کد خبر : ۷۰۹۲۲
تاریخ انتشار : ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۹

چرا امام مهدی در غیبت کبری نایب خاص ندارند؟

حسن بن احمد گفت: ما اين توقيع شريف را نوشته و نسخه برداری كرديم و از نزد علي بن محمد سمری بيرون رفتيم و شش روز ديگر، مجدداً به محضرش شرفياب شديم؛ ديديم وی در حال جان دادن است. در آن حال، يكي از هم نشينان از او پرسيد:«وصي تو پس از وفاتت كيست؟» وي به آرامي پاسخ داد:«خدا را امری است كه خود آن را به بلوغ و اتمام خواهد رسانيد.» اين جمله را گفت و روح از بدنش به بهشت پرواز كرد.»
عقیق:امام مهدی(عج) در زندگی خودشان دو دوره غیبت داشتند(۱). اول غیبت صغری و دوم غیبت کبری. غیبت صغری در ادبیات شیعه به معنای غایب شدن در مدت زمان محدود است.(۲) پس از شهادت امام حسن عسکری(ع) فرزند ایشان حضرت مهدی(عج) در سن پنج سالگی بر پیکر ایشان نماز خواندند و از همان روز غیبت صغری آغاز شد و از سال ۲۶۰ هجری قمری تا سال ۳۲۹ هجری قمری یعنی در حدود ۶۹ سال به طول انجامید(۳). در دوران غیبت صغری حضرت مهدی(عج) زندگانی مخفی داشتند و فقط از طریق نواب اربعه یا همان نمایندگان چهارگانه با مردم در ارتباط بودند.
در زمان غیبت صغری چهار تن از بزرگان شیعه که بعضا از اصحاب با سابقه امامان پیشین نیز بودند، وکیل و نائب خاص امام مهدی(عج) محسوب می شدند. اسامی نواب اربعه به ترتیب: جناب ابوعمرو عثمان بن سعيد عَمري، جناب ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعيد عَمري، جناب ابوالقاسم حسين بن روح نوبختي و جناب ابوالحسن علي بن محمد سَمَري بوده. این چهار نفر وکالت شان مورد تائید امام مهدی(عج) بود و امام به واسطه آنها به سئوالات کتبی و شفاهی مردم پاسخ می‌گفتند. در آن زمان این گونه ارتباط برای همه مردم میسر بود.


آغاز غیبت کبری

مدت نیابت «محمد سمری» یعنی آخرین نائب خاص امام زمان(عج) نسبت به سه نواب خاص دیگر کمتر بود و تنها سه سال ادامه داشت. شيخ صدوق(ره) از "حسن بن احمد مكتب" روايت كرد:«در آن سالي كه ابوالحسن علي بن محمد سمري وفات يافت، من در بغداد بودم و چند روز پيش از وفاتش به محضرش شرفياب شدم. وی در آن روز، توقيعي از امام زمان(عج) بيرون آورد و براي مردم قرائت کرد. متن آن نامه مبارك چنين بود:«به نام خداوند بخشاينده مهربان. ای علي بن محمد سمری! خداوند متعال به براداران ديني‌ات پاداشي عظيم در از دست دادنت، كرامت فرمايد. به درستی كه تو از امروز تا شش روز ديگر وفات خواهي يافت. پس خود را آماده ساز ولي به كسي وصيت (به نيابت) مكن كه قائم مقام تو، پس از وفاتت گردد. چه اين كه غيبت بزرگ آغاز گرديده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند منان. ظهور من آن قدر به درازا خواهد كشيد، كه دل‌ها را قساوت فراگيرد و زمين از جور و ستم لبريز گردد و به زودي كساني از شيعيانم مي‌آيند و ادعای مشاهده و ديدنم را می‌نمايند. آگاه باشيد كه هر كس پيش از خروج سفياني و رسيدن صيحه آسمانی، ادعای مشاهده و ديدن مرا نمايد، دروغگو و افترا زننده است.»

حسن بن احمد گفت: ما اين توقيع شريف را نوشته و نسخه برداری كرديم و از نزد علي بن محمد سمری بيرون رفتيم و شش روز ديگر، مجدداً به محضرش شرفياب شديم؛ ديديم وی در حال جان دادن است. در آن حال، يكي از هم نشينان از او پرسيد:«وصي تو پس از وفاتت كيست؟» وي به آرامي پاسخ داد:«خدا را امری است كه خود آن را به بلوغ و اتمام خواهد رسانيد.» اين جمله را گفت و روح از بدنش به بهشت پرواز كرد.»(۴)

به این ترتیب و با وفات آخرین نایب خاص آن حضرت دوران غیبت صغری تمام شد و غیبت کبری آغاز گردید. دورانی که همچنان ادامه دارد تا بنا به خواست و اراده خداوند به پایان برسد.

