۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۲ : ۱۹
در آخرین سال عمر شریف امام، مرحوم حاج سید احمد خمینی نامهای به ایشان مینویسد،
از نابسامانی تدوین و نشر سخنان امام در مطبوعات و رسانهها گلایه میکند، نمونههایی
را ذکر مینماید و ضرورت تشکیل موسسهای برای تنظیم و نشر آثار حضرتش را متذکر میشود.
امام طی حکمی دستور تأسیس موسسه تنظیم و نشر آثارش را صادر و مدیریت آن را به سید
احمد آقا واگذار کرد. و پس از درگذشت مرحوم حاج سید احمد خمینی، این مسؤؤلیت را
سید حسن به ارث برد.
سالهای اول، سالهای پر محصولی بود. در اولین روزهای پس از ارتحال امام، کتب
منتخب اشعار، آلبومهای عکس، نامهها و پیامهای حضرتش به دست مردم و علاقهمندان
امام در داخل و خارج کشور میرسید.
عناوین متعدد شامل آثار و خاطرات و ادبیات برای بزرگسال و کودک، اشعار و بیانات
ازجمله سری کتابهای موضوعی تبیان، همچنین مجلات حضور، برگزاری کنگرهها و
نمایشگاهها و تأسیس فروشگاهها و نمایندگیهای متعدد در کشور، گوشهای از فعالیتهای
این موسسه تا اواسط دهه هفتاد بود که من شخصاً به خاطر دارم و از آن بهره بردهام.
آنچه بیشتر مورد توجه من است، محصولات ستاد ارتحال امام، بهویژه پوسترهای آن در
سالهای اولیه است. معمولاً محتوای این پوسترها، عکسهای دیده نشده از امام و
آثار بینظیر و پراحساس نقاشی و گرافیک از هنرمندان برجسته بود که غالباً در یادها
جاودانه گردیده است.
این روند مبارک دیری نپایید. طی سالهای بعد تاکنون پوسترهای پرتیراژ ستاد ارتحال،
به لحاظ گرافیکی دارای محتوایی ضعیف بوده. گرافیکهای سخیف فتوشاپی که برای مغرضان
و بهانهجوها به یکی از دو مثال ابتذال در تبلیغات دولتی بدل شده است. قریب به دو
دهه است که حتی پک پوستر نمایشگاهی یا کارتپستال از تصاویر امام به چاپ نرسیده. و
حتی فایلهای مناسب برای چاپ هم در فضای مجازی در اختیار مردم قرار نگرفته است.
امروز حتی یک فایل دیجیتال باکیفیت از تصاویر امام در وبگاههای موسسه قرار نگرفته
است.
کتاب «شکوه شمس» که طبق آنچه جستهایم موسسه قصد ندارد کتاب دیگری جز آن به چاپ
برساند، مجموعهای ناقص و نارسا از تصاویر امام است که دارای صفحهآرایی و گرافیکی
ضعیف و دور از شأن است.
از نشر دیجیتال و سایتهایی که باید آثار را به بهترین وجه در اختیار محققان و
علاقهمندان سراسر جهان قرار دهد، بر اساس احتیاط چیزی نمیگویم چون ورود تخصصی به
آن نداشتهام. اما طی این سالها همیشه نیاز خود را از سایتهای دیگری برطرف ساختهام.
همانطور که دیگر عاشقان امام در وبگاهها و خبرگزاریها سعی در رفع بخشی از این
فقر تصویری با ظرفیتهای خودشان داشتهاند.
من اگرچه قصد ندارم بر فعالیتهای این سالهای موسسه، یکسره خط انکار بکشم. اما از
آقایان خمینی و انصاری چند سؤال دارم:
از آنجا که آرشیو عکسهای امام رسماً به شما تعلق دارد، آیا نباید شما را مسؤؤل
این قحطسالی تصاویر امام در این روزگار دانست؟
حتی اگر فرض کنیم بناست بیست سال بعد، همانطور که همه را با یک بنای آنچنانی
انگشتبهدهان گذاشتید، در عرصه تولیدات هنری و رسانهای نیز چنین کنید، آیا گمان
نمیکنید تا آن روز و در این دوران خطیر و تحولات بزرگ، نشر اندیشه امام در جهان
دچار خسارات جبرانناپذیری میگردد؟
من به اینکه چقدر بودجه دارید کاری ندارم. اصلاً هر چه بیشتر، بهتر. ولی در قاموس
مدیریت شما، غیر از بتون و کاشی و گچ، اولویت دیگری وجود ندارد تا بودجه خود را
صرف آن کنید؟
جدای اینکه بنای حرم ربطی به شخصیت و سیره امام راحل دارد یا ندارد، این هجو گاهوبیگاه
که در کتیبهها و آرایههای آن موج میزند، که گاهی به حروفچینی کامپیوتری رسیده
و گاه پیرو هیچ مکتبی از هنرهای اسلامی، ایرانی نیست، از کدام مدیریت سرچشمه میگیرد؟
موسسه و ستادی که هرسال قرار است در تیراژ میلیونی تولید پوستر داشته باشد، بهراحتی
میتواند با بدنه هنرمندان متخصص و متعهد تعامل کرده و مانند سالهای نخست، اثر
فاخر تولید کند.
آیا هنرمندان متعهد و دلسوز حق دارند این تولیدات سبک و غیرحرفهای و ارزبر را یا
حاصل ناتوانی شما و یا حاصل یک تعمد و بیاعتقادی عملی به نقش هنر در ترویج اندیشه
امامشان بدانند؟