کد خبر : ۷۹۹۳
تاریخ انتشار : ۰۲ خرداد ۱۳۹۲ - ۰۹:۵۹
محمدحسین رجبی دوانی

قبر و بارگاه بهانه است، تکفیریون با صاحب قبر مشکل دارند/ تفاوت بین تکفیری‌ها و سلفی‌ها با اهل سنت

رجبی دوانی با اشاره به حوادث اخیر سوریه گفت: اگر جنایت تخریب مرقد مطهر امامین عسکریین(ع) که از نوادگان رسول خدا بودند، توسط علمای اهل سنت محکوم می‌شد، اکنون شاهد این هتک حرمت‌ها نبودیم.

عقیق:محمدحسین رجبی دوانی، چهره نام‌آشنای مسائل تاریخ اسلام و معاون پژوهش دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه امام حسین(ع) در گفت‌و گویی به ارائه سخنانی درباره اسباب و ریشه‌های وقایع اخیر هتک حرمت‌ مراقد و مقابر مقدس منطقه شامات از جمله حضرت جعفربن‌ابی‌طالب و حجربن‌عدی، از اصحاب جلیل‌القدر پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و اخیراً انفجار مقام حضرت ابراهیم(ع) در شهر الرقه پرداخت.

*جناب آقای دکتر! گفته می‌شود که حوادث دلخراش سوریه و اردن توسط گروهک‌های تروریستی تکفیری و افراطی انجام شده است. همان‌گونه که علما و حوزه‌های علمیه شیعه بهائیت را طرد کردند، آیا زمان آن نرسیده که علمای اهل تسنن این گروه افراطی را از خود طرد کنند؟ آیا اساساً می‌توان گفت نسبت این گروه‌های افراطی با اهل سنت مانند نسبت شیعه و بهائیت است؟

به عقیده بنده نسبت بهائیت و بابیت با شیعه کاملا متفاوت با نسبت تکفیریها و سلفی‌ها با اهل تسنن است؛ چراکه بابیت و بهاییت یک گروه منحرفی بودند که ادعاهای دروغین و گزافی داشتند. علی‌محمد باب مؤسس فرقه بهائیت ابتدا مدعی شد که باب ظهور امام زمان است و سپس مدعی شد که خود امام است و سپس هم ادعای پیامبری کرد و از همین روی از سوی شیعه به کلی طرد و مهدورالدم اعلام شد و نهایتا هم به هلاکت رسید.

لذا ما بهائیت را اصلا مسلمان نمی‌دانیم، تا چه رسد به شیعه و این که از شیعه منشعب شده باشد. و ما آنها را افرادی نجس العین تلقی می‌کنیم که مانند سایر مشرکین و کفار هستند؛ با این تفاوت که کفار مبدا‌ آیینشان الهی بوده و اینها مبدأ الهی هم ندارند و فاسدالاعتقاد به طور کامل هستند. اما تکفیری‌ها و سلفی‌ها دقیقا اعتقادات اهل تسنن را دارند و مانند آنان خلفای ثلاقه را مقدس می‌دانند و معتقدند که همه اصحاب پیامبر پاک و مقدس و بهشتی هستند؛ منتها افراط‌هایی در برخی از موارد دارند.

تکفیری‌ها و وهابیون عده‌ای از اهل تسنن و کل شیعه و مسلمانان غیر از خودشان  را به سبب اینکه مثل آنها فکر نمی‌کنند، کافر تلقی می کنند و جز مرام خود، باقی مسلمانان  را دارای فساد اعتقاد می‌دانند و با تمام گستاخی و بی‌شرمی پیروان مکتب اهل بیت(ع) را مشرک قلمداد می‌کنند. ما بین تکفیری‌ها و سلفی‌های متعصب جاهل با اهل تسنن تمایز قائل هستیم، هرچند که اصول و مبانی آنان یکسان است و در برخی مسائل جزئی باهم اختلاف نظر دارند، اما حساب اکثر اهل تسنن را از آنها جدا می دانیم.

فتنه‌انگیزی صهیونیسم جهانی و اختلاف در دنیای اسلام

با کمال تأسف می‌بینیم که علمای اهل سنت در برابر جنایات تکفریها و سلفی‌ها آن هم در توهین به مقدسات خودشان کوتاهی می‌کنند و به تصور من متأسفانه در اثر فتنه‌انگیزی استکبار جهانی و صهیونیسم، اینان به جای این که دشمن اصلی خود و مسلمین را آمریکا و اسرائیل بدانند، شیعه را دشمن اصلی خود پنداشته و انگشت مخالفت را به سوی او برده‌اند.