چرا نایب خاص در دوران غیبت کبری انتخاب نشد؟

حال این سئوال مطرح می‌شود که چرا برای غیبت کبری نایب خاص انتخاب نشد؟ در پاسخ به این سئوال باید گفت اول اینکه دوران غیبت صغری برای این بود که مردم به غیبت امام عادت کنند. چرا که اگر امام مهدی(عج) به یکباره در پس پرده غیبت قرار می‌گرفتند شیعیان دچار حیرت شده و بحران برایشان پیش می‌آمد. از طرف دیگر عوام که در ایمانشان آنچنان محکم نبودند، ممکن بود به اصل وجود آن حضرت شک کنند یا اینکه آن امام از ذهن‌ها محو شده و فراموش شوند. اما اینکه ابتدا غیبت صغری وجود داشته و بعد غیبت کبری باعث شده که به مرور مردم برای غیبت کبری آمادگی پیدا کنند و با آن مأنوس شوند. از طرفی دیگر با زمینه‌سازی‌های امامان پیشین و نیز شرفیابی بعضی از شیعیان به محضر آن حضرت در این دوره، مسئله ولادت و حیات آن حضرت بیش از پیش تثبیت شد. پس نتیجه می‌گیریم که غیبت صغری و وجود نواب اربعه مقدمه‌ای برای غیبت کبری بود و دیگر پس از وفات نائب چهارم نیازی نبود که برای غیبت کبری نائبی انتخاب شود.

نکته دوم اینکه هدف از غیبت کبری، حفظ جان امام مهدی(عج)، آزمایش ایمان مردم و آماده سازی مردم برای قیام حضرت در آخرالزمان است و وجود نائب خاص با چنین اهدافی تناقض پیدا می‌کند.
نکته سوم که در پاسخ به این سئوال می‌توان مطرح کرد این است: در صورتی که نائبان خاص آن حضرت ادامه پیدا می‌کردند امکان داشت فرصتی ایجاد شود تا بعضی افراد دروغگو ادعای نیابت امام زمان(عج) را کنند. در این بین تشخیص دادن فرد صادق از کاذب برای مردم سخت می‌شد. تصور کنید که در چنین وضعیتی چه اتفاقی پیش آمد؟ اول اینکه حضرت باید همیشه ظاهر شده و معجزه‌ای می‌آوردند و دوم اینکه برای هر عصری باید کسی را به عنوان نائب معرفی می‌کردند(۵).
نکته چهارم اینکه مطمئنا وجود نائبان دیگر باعث می‌شد که همچون تمامی بندگان خاص و صالح خدا، دشمنان در کمین آنها باشند، آنها را رها نکرده، شکنجه و آزارشان می‌کردند.

آیا مردم در نبود نائب خاص امام زمان(عج) به حال خود رها شده‌اند؟

در پاسخ به این سئوال باید بگوییم که در هیچ یک از دو غیبت صغری و کبری، پیوند امام مهدی(عج) با مردم قطع نشده است. زیرا در هر دو غیبت نایبان وجود دارند. برای متناقض نشدن این پاسخ با توضیحات بالا باید این نکته را مد نظر قرار داد، همان گونه که غیبت حضرت به دو مرحله تقسیم شده است، نیابت ایشان هم به دو قسمت تقسیم شده است؛ نیابت خاصه در دوران غیبت صغری و نیابت عامه در دوران غیبت کبری(۶).

