۰۳ آذر ۱۴۰۳ ۲۲ جمادی الاول ۱۴۴۶ - ۵۲ : ۱۷
برپایه این گزارش، قدیمیها عادت داشتند بروند پشت بام خانه و دنبال هلال مهتاب بگردند. نقل و شیرینی هم میبردند که اگر صورت ماه را دیدند با آوازی در «چهارگاه» همسایهها را هم با خبر کنند.
مثلا بعضیها اینطور پیشخوانی میکردند:
اول به خدای حی واحد صلوات
دوم به رسول تاج بر سر صلوات
سوم به تمام کوفیان لعنت باد
که چهارم به صاحب ذوالفقار دو سر صلوات
این آوازها اغلب در دستگاه چهارگاه اجرا میشدند و راویان آنها بهرهای هم از هنر چاووشخوانی برده بودند. بعضی از مردم به آنها میگفتند: «چاووش سحری».
البته اجرای موسیقی دیدن هلال، آیین خاص خودش را هم میطلبید. بعضی بزرگان شهر همراه چند نوحهخوان خوشصدا به بلندیهای محل میرفتند و آنها که دستشان میرسید، نقل و شیرینی هم با خودشان میآوردند. دهلنوازها، نقارهزنها و کرنانوازها هم بودند. همه با هم چشم به آسمان میدوختند. همین که ماه دیده میشد و بزرگان هم تأیید میکردند، آواز خواندنها شروع میشد.
این آوازها اغلب در تکریم ماه رمضان بود. وقت آواز خواندن نقل پخش میکردند و صدای سازهای کوبهای و بادی به اوج خود میرسید.
گذشتگان، موسیقی و رمضان را نفیکنندهی یکدیگر نمیدانستند و فکر میکردند، موسیقی بهترین چیزی است که میشود با آن به استقبال یک ماه پر از خوبی و مهربانی رفت.
به تمامشان؟
به چه حقی همچین چیزی که هم اشکال شرعی داره هم عقلی رو به زبان جاری میکردن؟؟؟