از همین روی در چند سال اخیر با وجود جنایاتی که علیه شیعیان مظلوم بحرین صورت گرفته است و با این که شیعیان مظلوم بحرین از فلسطین و آرمان فلسطین و از اعتبار جهان اسلام در برابر شرک و کفر دفاع کرده‌اند و می‌کنند، اما با وجود مظالمی که در حق اینان صورت می‌گیرد، نه‌تنها عکس العملی از سوی علمای اهل تسنن مشاهده نمی‌شود، بلکه بعضا به حمایت از حاکمان جبار و فاسد و سفاک بحرین هم به پا خاسته‌اند.

غفلت اکثر سران کشورهای اسلامی از آرمان فلسطین

در حالی که سران تمام ممالک اسلامی دستشان در یک کاسه است و خیانت آنان به آرمان فلسطین  اظهر من الشمس است، متأسفانه حتی اسماعیل هنیه‌ای که به حمایت ایران می‌تواند مقابل اسرائیل بایستد، او هم به خاطر همیین جوی که علیه شیعه به راه افتاده، با ناسپاسی نسبت به شیعه به بحرین سفر و از امیر جنایتکار بحرین حمایت کرد.

در سوریه با جوسازی تکفیری‌های پلید و سلفی‌های جنایتکار که جنگ در سوریه را جنگ بین سنی و شیعه می‌دانند، سایر علمای اهل تسنن نیز سکوت توأم با حمایت را پیش گرفته‌اند. اینان قطعاً در تاریخ باعث روسیاهی علمای اهل سنت که مدعی دفاع از سنت پیامبر هستند، خواهند شد و البته سندی بر حقانیت و مظلومیت شیعه؛ چراکه که ما به عنوان یک کشور شیعی 34 سال است که هزینه‌های سنگین در دفاع از آرمان فلسطین را پرداخت کرده‌ایم.

ما تحریم ها و سختی‌ها را به خاطر حمایت ار آرمان فلسطینی تحمل کرده‌ایم که عموم مردم آنجا سنی هستند. حال ما سنی واقعی هستیم یا آنها؟ ما در دفاع از کسی که شعار شهادتین می‌دهد، مردانه ایستاده‌ایم و سختی‌ها و تحریم‌ها را پذیرفته و تحمل کرده‌ایم ، در حالی که سران سنی این کشورها با اسرائیل رابطه صمیمانه دارند؛ از مغرب تا قطر و  حتی مصری که به اصطلاح انقلاب کرده، سفیر جدید به اسرائیل می فرستند و نامه فدایت شوم برای سران رژیم صهیونیستی می‌نویسند.

این کشورها حاضر نیستند که با جمهوری اسلامی که پرچمدار مقابله با صهیونیسم جهانی و استکبار است، رابطه برقرار کنند. البته من اصرار مسئولان خودمان را نمی‌پسندم که در هر صورت ممکن اصرار به برقراری رابطه با مصر دارند و سران مصر هم دست بالا گرفته‌اند و در برابر درخواست مسئولان ما برای گردشگری به مصر، شرط می‌گذارند که وقتی به مصر می‌آیید، حق دیدار رأس الحسین و زینبیه را ندارید. این نکته نشانگر جهالت اینهاست که دشمن اصلی را رها کرده و تیغ حملات خود را به سمت شیعه گرفته‌اند.

حزب‌الله تحقیر تاریخی اعراب را از آنها گرفت

در موقعیتی که دولت‌های سنی عرب در نهایت بدبختی و ذلت مقابل اسرائیل بودند، این حزب‌الله لبنان بود که تحقیر تاریخی اعراب را از آنها گرفت و اسرائیل را در جنگ‌های 33 روزه و حماسه‌های دیگر تحقیر کرد و آنها را از آن اقتدار پوشالی خارج کرد. اما اکنون می بینیم که در همان لبنان هم تکفیری‌ها و سلفی‌ها با سکوت جوامع سنی برای مقابله با حزب‌الله به میدان آمده‌اند. حال آن که حزب‌الله از حیثیت ملت لبنان چه مسلمان و چه مسیحی و چه شیعه و چه سنی دفاع کرد.

در ماجراهای اخیر هم به‌ویژه در ماجرای تخریب مرقد مطهر حضرت حجر بن عدی، طبق اعتقادات اهل تسنن آنها عموما قائل به این هستند که همه اصحاب پیغمبر چون افتخار حضور در محضر پیامبر را داشته‌اند،  مصداق آیه شریفه «رضی اللّه عنهم و رضوا عنه» هستند، ولذا خدا از همه اینها راضی است و آنان از اهل بهشت‌اند. لذا آنها به ما خرده می‌گیرند که ما به دلیل دشمنی برخی از ایشان با امام علی(ع) به آنها ناسزا می‌گوییم و آنان را سب می‌کنیم.

