (ع) استخراج شده و در کتابهای فارسی و عربی در اختیار مقلدان و پیروان آنها قرار گرفته دربرگیرنده اصطلاحات خاص و لغات متناسب با هر بحث است که فهم آن را برای عموم مردم مشکل کرده است. از طرفی چراها و پرسشهای فراوانی در ارتباط با احکام مختلف مطرح است که پاسخ آنها در کتابهای گوناگون و به مناسبت بحث از آن موضوع مطرح شده که دسترسی توده مردم به آنها سخت است. حجتالاسلام محمد وحیدی استاد حوزه علمیه قم در کتابی با عنوان «فلسفه و اسرار احکام» به بیان برخی از فلسفه احکام دین اسلام از جمله فلسفه تحریم زنا پرداخته است: فاصله روبه افزایش میان بلوغ جنسی و پیدا شدن شغل و ازدواج و راه حل آن پرسش: همانگونه که میدانید روز به روز فاصله بین بلوغ جنسی و سن ازدواج، رو به افزایش است و این مسئله باعث شده که روابط پنهانی و نامشروع دختران و پسران از اصلیترین مشکلات جوانان به حساب آید. در این رابطهها حرمت شرعی صددرصد است و گاهی آثار و تبعات اجتماعی و روانی نیز به دنبال دارد حال سؤال این است که با توجه به خودداری جوانان از ازدواج (به دلیل مشکلاتی مانند تحصیل، شغل و مسکن) و سود نبخشیدن تفریحاتی مانند ورزش و غیره و همچنین نپذیرفتن ریاضت و رهبانیت در طی این دوران (و بلکه ناممکن بودن آن در بعضی اوقات) و از همه مهمتر روا نبودن سکوت در مقابل این همه خلاف شرع و اثراتی که از بُعد معنوی و عبودی بر روح و جان جوانان میگذارد لطفاً بفرمایید که: آیا دعوت عمومی دختران و پسرانی که دارای روابط نامشروع هستند و به ادامه آن اصرار میورزند، با حفظ همان میزان رابطه به ازدواج غیر دائم با اذن ولی یا بدون ولی صحیح است؟ آیا این عمل اِخراج از حرام به حلال است که در برخی روایات ابواب متعه به آن اشاره شده است. پاسخ: دعوت به سوی این رابطه ظاهری مشروع مفاسد زیادی در بر دارد و تجربه نشان داده که غریزه سرکش جنسی هرگز آنها را در یک مرحله محدود نمیکند؛ بلکه غالباً به مراحل دیگر میکشاند که سبب مشکلات عظیم برای جامعه میگردد. به علاوه چون این گونه ارتباط مسئولیت و تقیّد خاصّی همراه ندارد در یک نفر محدود نمیشود و ممکن است یک فرد با چند نفر نیز رابطه برقرار کند که مفاسد آن برکسی مخفی نیست؛ بنابراین از چنین طریقی در شرایط فعالی جامعه ما باید صرفنظر کرد و به طرق دیگر، از جمله تشویق به ازدواجهای ساده، ازدواجهایی در حد عقد بدون عروسی و همچنین مبارزه با عوامل تحریککننده اقدام شود، که اگر این عوامل کم شود، مسئله بسیار محدودتر خواهد شد. تشویق به سرگرمیهای سالم مانند ورزش و غیر آن نیز سهمی در کنترل این امر دارد، منتها باید جوانان را تشویق کرد در ورزش از لباسهای مناسب استفاده کنند تا نتیجه معکوس ندهد. ازدواج موقت درباره ازدواج موقت مباحثی مطرح است که در زیر بیان میشود: الف) تشریع ازدواج موقت مورد اتفاق همه مسلمین است همه مسلمانان قبول دارند که رسول خدا (ص) متعه را جایز دانسته و اجازه دادند و اصحاب در زمان آن حضرت تمتع کردند. ب) ادله اثبات تشریع این ازدواج 1. قرآن کریم میفرماید: «فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِیضَةً ۚ وَلَا جُنَاحَ عَلَیْکُمْ فِیمَا تَرَاضَیْتُم بِهِ مِن بَعْدِ الْفَرِیضَةِ»؛ پس زنانی که متعه میکنید مهر آنها را واجب است بپردازید و گناهی بر شما نیست نسبت به آن چه با یکدیگر توافق کردهاید بعد از تعیین مَهر» که قرائنی در آیه شریفه وجود دارد که بر این نوع ازدواج دلالت دارد: نخست، کلمه «متعه» که «اِسْتَمْتَعُْتم» از آن گرفته شده است در اسلام به معنی ازدواج موقت است و به اصطلاح در این باره حقیقت شرعیه است گواه بر آن این است که این کلمه «متعه» با همین معنی در روایات پیامبر اکرم (ص) و کلمات صحابه مکرر به کار برده شده است. دوم، اگر کلمه «متعه» به معنای فوق (ازدواج موقت) نباشد باید به معنای لغوی آن یعنی «بهرهگیری» که در نتیجه معنای آیه چنین خواهد شد «اگر از زنان دائم بهره گرفتید مهر آنها را بپردازید» در حالی که میدانیم پرداختن مهر در ازدواج دائم مشروط به بهرهگیری از زنان نیست بلکه تمام مَهر بنابر مشهور یا حداقل نیمی از مهر به مجرد عقد دائم واجب میشود. سوم، بزرگان «اصحاب» و «تابعین» مانند ابن عباس دانشمند و مفسر معروف اسلام و اُبَیّ بن کعب و جابربن عبدالله و عمران حصین و سعیدبن جبیر و مجاهد و قتاده و سری و گروه زیادی از مفسران اهل تسنن و تمام مفسران اهل بیت (ع) همگی از آیه فوق، حکم ازدواج موقت را فهمیدهاند تا آنجا که فخر رازی با تمام شهرتی که در موضوع اشکالتراشی در مسائل مربوط به شیعه دارد بعد از بحث مشروحی درباره آیه میگوید: ما بحث نداریم که از آیه فوق حکم جواز متعه استفاده میشود بلکه ما میگوییم حکمِ مزبور بعد از مدتی نسخ شده است. چهارم، ائمه اهل بیت (ع) که به اسرار وحی از همه آگاهتر بودند، متفقاً آیه را به همین معنا تفسیر فرمودهاند که روایات فراوانی از آن بزرگواران در این باره نقل شده است. پنجم، مرحوم علامه امینی (ره) در جلد ششم الغدیر صفحه 229 از کتابهای مختلف اهل سنت 19 روایت نقل میکنند که این آیه شریفه درباره «متعه» است. 2. روایات فراوانی که در تشریع «متعه» از اولیای دین به نقل شیعه و اهل سنت رسیده است که بخشی از روایات شیعه در کتاب شریف وسائل الشیعه، جلد 14 صفحه 436 تا 496 موجود است و بخشی از روایات اهل سنت را مرحوم علامه امینی(ره) در کتاب شریف الغدیر جلد ششم صفحه 205 تا 224 نقل کرده است. 2. اخباری که ادعا میشود دلیل بر نسخ آیه است معارض با اخبار دیگری است که صریحاً وقوع نسخ را در این آیه نفی میکند، تعداد این اخبار زیاد و از طرق اهل تسنن نقل شده است. 3. از احادیث متعددی که در کتابهای معروف اهل سنت آمده به خوبی استفاده میشود که این حکم در زمان پیغمبر (ص) و حتی در زمان خلیفه اول به قوت خود باقی بوده و تنها خلیقه دوم با آن مخالفت ورزیده است. د) ایرادهایی که بر ازدواج موقت شده است 1. ازدواج موقت و فحشا هر دو خودفروشی است که در برابر مبلغی انجام میگیرد و فقط تفاوتش در اجرای صیغهای است که در ازدواج موقت میخوانند؟ ازدواج موقت تنها با گفتن دو جمله تمام نمیشود بلکه مقرراتی همانند ازدواج دائم دارد: 1. باید مدت آن معلوم باشد. 2. چنان زنی در تمام مدت ازدواج موقت باید منحصراً در اختیار آن مرد باشد. 3. باید مهر مشخص شود. 4. مانند عقد دائم باید با عقد صحیح مشتمل بر ایجاب و قبول تحقق یابد. 5. جدایی مرد و زن از یکدیگر با بخشیدن مدت عقد و یا با انقضای آن انجام میگیرد. 6. پس از تمام شدن مدت یا بخشیده شدن باید زن عّده نگاه دارد که حداقل چهار و پنج روز است. 7. اگر از او صاحب فرزندی شد باید همانند فرزند ازدواج دائم مورد حمایت او قرار گیرد و تمام احکام فرزند بر او جاری خواهد شد، و هیچگونه تفاوتی با فرزندان عقد دائم ندارد. در حالی که در فحشا هیچ یک از این شرایط و قیود وجود ندارد آیا این دو را با یکدیگر میتوان مقایسه نمود؟ البته ازدواج موقت از نظر مسئله ارث (در میان زن و شوهر) و نفقه و پارهای از احکام دیگر تفاوتهایی با ازدواج دائم دارد. ولی این تفاوتها هرگز آن را در ردیف فحشا قرار نخواهد داد، و در هر حال شکلی از ازدواج با مقررات خاص خود است. 2. ازدواج موقت با اجاره و کرایه دادن چه فرقی دارد؟ و آیا این عمل موجب سقوط شخصیت زن نیست؟ اولاً، عقد ازدواج موقت ربطی به اجاره ندارد گواه بر این مطلب این که طبق تصریح فقهای ما اگر عقد ازدواج موقت را به لفظ اجاره بخوانند یعنی زن بگوید «آجرتک نفسی؛ من خودم را به تو اجاره دادم» صحیح نخواهد بود، ثانیاً، ازدواج موقت با دائم از این جهت تفاوتی ندارد همانگونه که مَهر در ازدواج دائم منافاتی با شخصیت زن ندارد و باعث پایین امدن حیثیت و شرافت انسانی او نمیشود در این مورد نیز چنین است؛ زیرا عقد ازدواج دائم و موقت تنها تفاوتشان در ذکر مدت است. 3. چرا ازدواج موقت در اجتماع شیعه از ناحیه زنان استقبال نشده است و مردان محترم نیز تن به چنین ازدواجی نمیدهند؟ باید دید این نفرت نسبت به این حکم الهی از کجا پیدا شده است بدون تردید این مطلب مولود تبلیغات مسموم و نیز سوء استفادههایی است که مردان هوسران در این زمینه کردهاند. بدیهی است که هم باید روی این مسئله کار فرهنگی حساب شده انجام شود و سوء استفادهها را نباید به حساب اصل قانون گذارد بلکه باید جلو سوء استفادهها را گرفت اگر فرضاً عدهای از زیارت خانه خدا سوء استفاده کردند و در این سفر اقدام به فروش مواد مخدر کردند آیا باید جلو مردم را از شرکت در این کنگره عظیم اسلامی بگیریم یا جلوی سوء استفادهکنندگان را؟! اگر ملاحظه میکنیم که امروز افراد محترم از این قانون اسلامی کراهت دارند، عیب قانون نیست، بلکه عیب عملکنندگان به قانون و یا صحیحتر سوء استفادهکنندگان از آن است، اگر در جامعه امروز هم ازدواج موقت به صورت سالم درآید و حکومت اسلامی تحت ضوابط و مقررات خاص این موضوع را به طور صحیح پیاده کند هم جلوی سوء استفادهها گرفته خواهد شد و هم افراد محترم (به هنگام ضرورتهای اجتماعی) از آن کراهت نخواهند داشت. 4. پیمان زناشویی اگر موقت باشد زن و مرد چگونه میتوانند پیوند مهر و دوستی را با یکدیگر محکم سازند؟ این اشکال در اثر توجه نداشتن به حکمت تشریع این قانون پیدا میشود؛ زیرا این ازدواج به منظور اشباع غریزه جنسی از راه صحیح و عاقلانه در شرایط خاص تشریع شده است و هدف از تشریع آن تشکیل خانواده و انس گرفتن دو همسر با یکدیگر نیست. 5. آیا ازدواج موقت سبب نمیشود که فرزندان بیسرپرست هم چون فرزندان نامشروع به جامعه تحویل داده شود؟ فرزند ازدواج موقت با دائم هیچ فرقی ندارد؛ بنابراین، پدر وظیفه دارد فرزند خویش را مانند فرزندان ازدواج دائم نگهداری کند و اگر فرضاً در چنین موردی پدر از وظیفه خویش کوتاهی کند حاکم شرع باید دخالت کند و او را به مراعات حقوق فرزند خویش ملزم سازد اگر برخی از مردم نسبت به وظیفه خویش کوتاهی میکنند ربطی به اصل تشریع این ازدواج ندارد چنانکه در ازدواج دائم نیز افرادی پیدا میشوند که از وظایف خویش در مورد فرزند و همسر خویش سرباز میزنند. بدیهی است که اگر ازدواج موقت مانند دائم در دفاتر ثبت اسناد ثبت شود و به صورت قانونی درآید مشکلی به وجود نمیآورد و نیز جلوی غالب سوء استفادهها هم گرفته میشود.منبع:فارس