نائبان عام حضرت مهدی(عج) چه کسانی هستند؟

نائبان عام حضرت حجت را می‌توان از ویژگی‌ها و ضوابط کلی که در بیان ائمه(ع) آمده شناسایی کرد. در این مورد امام زمان(عج) در توقیع اسحاق بن یعقوب که به دست محمدبن عثمان(نایب دوم) صادر شد، فرمودند:«و اما رویدادها و پیشامدهایی که در آینده روی خواهد داد، درباره آنها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا که آنها حجت من بر شمایند و من حجت خدا هستم.»(۷)

امام حسن عسکری(ع) از قول پدر بزرگوارشان امام هادی(ع) فرمودند:«اگر نبود دانشمندانی که پس از غیبت قائم شما، به سوی او دعوت می‌کنند و به سوی او رهنمون می‌شوند و با دلایل الهی از دین او دفاع می‌کنند و بندگان ناتوان خدا را از دام‌های شیطان و مریدهای شیطانی و از دام‌های دشمنان ائمه نجات می‌دهند، احدی نمی‌ماند، جز این که از دین خدا مرتد می‌شد؛ ولی این دانشمندان، زمام دل ضعیفان شیعه را به دست می‌گیرند؛ همان گونه که ناخدا، زمام کشتی را به دست می‌گیرد (و سرنشین‌های کشتی را از خطر مرگ حفظ می‌کند) این‌ها نزد خدای تبارک و تعالی برترین هستند.»(۸)

امام حسن عسکری(ع) درباره فقهای راستین، ویژگی‌های آنها و مسئولیت جامعه در مقابل آنها فرموده است:«هر یک از فقیهان که بر نفس خود مسلط باشند و دین خود را حفظ کنند و با هوای نفس خود مخالفت ورزند و امر خدا را اطاعت کنند، بر همگان واجب است از او تقلید کنند»(۹) حضرت علی(ع) هم از پیامبراکرم(ص) نقل کرده‌اند:«بار خدایا بر جانشینان من رحمت فرست. از حضرت پرسیدند:«جانشینان شما كیستند؟» فرمودند:«كسانی كه پس از من گفتارها و روش مرا بازگو می‌كنند.»(۱۰) از امام صادق (ع) هم در این باره نقل کرده‌اند:«هر کدام از شما که حدیث ما را روایت کند و در حلال و حرام ما صاحب نظر باشد و احکام ما را بداند، باید به حکم بودن او رضایت دهند که من او را بر شما حاکم قرار دادم.»(۱۱)

در پایان ذکر این نکته ضروری است که در هیچ دوره‌ای پیوند امام زمان(عج) با مردم قطع نشده است و در دوران غیبت کبری نیز همین‌طور. در این دوران مردم برای رسیدن به پاسخ‌‌های دینی و فقهی خود می‌توانند به فقیهان و عالمان رجوع کنند.


پی‌نوشت:
۱-بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۳۸۰ و مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، ص ۶۷۳
۲-محمدرضا حكيمي، خورشي مغرب، ص ۵۲ - ۵۴ و ص ۶۰
۳-صدوق، كمال الدين، ص ۴۸۰، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۵۲ و صافي گلپايگاني، منتخب الاثر، ص ۲۶۸
۴- الغيبه، ص ۳۹۴؛ كتاب الاربعين (شيخ ماحوزي)، ص ۲۲۹؛ منتهي الآمال، ج۲، ص ۵۰۸؛ تاج المواليد، ص ۱۴۵
۵- ابراهیم امینى، دادگستر جهان، ص ۱۵۳
۶- حکیمی، محمدرضا، خورشید مغرب، ص۴۴
۷- شیخ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص ۱۴۰، ش ۳۳۴۲۴؛ بحار الانوار، ج ۲، ص ۹۰، باب ۱۴، ح ۱۳ و ج ۵۳؛ بحار الانوار، صص ۱۸۰ ـ ۱۸۱، ح ۱۰، از باب۳۱
۸-کمال الدین و تمام النعمه، شیخ صدوق، ج۲، ص۴۸۳، ح۴، به نقل از فرهنگ نامه مهدویت، خدامراد سلیمیان، ص۴۵۶
۹-الاحتجاج، طبرسی، ج۱، ص۱۸؛ وسائل الشیعه، ج۲۷، ص۱۳۱، ح۳۳۴۰۱، به نقل از همان جا
۱۰- مزینانی، محمد صادق، اندیشه‌های سیاسی محقق نراقی، صص ۲۴۱ ـ ۲۴۲، نشر دبیرخانه مجلس خبرگان. ۱۳۸۱، نقل از : المكاسب، شیخ انصاری، ص۱۵۴
۱۱-نک، پله پله مهربانی، مجید ملامحمدی، ص۷۶، الکافی، کلینی، ج۱، ص۶۷، ح10
منبع:فردا

ارسال نظر
پربازدیدترین اخبار
پنجره
تازه ها
پرطرفدارترین عناوین