این در حالی است که اگر کسی سنی واقعی باشد و به قداست و اعتبار همه اصحاب معتقد باشد، باید در برابر هتک حرمت به مرقد مطهر حضرت جعفر طیار بایستد و عاملان آن را به شدت مجازات کند. جعفر بن ابیطالب طبق نقل خود منابع سنی، یکی از اصحاب کبار پیامبر است که نماینده رسول خدا در حبشه به عنوان رهبر و سرپرست مسلمانان مهاجر، پسر عموی پیامبر(ص) و برادر خلیفه چهارم اهل تسنن است که در جنگ موته به شهادت رسید. اما چون جعفر برادر امام علی(ع) است و شیعه روی امام و برادر ایشان حساس است، به عنوان اعتراض به تبلیغ  و ترویج شیعه، علمای اهل تسنن حاضر نیستند که توهین و جسارت به این صحابی جلیل‌القدر را محکوم کنند.

همین طور حجر بن عدی صحابی بزرگ پیامبر(ص) که در زهد و عبادت زبانزد بود، گفته‌اند که مستجاب الدعوه بود و خدمات فراوانی به اسلام کرده است. تنها جرم او حجر عشق به حضرت امیر(ع) و ایستادن در مقابل جنایتکاری فاسقی همچون معاویه بود که معاویه در نهایت مظلومیت این مرد بزرگ را که حاضر به سب علی(ع) و بیزاری جستن از وجود مقدس نشد، به شهادت رساند.

اینها با صاحب قبر مشکل دارند

اینها با صاحب قبر مشکل دارند. اگر اینها در ادعای اهل سنت پیغمبر بودن صادق باشند، می‌دانند که قرآن مردم را امر به محبت به قربای پیامبر(ص) و خویشان نزدیک و اهل بیت ایشان کرده است. زمانی که مرقد حضرت امامین عسکریین که از نوادگان حضرت رسول(ع) بودند در سامرا تخریب شد، اگر این جنایت نسبت به مرقد نوادگان پیامبر و هتک حرمت آن بزرگواران، توسط علمای اهل سنت محکوم می‌شد و عاملان آن مجازات می‌شدند، اکنون این جنایتکاران کار را به اینجا نمی‌رساندند.

اخیرا این جنایتکاران تکفیری گفته اند که در صورت دست یافتن به مرقد حضرت زینب(ع) آنجا را نیز نبش قبر خواهند کرد. خراب کردن قبه و بارگاه یک طرف و نبش قبر کردن یک طرف دیگر؛ با آنکه طبق منابع شیعه و سنی نبش کردن قبر مسلمانی که ـ ولو فاسق و جنایتکار باشد ـ از نظر شرعی حرام و گناهی بزرگ است. متأسفانه در مقابل این کارهای خلاف شرع، اخلاق و انسانیت علمای اهل سنت سکوت مرگباری گرفته‌اند و در اثر جهالت دشمنی خود را  به سمت شیعه آورده‌اند و حاضر نیستند این جنایات را محکوم کنند.

چندی پیش مقابر عمار یاسر و اویس قرنی دو شخصیت مهم جهان اسلام از سوی این جنایتکاران آسیب دید، ولی باز هیچ‌گونه برخوردی از سوی عالَم تسنن صورت نگرفت و این جنایت محکوم نشد، ولذا به این جنایتکاران در حقیقت چراغ سبزی نشان داده شد که جنایاتشان تداوم یابد.

سندی بر حقیقت شیعه

البته از سوی دیگر همان گونه که این نابکاران سفاک اعلام کرده‌اند، ما می بینیم که جنایت اینان سندی بزرگ و ارزشمند بر حقیقت شیعه توسط اینها رو شد.این جنایتکاران بعد از نبش قبر حضرت حجر اعلام کردند که جسد او سالم بوده و آن را بیرون آورده‌اند. سالم بودن پیکر مطهر صحابی پیامبر و یار وفادار حضرت امیر که از شیعیان خاص آن حضرت بوده، دال بر 1400 سال حقیقت اوست، در حالی که گور معاویه که پیشوای این ضالین است همان موقع در زمان بنی عباس نبش شد و چیزی از پیکرش باقی نمانده بود.

لذا اگر کسی اندک عقل و فهمی داشته باشد، درمی‌یابد که سالم ماندن پیکر حجر پس از نزدیک به 1400 سال نشانگر درستی راه اوست. خوب است که آنان نبش قبر خلفای خود هم بکنند تا ببینند که آیا آثاری از خلفای آنها هم باقی مانده است یا نه؟!! البته اگر اینها جرأت و صداقت داشته باشند و عکسی از پیکر مقدس این یار باوفای حضرت امیر(ع) منتشر کنند، همان سند بی‌آبرویی و باطل بودن اعتقادات آنها برای همه جهانیان خواهد بود.
 
211005

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین